دکتر گلچین در نشست «نقد مبانی نظری حفاظت معماری» مطرح کرد

معرفت معمارانه در کرمان نداریم!

اسماء پور زنگی آبادی : دکتر حجت گلچین، عضو هیات علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان در نشستی با موضوع «نقدی بر مبانی نظری حفاظت معماری در کرمان» که در کافه‌گالری آزاد برگزار شد، باری‌ دیگر دیدگاه‌های خود درباره‌ی شهر کرمان را یادآوری و با تاکید بر این‌که نباید ارزش‌های شهر را در چند بنای تاریخی خلاصه کرد، نحوه‌ی مواجهه‌ی مردم، نخبگان و متخصصان و دانشگاهیان با پدیده‌ای به ‌نام «شهر کرمان» را مورد نقد قرار داد.

در این نشست که با استقبال خوبی از طرف دانشگاهیان نیز همراه بود، گلچین همان ابتدای سخنانش گفت که مخاطب من در این ارائه، دستگاه‌های اجرایی نیستند و این هم به‌معنای آن نیست که نقش این گروه را نادیده بگیرم بلکه می‌خواهم‌ سمت دیگر ماجرا که خود ما مردم و متخصصان هستیم را هم ببینیم.

او که حوزه‌ی تخصصی خودش مرمت‌ ابنیه و بافت‌های تاریخی است، با یادآوری نقش و تاثیر نخبگان حوزه‌های مرمت، معماری، شهرسازی، جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری و عمران در پدید آمدن وضعیت امروز کرمان، افزود: «ریش‌وقیچی‌ اما بیش‌تر در دست معماران و شهرسازان بوده است و از این‌رو، شاید مخاطب بیش‌تر اظهارات من هم، این گروه باشند».

او سپس با بیان این‌که در دنیای امروز، حوزه‌ی مرمت‌ ابنیه و بافت‌های تاریخی با عنوان «حفاظت‌ معماری» تعبیر می‌شود، گفت: «در نخستین جلسه دانشگاه، به ما گفتند که دو سوال در حوزه‌ی حفاظت داریم: “چرا مرمت‌ می‌کنیم” و “چه‌ را مرمت می‌کنیم”؟».

گلچین افزود: «در پاسخ به سوال نخست، زیاد حرف زده‌ شده و اگرچه بیش‌تر شعاری و صوری بوده، اما به‌هر حال همه اتفاق‌نظر دارند بر این‌که مرمت و حفاظت خوب است».

وی ادامه داد: «آنچه‌ که محل مناقشه بوده و خیلی هم، به‌ویژه در شهر ما، چالش برانگیز است این است که چه‌چیزی را باید حفاظت کرد؟».

وی سپس با طرح مثالی منظور خود از این‌که چه چیزی «اثر واجد ارزش» است، را در قالب این سوال بیان کرد که: مثلا بین بلوار جمهوری و میدان گنجعلی‌خان‌ و کوچه‌ی شاهزاده‌ محمد در کرمان، کدام‌یک بیش‌تر واجد ارزش هستند؟

گلچین سپس گفت که براساس تجربه‌ی خود، تفاوت چندانی بین پاسخ‌ طیف‌های مختلف، از کارشناسان حوزه‌ی معماری و مرمت تا عوام‌ مردم در کرمان، وجود ندارد و پاسخ مطلق و همیشگی، میدان‌ گنجعلی‌خان‌ است.

او معتقد است همین‌نوع ارزش‌گذاری در کرمان موجب شده بخش‌های ارزشمند شهر را به فراموشی سپرده و یا از دست بدهیم.

