نگرانی از روند کند و ناپیوستهی مرمت آثار فرهنگی؛

مرمت نافرجام حمام تَهباغ للِه!

اسما پور زنگی‌آبادی : شورا، شهرداری، استانداری و میراث فرهنگی با اشتیاقی وصف‌ناشدنی وارد محله‌ی تَه‌باغ لَلِه شدند و از بین همه‌ی خرابی‌ها، دست بر نگین محله گذاشتند. یک گرمابه‌ی حدود ۲۰۰ ساله که تا سال‌های ابتدایی دهه‌ی ۵۰ گرم‌خانه‌اش روشن و آب گرمِ خزینه‌اش به‌راه بود اما با از رونق افتادن حمام‌های عمومی، آخرین حمامی که از آن بیرون آمد، دیگر «تون» حمام را کسی آتش نکرد. اهالی محل اما تصمیم می‌گیرند حمام را به زورخانه‌ی پوریای ولی تبدیل کنند؛ باز هم مکانی برای گرد هم آمدن، برای گفت‌وگو و آساییدن تن و روان. مثل همان حمام عمومیِ قدیمی. زنگ زورخانه هم اما از سال‌های میانی دهه‌ی ۶۰ به بعد خاموش و درها قفل می‌شود. از همان زمان این بنای تاریخی زوال را آغاز می‌کند و می‌شود خانه‌ی زباله‌ها و مامن معتادان و سرپناه کارتن‌خواب‌ها تا این‌که حجم پساب‌هایی که از زیر زمین سر برآورده و حمام را فرا می‌گیرد، روز به روز بیش‌تر می‌شود و کف و دیوارهای بنا را به گند می‌کشاند و از این پس، تنها حشرات و مردار حیوانات و سرنگ‌ها و ته مانده‌های سیگار و … دریغا!

در تمام این سال‌ها ساکنان محله که از دیدن آنچه بر این بنا می‌رفته رنج می‌‌بردند، بارها و بارها چه از طریق رسانه‌ها و چه پیگیری‌های موردی از مسئولین می‌خواهند تا به داد این حمام برسند که حیات یک محله را به‌خطر انداخته. حمام در چنگال مرگ. محله در تکاپوی نجات. سه دهه به همین منوال می‌گذرد تا این‌که سرانجام در سال ۹۴ شورا، شهرداری، استانداری و میراث فرهنگی کرمان دست در دست هم نهاده و سراغ حمام ته‌باغ لَلِه می‌روند.

حمامی که به گفته‌ی حمید روحی؛ معاون میراث فرهنگی استان کرمان علاوه بر ارزش‌های معماری معمول در حمام‌های تاریخی، یک ویژگی منحصر به‌فرد دیگر نیز دارد و آن این‌که از معدود حمام‌های «مرکز محله» شهر است که هنوز خاک نشده؛ محلات قدیمی در شهر کرمان اغلب حول یک مرکز محله شامل عناصری چون حمام، تکیه یا مسجد، بازارچه‌های محلی و زورخانه و … شکل می‌گرفته و حمام تَه‌باغ لَلِه از بازماندگان این نوع از طراحی شهری است. علاوه بر آن، از معدود حمام‌هایی است که «متناوب» نبوده بلکه دو بخش زنانه و مردانه‌ی آن جداگانه فعال بوده است. با این وجود اما این بنای تاریخی همچون دیگر هم‌سانان خود در کرمان به دست زوال سپرده می‌شود تا سال ۹۴ که سراغش آمدند. برخی می‌گویند این توجه از سوی مسئولین وقت هم نه از سر پیگیری و کلافگی ساکنان محله از وضعیت این بنای مخروبه‌ی تاریخی بوده، بلکه در ادامه‌ی گزارشی بوده که یکی از رسانه‌های آن‌ور آبی از وضعیت این حمام در سطح گسترده منتشر کرده است!

