شهریار رضایی در نخستین شب از برنامة آن چهل سال:

اگر کرمان نبود من هم نبودم!

مینا قاسمی : اولین مراسم «آن چهل سال»، شامگاه پنج‌شنبه ۱۰ آبان‌ماه، با محوریت شخصیت هنری شهریار رضایی، هنرمند مجسمه‌ساز، در قالب سلسله برنامه‌های شب‌های مفرغ برگزار شد و عده‌ای از دوست‌داران این هنرمند، به همراه اهالی هنر و مسئولان فرهنگی گرد هم آمدند تا هم رسم تقدیم ارادت به دوست را به جا بیاورند و هم از هنرمندی که در طی سال‌های اقامت‌اش در کرمان نقش فعالی در حوزه هنرهای تجسمی استان داشت قدردانی به عمل آورند و مقام او را ارجمند بشمارند.

به گزارش خبرنگار استقامت، این مراسم با سخنرانی علیزاده مدیرکل ارشاد اسلامی آغاز شد و با  سخنان مجتبی یزدان‌پناه، محمدرضا هاشمی‌نژاد، عبدالرضا قراری، رضا شمسی، مهدی صمدانی، سلمان جهرمی و سیدمحمدعلی گلاب‌زاده ادامه پیدا کرد.

مراسم «روایتی کوتاه بر چهل سالگی شهریار رضایی» توسط دوستان شهریار و با همکاری موسسه فرهنگی هنری مفرغ برنامه‌ریزی و اجرا شد و مجتمع مس سرچشمه از آن حمایت کرد. به گفته‌ی سلمان جهرمی، برنامه‌ریز و هماهنگ‌کننده‌ی این مراسم، این برنامه با مشورت و درخواست جمعی از اهالی فرهنگ‌وهنر پایه‌ریزی شد. گزارش کوتاهی از این مراسم را در ادامه بخوانید.

 

در تجلیل از هنرمندان جوان غفلت کردیم

در این مراسم محمدرضا علیزاده مدیرکل فرهنگ شمال استان، با تاکید بر اهمیت مراسم‌هایی که به تجلیل از هنرمندان جوان اختصاص دارند، گفت: «ما معمولا از جوانانی که در حوزه‌ی هنر، به خصوص هنرهای فاخر نقش موثر و فعالی داشته‌اند غافل می‌شویم؛ اما این‌گونه مراسم‌‌ برای تجلیل از هنرمندان جوان جای تقدیر دارد و امید که ادامه داشته باشد و ما بیشتر شاهد تقدیر از کسانی باشیم که در حوزه‌ی فرهنگ و هنر این مرز و بوم نقش موثر داشته‌اند».

وی در ادامه با بیان این‌که چهل سالگی سن رشد و بلوغ است و شهریا ر رضایی تا به این سن زندگی پرباری داشته است، افزود:«امروز شهریار رضایی را به نام کرمان می‌شناسند و البته وصلت او با همسر کرمانی‌شان واقعا ایشان را کرمانی کرده است. شهریار رضایی هنرمند وارسته‌ای است که بی‌ادعا و پرکار در حوزه هنر و مجسمه‌سازی کار و تلاش کرد و نام ایشان امروز هم با کرمان و هم هنر مجسمه‌سازی عجین است چنان‌چه می‌بینیم که او پای ثابت سمپوزیوم‌ها و برنامه‌های وزین فرهنگی است. او جوان پرکار دیار کریمان است که نه تنها در کرمان بلکه در شهرها و استان‌های دیگر نیز هنر خود را نشان داده است و به ایشان می‌بالیم. من به نوبه‌ی خودم از این هنرمند تشکر می‌کنم».

