فخری‌زاده کرمانی، کارگردان مستند خانه‌های کرمان در گفت‌وگو با استقامت:

تنوع گستردۀ معماری خانه‌های کرمان 

بسیاری از خانه‌هایی که از آن عکس گرفته‌ایم، دیگر وجود ندارند!

اسما پورزنگی‌آبادی: طی روزهای گذشته، پخش برش‌هایی از یک مستند با عنوان «خانه‌های کرمان» در شبکه‌های اجتماعی، توجه بسیاری از کاربران را به خود جلب کرده است. این مستند که با تصویربرداری و کارگردانی «علیرضا فخری‌زاده کرمانی» تولید شده، مربوط به حدود ۱۰ سال قبل است که به‌تازگی از سوی ایکوموس، بازنشر شده است.

فخری‌زاده در گفت‌وگو با استقامت، درباره‌ی این مستند که از سکونت‌گاه‌های باستانی تا خانه‌های عشایری در استان را به نمایش گذاشته، توضیحات بیش‌تری داد. او که به‌دنبال تاثیر اقلیم بر خانه‌سازی کرمانی‌ها بوده، تصریح کرد که تنوعی که در جریان ساخت مستند در معماری بومی کرمان مشاهده کرده، برایش بسیار جذاب بوده است. تنوعی که بسیاری از متخصصان نیز از آن بی‌خبر بوده و احتمالا هنوز هم هستند. همچنین، او و همسرش عفت تکلو در جریان پژوهش‌هایی که برای تهیه‌ی مستند داشته‌اند، دریافته‌اند که خانه‌سازی در کرمان، آداب و رسوم خاصی داشته و حتی شعر و مثل‌هایی هم برای آن داشته‌ایم؛ نه این ایام که خانه‌های بی‌کیفیت می‌سازیم؛ حرف از دهه‌ها و حتی قرن‌ها دورتر است.

گفت‌وگو با او را در ادامه بخوانید.

 

* جناب فخری‌زاده، ابتدا بفرمایید که چه شد سراغ خانه‌های کرمان رفتید؟ این ایده از کجا شکل گرفت و چه هدفی را دنبال می‌کردید؟

یک دلیل آن به پیشینه‌ی خانوادگی‌ام برمی‌گردد؛ پدر و پدربزرگ‌ها و عمو و دایی‌ بنده همه معمار بودند و در این حوزه کار می‌کردند. من در چنین محیطی رشد یافتم و به این حوزه علاقه‌مند شده و معماری برایم همیشه جذاب بوده است. وقتی هم علاقه‌ام مرا به مستندسازی کشاند، تصمیم گرفتم معماری را دنبال کنم و می‌توان گفت که گرایش اصلی بنده در مستندسازی، معماری است. از همان دوران کودکی، معماری به‌ویژه معماری فضاهای خاص و سنتی که در آن بزرگ شدیم؛ اینکه چه‌طور شکل می‌گیرند و چه‌قدر متنوع هستند برایم جذاب بوده است و این علاقه و گرایش در من تا حدی بود که وقتی سراغ عکاسی رفتم هم، نخستین کارهایم مربوط به معماری و ساختمان‌ها بود. طی این سال‌ها، عکاسی و تصویربرداری کارهای متعددی در این حوزه را انجام دادم که یک مورد آن، همین مستند ۴۲ دقیقه‌ای خانه‌های کرمان است. شکل‌گیری خانه‌ها در اقلیم‌های مختلف به‌ویژه در کرمان که استانی پهناور با اقلیم و جغرافیای متنوع و در واقع، سرزمینی چهارفصل است، برایم قابل توجه و تامل بود و می‌خواستم بدانم که در هر منطقه‌ی استان، خانه‌‌ها چه معماری و ساختاری دارد و از چه مصالحی ساخته می‌شود. بنابراین، این ایده شکل گرفت که هم به‌صورت مستند و هم آرشیوی از عکس و فیلم، به این موضوع بپردازم. حدود سال ۹۰ بود که ایده را با صداوسیمای استان در میان گذاشتم و با کمک آقای ملک‌قاسمی که معاون وقت سیما بود؛ اجرایی شد. در مرحله‌ی اول، نیاز به انجام یک‌سری پژوهش‌ها بود که با همکاری همسرم خانم عفت تکلو، بخشی از آن به‌صورت کتابخانه‌ای و بخشی به‌صورت میدانی، صورت گرفت و در قالب کتابی منتشر شد و در جشنواره تولیدات مراکز استان‌ها نیز به‌عنوان پژوهش برتر منجر به تولید مستند مورد تقدیر قرار گرفت و ماندگار شد. بعد از انجام پژوهش، کار تولید این مستند آغاز شد و حدود هفت ماه یعنی سه فصل طول کشید.