دلیلش هرچه بوده، بالاخره و پس از سال‌ها انتظار، خبر خوش در محله می‌پیچد؛ حمام مرمت و به یک رستوران سنتی یا موزه تبدیل می‌شود. چه اتفاقی مبارک‌تر از این؟ پروژه آغاز می‌شود و اهالی هر روز پیشرفت کار را به چشم می‌بینند و لبخند می‌زنند بر رونقی که قرار است این بنای تاریخی به محله برگرداند.

و حالا سه سال از آن روزها گذشته؛ «اگر این بنا را درست کرده بودند فقط در ایام نوروز کلی گردشگر به این محله می‌آمد». این را یکی از کسبه می‌گوید تا از امید بربادرفته‌ی این محله‌ی کهنسال یاد کند.

«از سال ۹۵ پروژه خوابید». این را هم آقای ادهمی می‌گوید. همسایه‌ی روبه‌رویی حمام که به همراه تعدادی دیگر از مردان محله پیگیری‌های زیادی برای احیای این بنا داشته‌اند. اطلاع دارید که چرا این پروژه متوقف شده است؟ من می‌پرسم و او توضیح می‌دهد که تا سال ۱۳۵۲ حمام کار می‌کرده و بعد از انقلاب با مشارکت شهرداری و اهالی محل، حمام مردانه به زورخانه تبدیل می‌شود تا سال ۱۳۶۵ خورشیدی. پس از آن اما، فاضلاب بالا آمده و امکان استفاده از این بنا سلب می‌شود.

او به یاد می‌آورد آن سال‌هایی را که دانشجویانی به حمام ته‌باغ لَلِه می‌آمدند. «چکمه و لباس‌ می‌پوشیدند، داخل حمام می‌رفتند و آن را تمیز و آب و زباله‌ها را تخلیه می‌کردند و می‌گفتند این یک اثر تاریخی ارزشمند است و حیف است نابود شود. به‌جز این اما هیچ‌کس دیگری کم‌ترین اهمیتی به این حمام تاریخی نداد».

ادهمی از پیگیری‌های اهالی محله می‌گوید: «از همان سال‌ها، مرتب شکایت و پیگیری می‌کردیم تا فکری برای این حمام کنند این‌که در زمان آقای مرعشی، آمدند و پشت‌بام حمام را مقداری مرمت کردند ولی چند ماه گذشت، آن‌ها هم رهایش کردند و متروکه و مخروبه‌ای باقی ماند تا که سال ۹۴ دیدیم رفت‌وآمد مسئولان به این حمام زیاد شده و بالاخره کار بازسازی را شروع کردند. سال ۹۴ پروژه فعال بود تا سه، چهار ماهی از سال ۹۵ هم ادامه داشت و بعد از این، تعطیلش کردند. پیگیری کردیم گفتند بودجه نداریم!».

به گفته‌ی او از آن زمان تاکنون کوچک‌ترین کاری در این بنای تاریخی انجام نشده است جز بازدیدهایی که هر از چند گاهی از سوی استانداری و شهرداری و دانشگاه از حمام باغ لله صورت می‌گیرد. «فقط می‌آیند بازدیدی می‌کنند و می‌روند». ادهمی ادامه می‌دهد: «حیف است. این همه هزینه شده ولی رهایش کرده‌اند. این بناها هویت و تاریخچه‌ی شهر ما هستند ولی نه استانداری و نه شهرداری و میراث فرهنگی کاری نمی‌کنند و مردم محله هم دیگر از پیگیری کردن خسته شده‌اند. در سال‌های گذشته، تعداد زیادی از مردم محله خانه‌هایشان را فروختند و رفتند. فاضلاب بالا آمده و داشت خانه‌ها را خراب می‌کرد. این حمام هم که زباله‌دانی شده بود. حالا البته مدتی است که فروشگاه‌هایی در محله باز شده که کمی به محله رونق داده ولی در مجموع وضعیت خوب نیست».

وی نومیدی مردم محله را باز یادآوری می‌کند و می‌گوید: «همین نوروز امسال تعدادی زیادی از مسافران برای بازدید از حمام می‌آمدند ولی ما چیزی برای عرضه به آن‌ها نداشتیم. چه‌کار می‌توانستیم بکنیم؟ آن‌ها هم بالای پشت‌بام حمام تعدادی عکس می‌گرفتند و می‌رفتند!».