او در این‌باره اظهار کرد: «اگر به شکل دیگری، بپرسیم‌: از میان میدان گنجعلی‌خان، قلعه اردشیر و مسجدجامع‌ کدام‌یک «ارزشمندتر» است، باز هم آن‌ها را اولویت‌بندی کرده و پاسخ می‌دهند… در صورتی که دانش امروز حفاظت معماری در پاسخ این قبیل سوالات می‌گوید: هم بلوار جمهوری و هم میدان‌ گنجعلی‌خان‌ و هم کوچه‌ی شاهزاده‌ محمد ارزشمندند و اینجاست که یک مناقشه آغاز می‌شود».

گلچین افزود: «من وقتی از لحاظ ارزش، میدان گنجعلی‌خان و کوچه‌ی‌ شاهزاده محمد و بلوار جمهوری را در یک اولویت قرار می‌دهم، با یک چالش روبه‌رو می‌شوم، نه فقط با بخش دولتی متولی این حوزه بلکه با همکارانم در گروه معماری و مرمت در دانشگاه!».

وی ادامه داد: «این نوع سوالات را اگر از یک اصفهانی یا یزدی بپرسیم، جواب‌های درست‌تری‌ می‌دهند. در کرمان‌ اما این‌طور نیست و ارزش تاریخی و اعتبار معماری، تنها در چند بنای خاص تعریف می‌شود؛ ما تبعات این نوع تفکر را هم، در شهر دیده‌ایم‌ و می‌توان گفت همه‌ی کسانی‌ که ارزش‌های این‌ شهر را نابود کرده‌اند، الزاما مغرض یا دشمن ارزش‌های اصیل نبوده‌اند و نیستند بلکه این افراد از توسعه و شهر و ارزش‌های شهر تصور دیگری‌ دارند‌».

گلچین تصریح کرد: «ایزوله‌ کردن‌ شهر به یکی دو ‌بنا، دیدگاه ۱۵۰ سال پیشِ دنیا بود که امروز کنار گذاشته شده؛ ما ولی همچنان در این نگاه متوقف مانده‌ایم».

 

نگاه متخصصان به شهر کرمان کلیشهای است

عضو هیات علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان در ادامه، با انتقاد از این‌که حتی خواص و متخصصان هم در کلیشه‌های رایج مانده‌اند و تداوم تاریخی و تمامیت واجد ارزش شهر را نادیده‌ می‌گیرند، گفت: «اگر از من بپرسید عزیزترین و شریف‌ترین دستاورد بشر چیست؟ پاسخ خواهم داد “شهر”‌ و سوالم این است که چه‌طور می‌توان این دستاورد شریف را به دو، سه بنا یا مجموعه‌ی معماری تقلیل داد؟! و از این نگاه خود، دفاع هم کرد؟».

گلچین یادآور شد: «چنین تفکری در سوابق تاریخی و شهرسازی ما هم به ندرت دیده می‌شود و حتی در بلند پروازانه‌ترین طرح‌های توسعه‌ی شهری هم، همواره مفهوم تداوم تاریخی شهر را به وضوح می‌توان دید. اگر این‌طور نبود، شاه عباس همه‌ی اصفهان سلجوقی را می‌کوبید و از نو اصفهانی صفوی می‌ساخت».

او تاکید کرد که این تداوم تاریخی که در گذشته جریان داشته، در شهرسازی معاصر ما در کرمان هم باید مورد توجه قرار می‌گرفت.

 

دربارة کرمان غلو میشود

وی سپس یکی دیگر از آسیب‌هایی که در حوزه‌ی آثار واجد ارزش در کرمان وجود دارد را این‌طور تشریح کرد: «غلو کردن از سوی عموم جامعه و حتی خواص درباره‌ی ارزش‌های چند کلیشه، که اغفال جامعه از دیگر حقایق ارزشمند را به‌دنبال داشته، از دیگر اتفاقاتی‌ است که در کرمان رخ داده است».

گلچین گفت: «معمولا در هر جامعه‌ای که معدل فرهنگی‌ پایین باشد، غلو زیاد است. ما باید بپذیریم بشریت در هر نقطه از این کره ‌زمین که حضور داشته در تمدن امروز سهیم است».