 

هنرمند توقع تجلیل ندارد

محمدرضا هاشمی‌نژاد، گرافیست در این مراسم گفت: «کسی که کار هنری می‌کند، نیازی به تقدیر و تشکر ندارد چرا که هنرمند همواره برای خود، و برای دل خود کار می‌کند و از کسی توقع تجلیل ندارد. هنرمند خودش دستمزد خودش را به خودش می‌دهد و من هیچ هنرمندی را ندیدم که کار هنری انجام داده باشد، لذت هنر خویش را برده باشد و توقع مراسم بزرگداشت داشته باشد؛ اما از طرفی جامعه وظیفه دارد تا مسئولانه عمل کند و از هنرمندان خود قدردانی کند».

وی با اشاره به هنرمندانی دیگر در کرمان، چون ناصر عرب‌پور که شایسته‌ی تقدیر هستند افزود: «شهریار رضایی هنرمندی خوب، قابل و وقت‌شناس است که به اندازه زمان می‌گذارد و برای هنر خود تلاش می‌کند، و ضروری است که جامعه‌ی هنری، دِینی که به هنرمندان خود دارد را از یاد نبرد».

 

ما برهوتِ مجسمهسازی به شهریار دادیم!

مجتبی یزدان‌پناه در ادامه‌ی این مراسم گفت: «آن‌چه که امروز از شهریار می‌بینم این است که او از آتلیه‌ی خودش بیرون آمده و نسبت به آن‌چه که در شهر خودش می‌گذرد بی‌تفاوت نیست. و این در حالی است که این ویژگیِ بی‌تفاوتی در ما کرمانی‌ها وجود دارد؛ ولی در شهریار رضایی نیست. به نظر من این وجه پررنگ شخصیت او است».

او ادامه داد:«در تمام آثار شهریار رضایی آگاهی و بینش او را می‌توان دید و تلاش او که با استمرار همراه است باعث شده تا ما هرسال کار بهتری از او ببینیم. او به تغییرات اجتماعی و سیاسی جامعه خود خوب نگاه می‌کند و نگاه انسانی او در تمام آثارش مشهود است».

او با بیان این‌که شهریار رضایی هنرمندان مجسمه‌ساز را به جامعه‌ی شهری معرفی کرد، گفت: «به نظر من شهریار رضایی می‌توانست در این سال‌ها بسیاری از کارهای شهری را برای خودش بگذارد؛ اما او نه تنها خودش را در کرمان یک هنرمند و مجسمه‌ساز معرفی کرد بلکه هنرمندان دیگری را نیز به جامعه معرفی کرد. بسیاری خرده می‌گرفتند که چرا شهریار رضایی که کرمانی نیست باید فلان پروژه را عهده‌دار شود؟ ولی حقیقت این است که او در بسیاری پروژه‌ها افرادی را که می‌شناخت، پیشنهاد و معرفی می‌کرد که کار کنند؛ در حالی‌که می‌توانست تمام پروژه‌های کرمان را به نام خود تمام کند».

وی در این‌باره افزود: «احساس می‌کنم آن‌چه که امروز از شهریار رضایی داریم بچه‌هایی هستند که دارند در این شهر کار می‌کنند و مجسمه‌هایی را نیز به آن‌ها می‌دهند تا کار کنند. پس شهریار آغازکننده این کار بود و بعدها این بحث به مدیران و مسئولان دیگر تعمیم پیدا کرد و به وجه مجسمه‌سازی و مجسمه‌های شهری اعتقاد پیدا کردند».

وی در ادامه با بیان این‌که اگر کرمان نبود شهریار رضایی نیز وجود نداشت، گفت: «سوالی که مطرح می‌شود این است که کرمان به شهریار رضایی چه داد؟ یادم هست در آن سال‌ها مجسمه‌هایی که در کرمان بودند مجسمه‌‌ی خواجوی کرمانی بود و کبوترهای میدان آزادی. ما برهوتِ مجسمه‌سازی را به شهریار دادیم و او در این برهوت رشد پیدا کرد. یعنی شهریار در جامعه‌ای که هیچ چیز نداشت وارد شد و کار کرد. اگر او در کرمان نبود به این رشد نمی‌رسید»!