*برای انتخاب بناها و خانه‌هایی که در این مستند آمده، چه معیارهایی مدنظر داشتید و چه‌طور آن را انتخاب می‌کردید؟

از آنجا که در استان کرمان، اقلیم‌های متفاوتی از گرم و مرطوب تا خشک و کویری و کوهستانی داریم، برایم جذاب بود که در هر منطقه خانه‌ها چه‌طور شکل می‌گیرند؛ در برخی مناطق، خانه‌ها از سنگ و چوب و برخی دیگر از نخل بوده و برخی نیز خشتی و آجری است. ضمن اینکه ما پیشینه‌ای از تاریخ و معماری در محوطه‌‌های باستانی از جمله تل ابلیس و تپه یحیی که جزو تمدن‌های اولیه بشری در حوزه سکونت بودند را هم داریم. بنابراین، برای پرداختن به این موارد، کاری اپیزودیک را طراحی کردیم. مستند ۹ اپیزود دارد که بخش اول آن به اقلیم و جغرافیای استان و بخش دوم به سکونتگاه‌های اولیه از جمله محوطه‌های باستانی و خانه‌سازی در تپه یحیی و تل ابلیس و … می‌پردازد. البته کار به صورت فشرده بود و امکان تشریح مکان‌ها نبود اما تا جایی که توانستیم، سعی کردیم به این موارد بپردازیم. بخش دیگری از مستند به قلعه‌های مسکونی مثل ارگ‌های راین و بم و قلعه‌دختر و اردشیر پرداخته است. درست است که این بناها، بیش‌تر به‌عنوان ارگ‌های حکومتی شناخته شده‌اند ولی در دل آن خانه‌هایی بوده که قشرهای مختلف زندگی می‌کردند. اپیزود بعدی به خانه‌های دستکند مثل خانه‌های میمند می‌پردازد که یک گونه خانه‌سازی در استان است. بخش دیگری از مستند هم مربوط به خانه‌های سنگی و چوبی در مناطقی مثل اطراف بم و کهنوج است که معماری خاص خود را دارد. در این مستند همچنین، به خانه‌های کپری نیز پرداخته‌ایم و بخشی از آن هم، مربوط به سیاه‌چادرهای عشایر استان است که از مصالح بومی ساخته شده و نوعی خاص از معماری است. اپیزود دیگر مستند، به خانه‌های خشتی و آجری می‌پردازد که عمده‌ی خانه‌های کرمان در این گروه هستند. خانه‌های تاریخی زیادی هم از این نوع داریم که متاسفانه خیلی از آن، در حال تخریب هستند. در کنار آن، به خانه‌های وقفی هم که جزئی از فرهنگ این سرزمین است اشاره شده و نشان می‌دهیم که چه نوع آیین‌هایی در آن برگزار می‌شود. بخشی از مستند نیز، خیلی گذرا و بدون قضاوت، وضعیت امروز ما را نشان می‌دهد که خانه‌های تاریخی در حال تخریب بوده و به جای آن، معماری‌ای شکل گرفته که نمی‌توان گفت مدرن و جذاب و موثر است و در عین حال، چهره شهرها و روستاها را دارد تخریب می‌کند. سعی کردیم فقط نمایش دهیم و هیچ شعار و قضاوتی نداشته باشیم.

*از آنجا که با انتخاب‌های زیادی مواجه بودید، چه‌طور خانه‌‌های هر منطقه را انتخاب می‌کردید؟

پژوهشی که در ابتدا انجام شد، خیلی به ما کمک کرد. البته بگویم که پژوهش خیلی گسترده بود و الان می‌توان از دل آن، فیلم‌های متعددی درباره‌ی فرهنگ‌های مختلف و حتی آداب و رسوم ساخت خانه‌ در کرمان تولید کرد. ما اما برای این مستند، سعی کردیم نمونه‌های شاخص هر منطقه را برگزینیم و ملاک انتخاب، نوع و فرم کامل از هر خانه بود. به همه‌ی شهرستان‌های استان سفر کردیم و حجم زیادی تصویر داریم که به شکل فشرده، در قالب مستند نهایی شد.