از او می‌پرسم وقتی پروژه شروع شد به اهالی محله گفتند قرار است از این حمام چه استفاده‌ای بشود؟ توضیح می‌دهد: «گفتند موزه یا قهوه‌خانه یا رستوران می‌شود. پشت‌بام بنا قرار بود برای رستوران تابستانی روباز استفاده شود. این حمام واقعا زیباست. کارشناسان می‌گفتند هیچ جای ایران چنین بنایی نداریم که پشت‌بام آن از خیابان مجاور دیده شود. ولی کسی به آن اهمیتی نمی‌دهد».

وی می‌گوید: «تمام مردم محل حرف‌شان این است که این همه خرج کردند نباید کار را رها می‌کردند. همین پشت‌بام زیبا، الان زباله‌دانی شده؛ لااقل نرده‌هایی را اطراف پشت‌بام کار می‌گذاشتند که وضعش از این بدتر نشود. می‌گویند فاضلاب هم داخل حمام بالا آمده؛ مگر این مشکل را نمی‌توان حل کرد؟ در دنیا، مرده را دارند زنده می‌کنند! بعد ما اینجا یک بنا که کار خودمان هم هست را نمی‌توانیم احیا کنیم؟ چه‌طور چنین چیزی ممکن است؟».

به گفته‌ی ادهمی، بخش زیادی از کار داخل حمام هم انجام شده؛ «سنگ‌ها را کار گذاشتند، حوض‌ها را درست کرده‌اند، پیوندی‌ها تمام و قسمتی گچ‌کاری شده و شاید ۵۰ درصد کار تمام باشد. البته آن‌طور که می‌گویند پشت بام نباید یک‌سری کارها انجام می‌شده ولی انجام داده‌اند و همین هم مشکلاتی ایجاد کرده است».

حمید روحی؛ معاون میراث فرهنگی استان کرمان هم از پیشرفت بالای کار در این پروژه خبر می‌دهد و به «فردای‌کرمان» می‌گوید: «پروژه تقریبا نیمه‌فعال است. تمام هزینه‌های پروژه را شهرداری داده و از آن‌ها باید پیگیری کنید. میراث فرهنگی قبلا در دو سطح کار مرمت و حفاظتی در حمام ته‌باغ لَلِه انجام داد. بخشی از آن در تملک بخش خصوصی و بخشی شهرداری بود که سرانجام شهرداری آن را تملک و شروع به کار کرد. کارهای اساسی انجام شده و من فکر می‌کنم تنها ۱۰ درصدی از پروژه‌ی مرمت باقی مانده باشد». وی می‌افزاید: «مدتی پیش، از طرف آقای قنبری؛ معاون محترم شهردار کرمان فردی به ما مراجعه کرد تا درباره‌ی تاسیسات و سیستم سرمایشی و گرمایشی حمام هم‌اندیشی کنیم که چه کاری بهتر است انجام شود. ما هم پیشنهاداتی به مشاور دادیم. حالا این‌که طرح‌شان چه زمانی نهایی و پروژه مجدد فعال شود بستگی به شهرداری و مشاور دارد».

وی با بیان این‌که در تهیه‌ی طرح مرمت و نظارت بر انجام پروژه میراث فرهنگی نقش داشته است، ادامه می‌دهد: «هزینه‌ها را اما شهرداری تامین کرده است و اگر سیستم گرمایش و سرمایش و نورپردازی و همچنین بهسازی ورودی حمام انجام شود این بنا قابل استفاده خواهد شد». وی می‌گوید: «من فکر می‌کنم تاکنون ۹۰ درصد از کل پروژه‌ی مرمت حمام انجام شده است».