او با بیان این‌که غلو کردن کلیشه‌ساز هم هست، افزود: «متاسفانه برخی هم شیادانه‌ از این وضعیت سوءاستفاده می‌کنند و کرمان را با عناوین‌ و تعابیری معرفی می‌کنند که هرگز واقعیت ندارد».

شهر گنبد و ستاره، بزرگ‌ترین مهمانخانه‌‌ی ایران، دیار کریمان و انواع بزرگ‌ترین‌ها و ترین‌ها از جمله مصادیقی است که گلچین در این‌باره ذکر کرد. او سپس گفت:  «نتیجه‌ی این روند این می‌شود که شهروند کرمانی به‌مرور زمان باورش می‌شود که صاحب این عناوین است و دیگر چیزی را مطالبه‌ نمی‌کند».

 

اغلب واکنشهای نخبگان احساسی است

گلچین در ادامه‌ی سخنان خود، با اشاره به عدم درک صحیح از ماهیت و محتوای شهر کرمان به‌مثابه‌ی یک موجود زنده و میراث ماندگار و یک “کل واجد ارزش” اظهار کرد: «نقد دیگری که به هم‌صنفی‌های خودم دارم، برخوردهای ژورنالیستی احساسی و خیلی انتزاعی‌ از سوی نخبگان جامعه  است». وی در این‌باره ماجرایی را یادآوری کرد؛ این‌که سه سال پیش، در جریان مرمت‌ کوشک باغ تاریخی بیرم‌آباد توسط میراث‌فرهنگی، طی جلسه‌ای در دانشگاه این نوع مرمت مورد نقد شدید قرار می‌گیرد. او گفت: «این‌که کوشک باغ مرمت شد کار بسیار ارزشمندی است و حتما ایراداتی هم در کیفیت مرمت آن وجود دارد ولی در دانشگاه، فریاد زدند که اصالت ماده خدشه‌دار شده است. تاکید می‌کنم که کارهای اشتباهی هم در جریان این مرمت انجام شده ولی وقتی میراث‌فرهنگی آستین بالا زده و دارد قدمی برمی‌دارد، این‌ شکل ورود دانشگاه، حاصلی جز موضع‌گیری، کینه‌ورزی و دورتر شدن جامعه‌ی دانشگاهی از سازمان میراث نخواهد داشت».

گلچین با بیان این‌که متاسفانه ما گاهی در نقد کردن، اغراض شخصی خود را هم مدنظر قرار می‌دهیم، اظهار کرد: «دانشجو شاید نداند که فضای بیرون از دانشگاه برای چنین اقداماتی چگونه است، من اما از صنف خودم در دانشگاه انتظار دارم  صادقانه‌تر و واقع‌بینانه‌تر موضع‌گیری کنیم».

وی ادامه داد: «جالب این‌که دو، سه ماه بعد از این ماجرا، خیابان گلبازخان‌ ساخته شد و هیچ یک از منتقدین عمارت بیرم‌آباد دم نزدند. از این دست اتفاقات در کرمان زیاد رخ داده است؛ یک زمانی در میدان گنجعلی‌خان‌ کاج‌ خمره‌ای کاشتند که اصلا مناسب این‌ میدان نبود. وقتی کاج‌ها را قطع کردند چنان بلبشویی‌ شد که واویلا درختان میدان را قطع کردند. با این درختان این‌طور رفتار شد ولی زمانی که درختان کاج ۶۰،۷۰ ساله‌ی خیابان فردوسی را که باعث می‌شد از چهارراه طهماسب‌آباد تا پارک نشاط سایه باشد قطع شد، صدایمان در نیامد‌».

