پرویز کلانتری؛ کارگردان مستند همایون در نشست نقد و بررسی:

هنوز هم همایون را نمیشناسم!

 

مینا قاسمی :  شامگاه پنج‌شنبه، ۲۲ آذرماه جمعی از اهالی هنر و فرهنگ و سینما، به تماشای مستند «همایون» ساخته‌ی پرویز کلانتری نشستند و در نشستی که بعد از اکران فیلم در محل تماشاخانه پارس کرمان برگزار شد، با کارگردان اثر دیدار و گفت‌وگو کردند.

مستند همایون با حضور آرش شفیعی و رضا زنگی‌آبادی و با همراهی و پرسش و پاسخ حاضرین در جلسه پیش رفت. محمدحسین اسلام‌پناه، مهدی آگاه، محسن جلال‌پور، مهدی ایرانی، شیرین آگاه، سیدحمید میرحسینی و… از جمله حاضرین این جلسه بودند که در فیلم مستند همایون نیز حضور داشتند.

در خلاصه داستان این مستند آمده است:«مستند همایون درباره‌ی همایون صنعتی است که در دهه‌های ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ با تأسیس انتشارات فرانکلین، چاپخانه افست و کارخانه کاغذ پارس، چرخه نشر را راه انداخت و ویراستاری را به امری مهم و لازم در صنعت نشر تبدیل کرد. قبل و بعد از انقلاب مدیریت ده‌ها کار ریز و درشت دیگر را کرد. فیلم بیش از آنکه کارهای او را دنبال کند، چگونه همایون بودن را پی می‌گیرد».

پیروز کلانتری در این نشست ایده‌ی ساخت مستند همایون را کمتر شناخته بودنِ همایون صنعتی عنوان کرد و گفت:«قرارم این بود که راجع به یک آدم مهم که نقش اساسی در تأسیس کار در ایران دارد و دارای تفکر تولید صنعت است و در عین‌حال، کمتر شناخته شده است فیلم بسازم.

سال ۹۵ دورخیز این اقدام بود و بیشتر از من محمود باقری (مدیر فیلم)، با همایون صنعتی درگیر بود و او را دوست داشت. بنابراین با هم صحبت کردیم و باعث شد بعد از یک سال (سال ۹۶) فیلم ساخته شود».

وی با بیان این‌که همایون تاثیری درگیرکننده برای ساخت این مستند داشت، گفت:«من هیچ‌گاه با غور در منابع تاریخی فیلم نمی‌سازم و این عقیده را نیز ندارم که لزوماً یک فیلم‌ساز هرچه که دانش و اطلاعات بیشتری درمورد یک شخصیت و مسائل تاریخی داشته باشد حتما فیلم بهتری می‌سازد، خیر؛ فیلم بیش از آنکه به دانش و اطلاعات تکیه داشته باشد، برآمده از یک مواجهه‌ی قوی با شخصیت است. درگیر شدن با موضوع فیلم است؛ این‌که من چقدر با موضوع درگیر شوم و چه شور و انرژی‌ای در وجود من راه انداخته باشد. زمانی که شما دارید در مورد کسی فیلم می‌سازید که با او فاصله دارید درواقع دارید روایتِ خودتان را ارائه می‌دهید. همایونی که تصویر کردم، همایونِ من است. در ساختن این فیلم موقعیتی که وجود داشت همان تاثیری بود که همایون بر من گذاشته بود. از همایون پرتره نساختم. مدعی هم نیستم که صنعتی را در این فیلم با همه‌ی آن چیزی که خواندم و دیدم ساختم. من هنوز هم همایون را نمی‌شناسم».

عضو سابق هیأت مؤسس انجمن مستندسازان سینمای ایران بیان کرد:«هیچ‌گاه نه در زندگی و نه در تولید آثارم به این فکر نکردم که می‌خواهم حرف آخر را در مورد یک شخصیت بزنم و دانای کل هستم. هیچ‌گاه نخواستم که بگویم این آدم این است و آن نیست، خیر؛ بلکه همان‌طور که گفتم در روایت، برای من همواره آن تأثیری مطرح است که آن آدم بر من گذاشته و مرا درگیرِ خود کرده. در این مستند نیز، سعی من این بود که بر خلاف روشی که شخصیت‌های اندیشمند و فاخر را معصوم جلوه می‌دهند، همایون را قدری زمینی کنم. برای همین سایه‌روشن‌های زیادی هم در فیلم وجود دارد».

