پرستار بیمارستان افضلی‌پور کرمان مطرح کرد

قطعا هیچ شغلی سختی‌ کار ما را ندارد

 

پروین میرزاحسینی: موج چهارم کرونا بعد از تعطیلات نوروز شروع شد و دوباره بیمارستان‌ها پر از بیمارانی‌ست که به دلایل مختلف به کرونا مبتلا شده‌اند.

کار کادر درمان این روزها باز هم سخت شده، شیفت‌های فشرده، لباس‌های محافظتی که با گرم شدن هوا کار را دشوار کرده و رسیدگی به بیماران بدحالی که به گفته‌ی سرپرستار بخش گوارش بیمارستان افضلی‌پور این روزها بیشتر جوان هستند.

عصمت امیری، ۱۸ سال سابقه‌ی کار دارد و از نخستین روزهای شیوع کرونا در اورژانس بیمارستان افضلی‌پور کرمان با بیماران مبتلا به کرونا درگیر بوده است. او در اوج پیک قبل و با افزایش بخش‌های کرونا، سرپرستار یکی از این بخش‌ها می‌شود و پس از آن، از اسفندماه با نزولی شدن روند بیماری، به عنوان سرپرستار بخش گوارش بیمارستان مشغول فعالیت می‌شود.

او از کار سخت و تلاش مضاعف همکارانش برای درمان بیماران می‌گوید و از مردم می‌خواهد با رعایت پروتکل‌ها کمی از فشار کار درمان بکاهند.

گفت‌گوی ما با این پرستار را در ادامه بخوانید.

 

خانم امیری، زمانی که کرونا شیوع پیدا کرد شما در کدام بخش مشغول فعالیت بودید؟

ابتدای شیوع کرونا من در اورژانس بیمارستان افضلی‌پور بودم، یعنی اسفندماه ۹۸ که اولین موارد ابتلا به بیماری در کرمان شناسایی شد، ما در اورژانس، این بیماران را پذیرش می‌کردیم. بعد از آن با توجه به روند صعودی تعداد ابتلا، بخش‌های عفونی و بخش‌هایی که برای بستری بیماران کرونایی بودند تعدادشان بیشتر شد و مجبور شدیم بخش‌هایی که کمتر در رابطه با کرونا بودند را تعطیل کنیم و من سرپرستار یکی از بخش‌هایی شدم که مربوط به بیماران کرونا بود.

 

در حال حاضر هم در همین بخش مشغول فعالیت هستید؟

خیر. از اسفندماه ۹۹ که مقداری روند بیماری نزولی شد چند بخشی که مربوط به کرونا نبود را مجددا بازگشایی کردند و من در حال حاضر سرپرستار بخش گوارش بیمارستان افضلی‌پور هستم. تعداد بیماران بستری در بیمارستان اما اکنون در حدی است که مجبور شدند بخش‌ها را ادغام کنند و از همکاران دیگر در این بخش‌ها استفاده می‌کنند.

 

با توجه به این‌که در بیمارستان افضلی‌پور مشغول فعالیت هستید و این بیمارستان، مرکز درمانی مرجع کرونا در استان است، وضعیت پیک الان را با قبل چطور ارزیابی می‌کنید؟

الان تعداد بیماران خیلی زیاد شده، مدتی پیک به‌صورت خیلی نزولی بود و قبل از این‌که مسافرت‌های عید و دورهمی‌ها شکل بگیرد تعداد بیماران خیلی کاهش پیدا کرده بود اما الان متاسفانه مجددا تعداد بیماران، خصوصا بیماران جوان زیاد شده و این موضوع باعث شده بار کاری همکاران ما بیشتر شود و مجبور بشویم تعداد بخش‌ها را افزایش دهیم که بتوانیم بیماران را پوشش بدهیم.

 

افزایش تعداد بیماران چه تاثیری بر روند کار کادر درمان و پرستاری از بیماران می‌گذارد؟ آیا افزایش مبتلایان و بستری‌شدگان بر رسیدگی به بیماران و یا کمبود امکانات درمانی تاثیر می‌گذارد؟