روحی در پاسخ به این پرسشم که آیا میراث فرهنگی برنامه‌ی دیگری در این محله ندارد اجرا کند؟ توضیح می‌دهد: «در گذشته، مسجد ته‌باغ لَلِه را مرمت کردیم. البته مرمت‌ اضطراری. احیای مرکز محله‌ی ته باغ لله را هم پیشنهاد دادیم اما شهرداری فعلا کار محله‌ی گلبازخان را شروع کرده است. ۵۰ متر بالاتر از همین محله اما محور بازار عزیز را داریم که تا قبه‌سبز ادامه می‌یابد. ما و شهرداری و دانشگاه آزاد قرار است با مشارکت هم، این محور را به عنوان پیاده‌راه بهسازی کنیم. کار مطالعات را دانشگاه شروع کرده است. در محله‌ی ته‌باغ لَلِه عناصر معماری مثل حمام و تکیه و مسجد خوشبختانه در دوره‌های مختلف مرمت حفاظتی شده‌اند و هم‌اکنون محله به طراحی شهری و کف‌سازی و بدنه‌سازی معابر نیاز دارد».

اکنون، سرنوشت این بنای تاریخی در دستان شهرداری است. از سیدمهران عالم‌زاده؛ شهردار کرمان در این‌باره می‌پرسم. پیش از آن‌که او شهردار کرمان شود این پروژه تعطیل شده؛ از او می‌خواهم تا دلایل توقف را توضیح دهد. می‌گوید: «در بررسی‌ای که انجام دادیم به ما گفته شد بدون این‌که طرحی تهیه و مشکل پساب‌های بالا آمده در این محل را پیش‌بینی و حل کنند، پروژه‌ی مرمت را شروع کرده بودند. بعد از مدتی اما آب‌های زیرسطحی بالا آمده و به همین دلیل، در مقطعی، پروژه متوقف می‌شود. مشکل اعتباری هم مزید برعلت شده و سقف قرارداد پیمانکار قبلی هم تمام شده بود». وی ادامه می‌دهد: «وقتی ما به شهرداری آمدیم، چون پیمانکار فعالیت خود را در پروژه متوقف کرده بود، سطح پساب بالاتر آمده بود. ما هم یک مشاور گرفتیم تا بررسی و مطالعه کند که برای زهکشی آب در این محل چگونه باید عمل کرد تا بعد از مرمت مجدد مشکل تکرار نشود. مشکل اصلی در این پروژه اما به نظر من، کمبود اعتبار بوده که موجب کندی و توقف پروژه شده است».

وی با بیان این‌که شهرداری به‌زودی مناقصه‌ی جدید را برای انتخاب پیمانکار برگزار خواهد کرد، در پاسخ به این پرسش که آیا تا نوروز امسال ممکن است حمام مرمت شود؟ می‌گوید: «تا نوروز امسال بعید می‌دانم. چون این بخش از انجام کار، وقت‌بر است. حدس من این است که حداقل شش ماه تا یک سال پیمانکار باید کار کند. ضمن این‌که تاسیسات پروژه هم مشکل داشت و وقتی پروژه را شروع کردند برای این مسئله هم فکر نکرده بودند. همه‌ی این مشکلات باید حل شود تا پروژه قابل استفاده باشد».

رو به سردر زخمی و فرسوده‌ی حمام و درهای بسته‌ی آن ایستاده‌ام و در حالی‌که انبوهی از اغتشاش احاطه‌ام کرده؛ نگاهم را به سمت بادگیر زیبای مسجد باغ لَلِه می‌چرخانم و به هزار قصه‌ی ناگفته‌ی این حمام‌ قدیمی کرمان فکر می‌کنم که در آغوش سربینه و دهلیزهای تودر توی آن به‌حال خود رها شده و اگر بیش از این تعلل کنیم؛ برای همیشه خاک می‌شود. از آن اشتیاق وصف‌ناشدنیِ سه سال پیش اما در این محله خبری نیست. حمام باید همین‌طور بماند تا مناقصه‌ای برگزار شود، پیمانکاری بیاید و کاری بکند. آن هم اگر پولی تا پایان پروژه برسد! حمام باغ لَلِه در انتهای کوچه‌ی شماره‌ی ۱۳ خیابان شریعتی و پایینِ پای رهگذران و خودروها نشسته است.