آرش شفیعی در این نشست گفت:«هنرِ این مستند این است که مخاطب را با خود می‌کشاند. این فیلم درواقع با «مضمونِ» صنعتی، دوربین را برمی‌دارد و به کویر می‌برد، به لاله‌زار و شهداد می‌برد و به بهانه‌ی همایون این فیلم دارد یک سیر آفاق و انفسی را تجربه می‌کند. این مستند مستند همایون نیست، مستند کویر است. مستند حاشیه‌ی شهر کرمان است. تمام این نگاه‌ها در فیلم از نوعی بازگشتن به خود، و نگاه به خویشتن می‌آید. این مسأله، مسأله‌ی مهمی است که در این فیلم رخ داده است».

کلانتری در تصدیقِ حرف شفیعی اظهار کرد:«بله؛ در مورد همایون فیلم‌های زیادی می‌توان ساخت اما اغلب آثار، درمورد کارهای همایون است. حتی سیروس علی‌نژاد هم که در مورد او کتاب نوشته کتاب او در مورد کارهای صنعتی است. اما برای شخص من، رسیدن به جانِ همایون از طریق پرداختن به اقلیمِ او مطرح بود». او در همین باره افزود:«در طی سال‌های اخیر مسائل شرق و جنوب‌شرق ایران همواره دغدغه‌های من بوده است. من معتقدم که تمام زندگیِ مرزیِ ایران برای مرکز پیام دارد و من نگرانِ دور شدن رابطه‌ی این دو با هم هستم. برای همین به خطّه‌ی شرق ایران نزدیک‌تر شدم؛ خاستگاه همایون، گذشته‌ی او، مجموعه کارهای او بر نجوم، سفرهایش، زندگی‌اش، شکل همایونِ متفاوتی که قبل و بعد از انقلاب داشت، همه و همه درواقع آن چیزی بود که می‌خواستم از این طریق بدان بپردازم. به این معنا، این فیلم در فضای اقلیم بیشتر تکیه دارد». در بخش دیگری از نشست، رضا زنگی‌آبادی در بیان یکی از نقاط قوت این مستند خاطرنشان کرد:«برخی از روایت‌های فیلم در منابع مکتوب حذف شده‌اند. مثلا قنبر (شخصیتی که سال‌ها نزد همایون صنعتی کار می‌کرد) یا برخی از نزدیکان او در منابع دیگر نیستند. اما حضور آن‌ها در این فیلم یکی از نکات مثبت آن بود».

وی افزود:«همچنین کمتر کسی به شعرهای همایون صنعتی پرداخته بود ولی در فیلم کارکرد خوبی پیدا کرده بود و کمک خوبی در روایت فیلم داشت».

***

پیروز کلانتری، متولد سال ۱۳۳۲ در تهران و فارغ‌التحصیل رشته کارگردانی مدرسه عالی تلویزیون و سینما در سال ۱۳۵۳ است. او چندین نمایشگاه عکاسی در دهه ۱۳۵۰ برگزار کرده و نقدهایی در ماهنامه «فیلم» از سال ۱۳۶۵ تاکنون نوشته و تحقیق و نگارش درباره سینمای مستند در نشریات گوناگون را از همان سال تاکنون انجام داده است. او دستیاری فیلم‌های بلند سینمایی از سال ۱۳۶۵ تا سال ۱۳۷۰، کارگردانی فیلم‌های مستند از سال ۱۳۶۹، تدوین فیلم‌های مستند از سال ۱۳۷۳،کارگردانی مجموعه ۱۳ قسمتی «سینمای مستند ایران، یک گزارش» در شبکه یک سیما در سال ۱۳۷۵ را در کارنامه‌اش دارد.