به هیچ‌وجه کادر درمان چه پزشکان و چه پرستاران در رسیدگی به بیماران کم‌کاری نمی‌کنند. چون باید تعداد بیمار بیشتری را پوشش بدهیم، مرخصی تمام همکاران لغو شده و اگر خیلی نیاز به مرخصی داشته باشند تنها دو روز این مرخصی صادر می‌شود. تعداد شیفت‌ها و فشردگی شیفت‌ها افزایش می‌یابد ولی کم‌کاری و کمبود امکانات به هیچ‌وجه در بیمارستان افضلی‌پور نداریم. از همان ابتدا که کرونا شیوع پیدا کرد، مسئولان بیمارستان تکمیل و تجهیز بیمارستان را آغاز کردند. شاید در ابتدا بعضی از دستگاه‌ها و تجهیزات را در حد نرمال و به اندازه‌ای که بتواند نیاز یک بخش را پوشش دهد، داشتیم اما با توجه به نیاز بیمارستان بعد از شیوع بیماری، این دستگاه‌ها با همکاری خیرین و یا سیاست‌های خود بیمارستان و دانشگاه تهیه شد. در حال حاضر در تجهیزات و تعداد نیروها کمبود و کم‌کاری نداریم. افزایش مرگ‌ومیرها به دلیل عدم رعایت پروتکل‌ها و موارد بهداشتی از سوی مردم است. برگزاری مهمانی و دورهمی، خریدهای غیرضروری، مسافرت‌ها و حتی عدم استفاده از ماسک در این آمار تاثیر بسزایی دارد. وقتی این موارد جدی گرفته نمی‌شود، موارد ابتلا و مرگ‌ومیر افزایش می‌یابد. ما افراد مسنی داریم که بیماری زمینه‌ای دارند و سیستم ایمنی آن‌ها ضعیف است و یا خانم‌های باردار و اطفال که بیشتر در معرض خطر هستند. ما نوزاد داشتیم که تست کرونای او بعد از تولد مثبت شده و در واقع کرونا از مادر به جنین منتقل شده بود.

 

پس فشار کاری شما در این مدت چندین برابر شده است.

بله در ماه رمضان همکاران من مجبور هستند صبح‌کار در بیمارستان باشند و مجددا شب هم شیفت دارند، قطعا هیچ شغلی این سختی‌ها را ندارد.

 

با توجه به این‌که هوا گرم شده لباس‌های محافظتی که باید در بخش‌ها بپوشید چقدر کار شما را سخت کرده؟ به این لباس‌ها عادت کردید؟

پوشیدن این لباس‌ها چیزی نیست که بتوان به آن عادت کرد. در نظر بگیرید یک لباس پلاستیکی را حداقل مجبور باشید هفت ساعت بپوشید و این علاوه بر لباس فرم و مقنعه‌ای است که پوشیدیم. وقتی ما کلاه را از سرمان برمی‌داریم و لباس حفاظتی را بیرون می‌آوریم، مقنعه‌ و لباس فرم ما کاملا خیس است و ماسک‌ها هم که صورت‌ را آزار می‌دهد. پوشیدن این لباس‌ها باعث گرما و کم‌آبی می‌شود.

 

شما واکسن هم تزریق کردید؟

بله. و بعد از تزریق هم عارضه‌ی خاصی نداشتم.

 

به کرونا هم مبتلا شدید؟

بله. تیرماه مبتلا شدم و همسرم هم بعد از من مبتلا شدند.

 

در خانواده شرایط در حال حاضر چگونه است. بعد از گذشت بیش از یک‌سال از این بیماری هنوز اضطراب و نگرانی روزهای نخست را دارند یا عادت کرده‌اند؟

نمی‌توان گفت عادت کرده‌اند. انگار خانواده‌‌ی من هم سختی‌ها را با من تحمل می‌کنند. وقتی من قرار است ساعت دو خانه باشم اما به دلیل حجم کار و تغییرات در بخش‌ها، این ساعت تا عصر و حتی شب طول می‌کشد، به همین نسبت خانواده‌ی من هم دچار مشکلاتی می‌شوند. من دو فرزند دارم و قطعا اگر حمایت همسرم نبود من نمی‌توانستم این روند را ادامه بدهم.

 

شیرین‌ترین خاطره‌ای که در ذهن‌تان مانده چیست؟

در بخش خانمی بستری شده بودند که بسیار جوان بودند و یک دختر چهار ساله داشتند. ابتدا که بستری شده بودند هیچ یک از ما فکر نمی‌کردیم روند بیماری ایشان این‌قدر پیش برود و گمان می‌کردیم که خیلی زود مرخص می‌شود، اما روند بیماری سرعت یافت و درگیری ریه شدید شد تا حدی که فکر می‌کردم ممکن است فوت کند. ولی با حمایت پزشکان و درمان‌های به موقعی که انجام شد بعد از حدود ۱۷ روز از آی‌سی‌یو مرخص شدند و من هنوز با ایشان در ارتباط هستم. این بهترین خاطره‌ای است که در ذهنم مانده. روزی که بیمارستان را ترک می‌کردند به من گفتند که من سه بار وصیت کردم و مرگ را جلوی چشم خودم دیدم. اما خدا را شکر به سلامتی مرخص شدند.

 

و سخن آخر.

از مردم می‌خوام به هیچ‌وجه این ویروس را دست‌کم نگیرند و عادی‌انگاری نکنند. فکر می‌کنم تا حدی عادی‌انگاری شده که ما مجددا درگیر پیک شدید شدیم. اگر مواردی که مطرح می‌شود را رعایت کنند این مشکلات پیش‌ نمی‌آید و شاهد مرگ عزیزان‌مان نخواهیم بود.