 

برای شهریار نقطه ضعفی پیدا نمیکنم!

مهدی صمدانی در این مراسم با بیان این‌که من از تجلیل و تعریف کردن از کسی تنفر دارم، گفت: «من از تجلیل بیزارم و دوست ندارم از کسی تعریف کنم؛ ولی بدبختی‌ام در مورد شهریار این است که هیچ نقطه ضعفی ندارد تا آن را بگیرم و همان را برجسته کنم! او هنرمندی به معنای واقعی حرفه‌ای است و به معنای واقعی کلمه به هنر به شکلی حرفه‌ای نگاه می‌کند. شهریار از جمله انسان‌هایی است که نه تنها کارهایش چیزی به آدم می‌دهند، بلکه دوستی‌اش هم به آدم می‌آموزد».

وی افزود: «کارهای شهریار انسان را به اندیشیدن و احساس کردن وا می‌دارند. حتی اگر کار او یک مجسمه‌ی معمولیِ شهری باشد».

 

دوستی با شهریار به جریان فرهنگی بدل شد

رضا شمسی با بیان این‌که می‌خواهم به بهانه‌ی شهریار از چیزهای دیگری بگویم، اظهار کرد: «آشنایی من با شهریار به سال ۸۳ برمی‌گردد، اما به صورت یک دوستی دونفره باقی نماند و به یک دوستی جمعی تبدیل شد. آن جمع دوستانه، جریان ادبی – هنری در کرمان بود که من اسمش را می‌گذارم جریان هنر مدرن در کرمان».

وی ادامه داد: «این گروه نوعی جریان فرهنگی به حساب می‌آمد و تاثیرگذار بود و از چند جهت اهمیت دارد؛ یکی از این نظر که این گروه یک گروه نوگرا و آوانگارد است. مازیار نیستانی، امید طاهری، بابک دقیقی، مهدی خسروی و… هریک در هنرهای خود آوانگارد هستند. دیگر این‌که این گروه به تفکر و نظریه در رشته‌ی خودشان اهمیت می‌دهند و ما مدام در حال تبادل‌نظر با یکدیگر هستیم. این گروه همچنین دارای تفکر انتقادی و صاحب موضع در مقابل اجتماع خود است، و توانست در بسیاری از اتفاقات فرهنگی و شهری کرمان واکنش نشان دهد».

این روزنامه‌نگار افزود: «از دیگر ویژگی‌های این گروه مردسالار نبودن این جمع است. مثلا وقتی شهریار کار می‌کند می‌توان نقش فهیمه اسلام‌کیش را نیز در کنار او احساس کرد».

شمسی ادامه داد: «این گروه خروجی رسانه‌ای داشت. اتفاقی که قبل‌تر در کرمان وجود نداشت. هنر همیشه در کرمان بوده ولی اگر بخواهیم مطبوعات دهه ۷۰ را بررسی کنیم، جز چند مقاله در روزنامه‌های آن زمان از هنر هیچ بازتاب دیگری نمی‌بینیم. ولی این جمع به صورت مستمر خروجی رسانه‌ای داشت».

 

شهریار رضایی یک فرصت است

عبدالرضا قراری، رئیس خانه هنرمندان کرمان در این مراسم گفت: «مدت زیادی است که با شهریار رضایی آشنایی دارم اما اگر بخواهم از منظر مخاطب نگاه کنم یک‌پنجم آثار او را بیشتر ندیده‌ام». وی افزود: «شهریار رضایی از آن امکاناتی است که در عمر آشنایی‌مان در چهار نوبت این فرصت را به من داد در حلقه‌ی درک و فهم مفاهیمی که به واسطه‌ی زیست او از جهان داشت قرار بگیرم و تجربه‌ی متفاوت انسانی داشته باشم».