عضویت در هیأت مؤسس انجمن مستندسازان سینمای ایران در ۱۳۷۶ و عضویت در هیأت‌مدیره و بازرس این انجمن در چند دوره، نگارش کتاب «گزیده فیلم‌های مستند بعد از انقلاب» از سوی انتشارات فارابی در سال ۱۳۸۲، برگزاری کارگاه‌های سینمای مستند در سال‌های اخیر با حوزه هنری تهران و شهرستان‌ها، تلویزیون و نهادهای دیگر) و مشاور فیلم‌ها و مجموعه‌های مستند از دیگر فعالیت‌های او بوده است.

همچنین طراحی و تهیه چند مجموعه مستند با خوانش‌های تازه از موضوع‌های انقلاب و جنگ در سه سال اخیر در گروه فرهنگ و تاریخ شبکه یک سیما شامل مجموعه‌های «تصویرگران انقلاب»، «ما هم در جنگ بودیم» و «گفتگو با انقلاب»، حضور در جشنواره‌های ایرانی و خارجی و کسب جوایز از آن‌ها از جمله سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر برای تحقیق فیلم «تهران چند درجه ریشتر؟» و دو جایزه اول کارگردانی و تحقیق از جشن سینما برای همین فیلم و مشارکت در راه‌اندازی دو سایت «پیک مستند» و «ومستند» بخش دیگری از کارنامه کلانتری است.

 

گزیده‌ای از فیلم‌های مستند کلانتری عبارتند از:«پناهنده» (۱۳۶۹)، «حکایت باقی» (۱۳۷۲)، «این فیلم‌ها رو به کی نشون میدین؟» (مشترک با رخشان بنی‌اعتماد و منوچهر مشیری ۱۳۷۳)، «راویان کوچک روستای غریب» (۱۳۷۴)، «تنها در تهران» (۱۳۷۷)، «زندگی همین است» ( ۱۳۸۰)، «پرسه» (۱۳۸۱)، «غرقاب» (۱۳۸۳)، «تهران، چند درجه ریشتر؟» (۱۳۸۵)، «در خیابان‌های ناتمام» (۱۳۸۷)، «سالینجرخوانی در پارک شهر» (۱۳۹۰)، «کهریزک، چهار نگاه» (مشترک با رخشان بنی‌اعتماد، بهمن کیارستمی و محسن امیریوسفی ۱۳۹۰)، «پیرها اگر نباشند» (۱۳۹۰)، «از تهران» (مشترک با شمیم مستقیمی، مینا کشاورز و امید بلاغتی ۱۳۹۱)، «واریته بلوچی» (۱۳۹۵) و «همایون» (۱۳۹۷).

مستند همایون یکی از مستندهای مجموعه‌ی «چهره‌های ایرانی» است که در سینمای هنر و تجربه به نمایش در می‌آیند. مستند «او مثل هیچکس نیست» به کارگردانی سید هادی موسوی درباره زندگی علی‌اکبر صنعتی، مستند «در جست‌وجوی صبح» به کارگردانی مهرداد شیخان درباره‌ی زندگی و فعالیت‌های حرفه‌ای عبدالرحیم جعفری، مستند «زنبورک در گام مینور» ساخته مریم سپهری پرتره‌ای درباره‌ی استاد حمید نفیسی، مستند پرتره «سلطان بی‌تاج و تخت بخارا» ساخته مسعود جعفری منجیلی درباره زندگی علی دهباشی، «گلدونه، مش رحیم، صغرا و دیگران» به کارگردانی همایون امامی درباره فعالیت‌های تئاتری اسماعیل خلج، «مکتب سقاخانه به روایت پرویز تناولی» ساخته امیرحسین بهبهانی درباره‌ی زندگی و آثار پرویز تناولی، «یکی بود، یکی نبود» به کارگردانی غلامرضا کتال درباره زندگی توران میرهادی و مستند «یمینی شریف، نغمه‌سرای کودکان» به کارگردانی هومن ظریف، درباره‌ی زندگی عباس یمینی شریف، از دیگر آثار این مجموعه هستند.