عضو هیات علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان گفت: «گاهی ژست‌های امثال بنده و هم‌صنفی‌های من حقیقی نیست، یعنی به‌دنبال حقیقت نیستیم و من این رفتار را حرکت‌های ژورنالیستی می‌نامم‌ و این نقد را به جامعه‌ی دانشگاهی کرمان وارد می‌دانم؛ وقتی درباره‌ی کوشک باغ بیرم‌آباد این‌طور واکنش می‌دهیم معلوم است کارشناسان میراث فرهنگی هم می‌خندند‌ و دانشگاه را جدی نمی‌گیرند!».

 

در کرمان به مقام درخت بیتوجهی میشود

گلچین در ادامه، یکی دیگر از آسیب‌ها در شهر کرمان را بی‌توجهی به مقام درخت، به‌ویژه شهرسازی معاصر کویر دانست و در این‌باره توضیح داد: «اگر بگوییم‌ ایرانی‌ها عقده‌ی درخت‌کاری دارند شاید بیراه نباشد‌. در خانه‌های قدیمی، حوض و باغچه وجود داشت، بعد که خانه‌سازی مدرن رواج یافت و آن امکان از حضور درخت و باغچه در خانه فراهم نبود، حضور درخت در طرفین خیابان‌ها که من آن را اتفاق مبارکی در شهرسازی معاصر ایران می‌دانم، شروع شد و در واقع در دوره ی پهلوی، درخت را از خانه به خیابان آوردیم. در اغلب شهرهای دنیا، جداره‌های خیابان را ساختمان تشکیل می‌دهد در ایران اما تلفیقی‌ از گیاه و درخت و معماری است».

وی با بیان این‌که البته خیابان‌هایی مثل چهارباغ در اصفهان را پیش از شهرسازی مدرن داشتیم ولی چهارباغ، یک خیابان سلطنتی بود، افزود: «پدران ما درخت را هوشمندانه از باغچه به خیابان آوردند ولی مهندسان امروز، خیلی راحت درختان را قطع می‌کنند و عقب‌نشینی می‌دهند. این‌ها به نظر من از تبعات همان نگاه کلیشه‌ای غالب در کرمان است که فقط میدان گنجعلی‌خان و چند بنای تاریخی دیگر را واجد ارزش می‌داند».

 

واگرایی حامیان میراثفرهنگی در کرمان

عضو هیات علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان در ادامه، واگرایی و سیاست‌زدگی حامیان میراث‌فرهنگی را از دیگر مشکلات در کرمان دانست و در این‌باره گفت: «اگرچه تشکل‌های قدرتمندی در کرمان در این زمینه نداریم ولی هر زمان هم که فعالیت‌های این‌چنینی شکل می‌گیرد دچار انحراف شده و اهداف خود را به تغییر یا تضعیف یک مدیر تقلیل می‌دهند».

گلچین اظهار کرد: «وقتی گروهی مخالف اجرای یک پروژه در بام‌کرمان هستند به‌نظر من لازم نیست که بگویند اینجا «نخستین سکونتگاه» بشری است. وقتی این‌طور مباحثی برای مخالفت با یک پروژه‌ی اشتباه مطرح می‌شود، کارشناس میراث هم می‌آید به‌صورت علمی پاسخ این ادعا را داده و آن را رد کرده و پروژه ادامه می‌یابد. اگر با این پروژه مخالفیم به نظر من کافی است بدانیم و به مجریان آن بقبولانیم که این کوه به‌مثابه‌ی یک اثر طبیعی و منظر شهری دارای ارزش است. هرچه که می‌خواهد روی آن باشد. خود این کوه ارزشمند است و نباید صدمه ببیند. این ارزش‌ها را یک اصفهانی یا یزدی بهتر از یک کرمانی درک می‌کند».