قراری ادامه داد: «ما همواره به یک چیزهایی دامن می‌زنیم و می‌گوییم هنرمندان ما می‌روند. به نظر من موقعیت جغرافیایی هنرمند مطرح نیست؛ تعامل ما به عنوان انسان معاصر با هنرمند مطرح است. این‌که امکانات توسعه‌ی هنر و حوزه امکانات فرهنگی ما نقدی بر آن وارد است یک طرف بحث است؛ اما این‌که ما چقدر در تقابل با یکدیگر انسان‌های زنده و پویا هستیم، یک بحث دیگر است. شهریار رضایی هرجای دنیا که باشد ما به بودن او افتخار می‌کنیم و فرصتی است که در آینده باید از او استفاده کنیم».

 

کرمان با خلوص پذیرای هنرمندان است

سید محمدعلی گلاب‌زاده نیز در این مراسم گفت: «مردم کرمان در مواجهه با هنرمندانی که به کرمان می‌آیند نه تنها حسادت نمی‌ورزند بلکه زمینه‌هایی را فراهم می‌کنند که شخصیت‌هایی چون شهریار رضایی به وجود می‌آیند. این عزیزان و هنرمندانی که درواقع از ما هستند، آن‌چنان پیوند و انس و الفت خودشان را در بدو ورود به کرمان ساختند و پرداختند که گویی یک‌پا کرمانی شده‌اند».

 

اگر کرمان نبود من هم نبودم!

شهریار رضایی پس از پایان سخنرانی‌ها از حضور حاضرین تشکر و قدردانی کرد و گفت: «شک نکنید که اگر کرمان نبود من هم نبودم و من به همه‌ی شما مدیون هستم. امیدوارم همچنان بتوانم به عنوان همشهری روی همه‌‌ی شما حساب باز کنم».

 

آن چهل سال ادامه مییابد

گفتنی است، سلمان جهرمی در این مراسم با بیان این‌که امشب شاید شب تقدیر از دوستان شهریار رضایی هم بود، وعده کرد تا سلسله برنامه‌های «آن چهل سال» در هر فصل، به یکی از هنرمندان جوان اختصاص یابد. رضا ناصری معمار با ارسال ویدیو پیام خود را به جمع رساند؛ حمید شانس‎ مجسمه‌ساز متنی را ارسال کرده بود که توسط وحید یوسف‌زاده مجری مراسم قرائت شد. همچنین حاجی‌زاده به نیابت از سیدعلی میرافضلی مدیر روابط عمومی مس به حاضرین خیرمقدم گفت؛ و مهدی محبی کرمانی مدیر موسسه مفرغ که غایب دیگر مراسم بود، به‌دلیل انجام مداوای بیماری که در تهران به‌سر می‌برد، نتوانست در مراسم حضور داشته باشد.

 

شهریار در یک نگاه

شهریار رضایی متولد ۱۳۵۷ در رودسر، دانش‌آموخته‌ی رشته مرمت و احیا بناهای تاریخی دانشکده هنر کرمان است و برپایی چهار نمایشگاه انفرادی و ۲۰ نمایشگاه گروهی در ایران، آلمان، نروژ و لبنان، نصب بیش از ۵۰ مجسمه در مکان‌های عمومی و اجرای بیش از ۲۰ لند آرت و چیدمان محیطی را در کارنامه‌ی هنری خود دارد. این هنرمند بعد از ۲۲ سال زندگی در کرمان، به تازگی محل اقامت خود را از کرمان به پایتخت منتقل کرده است و به گفته‌ی خود او، این مهاجرت برای او اجباری بوده است و همواره کرمان برای او محل راحتی برای کار و زندگی بوده است. برخی از آثارش از مجموعه‌هایی با نام‌های «خواب استمراری»، «گاهی به اطرافت نگاه کن» و… و همچنین سردیس شهید آیت‌الله بهشتی در ابتدای خیابان عدالت و تندیس استاد باستانی پاریزی، مقابل کتابخانه ملی کرمان از جمله آثاری هستند که او برای شهر کرمان تراشیده است و در مکان‌های فرهنگی و تاریخی این شهر نصب شده‌اند.