 

تاریخ معاصر کرمان ناشناخته مانده است

گلچین در ادامه‌ی اظهارات خود، عدم شناخت و درک صحیح از تاریخ معاصر کرمان را یکی دیگر از آسیب‌ها دانست و افزود: «حتی بسیاری از دانشگاهیان این حوزه هم تاریخ معاصر کرمان را نمی‌شناسند و این یک ضعف جدی است. وقتی معماری ۷۰ سال پیش کرمان را نمی‌شناسیم، دروغ است که دغدغه ی حفظ معماری ۷۰۰ سال پیش را داشته باشیم». وی با بیان این‌که مردم و متخصصان در کرمان باید امثال برزو آمیغی، مصطفی کاظمی، عباس صباحی، دبیرستان کیخسرو شاهرخ، بیمارستان ارجمند، اولین سینمای شهر و … را بشناسند، گفت: «باید بدانیم در دوران معاصر چه اتفاقاتی در این شهر رخ داده است». وی افزود: «کرمان یکی از غنی‌ترین و بهترین نمونه‌های بافت شهری دوران پهلوی را ضمن توسعه و تداوم تاریخی شهر در خلال سال‌های ۱۳۱۰تا ۱۳۵۵ در بین همه‌ی شهرهای ایران پدید آورده بود. همه‌ی این‌ها اما از بین رفت و بخشی از این شهر نابود شد و ما تماشا کردیم، چون همه‌ی شهر را واجد ارزش نمی‌دانستیم و متاسفانه نمی‌دانیم».  عضو هیات علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان ادامه داد: «ما بخش‌های بسیار تا بسیار محترم این شهر را از دست داده‌ایم و در این وضعیت، فقط میراث و شهرداری مقصر نیستند بلکه همه‌ی ما مقصریم».

 

جامعة هنری در شهر بد عمل میکند

گلچین ادامه داد: «درباره‌ی آنچه در شهر رخ می‌دهد، ما از جامعه‌ی هنری کرمان هم انتظاراتی بیش از این داریم. چرا در برابر ساباط و طاق‌هایی که خراب می‌شود سکوت می‌کنید و بعد شکلک طاق را روی دیوار می‌کشید؟ مگر با رنگ می‌شود ننگ این ندانم کاری و ضعف فرهنگی را پاک کرد؟».

وی اظهار کرد: «انتظار داریم جامعه‌ی هنری ما از عوام یک قدم جلوتر باشند. کسی که ماکت باغ شاهزاده ماهان را در پارک مطهری درست کرده از نظر من کار اشتباهی انجام داده است. این‌گونه اتفاقات در یزد و شیراز و اصفهان نمی‌افتد».

گلچین سپس تعدادی نقشه و تصویر از کرمان قدیم و جدید را نمایش داد و با مقایسه‌ی کرمان با اصفهان و یزد و حتی شهرهایی مثل بیرجند و بوشهر، تصریح کرد که امروز دیگر نمی‌توان عنوان شهر به کرمان داد و در این وضعیت، همه‌ی ما سهم داریم و مقصریم.

او با بیان این‌که شهر کرمان روزگاری نه چندان دور بسیار با ارزش بود و ویژگی‌ها و زیبایی‌های خودش را داشت، افزود: «بنای تاریخی فقط یک بنا که مقرنس‌کاری و گچ‌بری دارد نیست. آن سینما و ورزشگاهی را هم که از یاد برده‌ایم بخشی از تاریخ این شهر هستند». عضو هیات علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان تصریح کرد: «این شهر، در کنار سایر کم لطفی‌ها و بی‌توجهی‌ها و ندانم‌کاری‌ها، ضربه‌ی سنگینی از طرح‌های بالادستی محصول کار معماران و شهرسازان خورده است». او اضافه کرد: «ما در تصمیم‌گیری‌های خطیر در مواجهه با شهرمان معرفت معمارانه نداریم». در همین‌حال، وی در پایان نشست، با ارائه‌ی مناظر و اماکنی از شهر کرمان که هنوز رمق دارد و واجد ارزش حفاظت است، گفت: «هنوز هم در شهر کرمان جاهایی وجود داد که می‌شود برای احترام به مفهوم شهر و نیز برای نسل‌های آینده آن را حفاظت کنیم».