*چه تعداد خانه‌ی تاریخی براساس تعریفی که میراث‌فرهنگی از تاریخی بودن خانه‌ها دارد در این مستند دیده شده است؟

از خانه‌های شاخص مناطق متعدد، تصویر گرفته‌ایم اما چون زمان مستند محدود بود، معرفی کامل از آن نشده است. خانه‌هایی مثل آل طه کوهبنان، عمارت موسی‌خانی شهربابک، خانه بهادرالملک بردسیر، خانه‌های لطفی و امینی و اشیدری در کرمان، خانه حاج‌آقا علی رفسنجان و … بود. برای اینکه مثلا حیاط مرکزی را معرفی کنیم، یک خانه را نشان می‌دهیم، برای تزیینات خانه‌ی دیگر. سعی کردیم به‌عنوان موردی، ساختار را نشان دهیم. هدف ما معرفی خانه‌های شاخص نبود؛ بلکه نوع و گونه را قصد داشتیم به نمایش بگذاریم.

*با توجه به اینکه حدود ۱۰ سال از ساخت مستند می‌گذرد، آیا از سرنوشت خانه‌هایی که در مستند شما هستند، خبری دارید؟ احتمالا برخی از آن باید تخریب هم شده باشد. درست است؟

متاسفانه همان زمانی که در حال پژوهش بودیم، در یک بازه‌ی زمانی حدود سه ماهه هم می‌دیدیم که رفته‌رفته خانه‌ها دچار تخریب می‌شوند یا اطراف آن، ساخت‌وسازهایی مغایر صورت می‌گیرد. در فاصله‌ی زمانی انجام پژوهش تا تصویربرداری هم که مجدد مراجعه می‌کردیم، متاسفانه چند تا از آن خانه‌ها تخریب شده بودند. آن سال‌ها، ورود رسانه‌‌ها و شبکه‌های اجتماعی به این موضوع، مثل الان نبود که موج‌های اعتراضی شکل بگیرد. ما گاهی درباره‌ی این تخریب‌ها به میراث‌فرهنگی اطلاع می‌دادیم که دلایلی برای آن مطرح می‌کردند. این اتفاق می‌افتاد و هنوز هم ادامه دارد البته اتفاقات خوبی مثل مرمت این خانه‌ها هم در حال انجام است که جای قدردانی دارد. از جمله مرمت‌هایی که در بافت پیرامون آتشکده در شهر کرمان در حال انجام است. هرچند دیر اما باز هم جای امیدواری و قدردانی دارد. در مجموع، باید بگویم خانه‌های زیادی بود که نشد به همه‌ی آن بپردازیم. البته، در حال کار جدیدی با همکاری میراث‌فرهنگی هستیم که بیش‌تر بر خانه‌های خشتی و گلی و آجری شهر کرمان متمرکز است که تا دو سال آینده اطلاعات و تصاویری از آن منتشر خواهد شد.

 

*در کارهایی که در جریان تهیه مستند انجام دادید، به خانه تاریخی تیمو هم که سال گذشته تخریب شد، پرداختید؟

تصاویری از خانه و عناصر و بخش‌هایی از این خانه را داریم ولی در این مستند به آن نپرداختیم. متاسفانه این خانه مثل خانه‌های ناظم و سعیدی سیرجان و بسیاری دیگر، در تصاویری که ما گرفتیم هستند ولی الان روی زمین وجود ندارند و تخریب شده‌اند.

*چه ویژگی‌های خاص و منحصربه‌فردی از خانه‌های کرمان را خود شما در جریان این مستند شناسایی کرده‌اید؟

ساختار و مصالح خانه‌های شهرهای کویری از جمله کرمان و یزد شبیه هم هستند ولی تنوع خانه‌ها در استان کرمان خیلی زیاد است که بسیاری از آن هم متاسفانه از بین رفته است. مثلا خانه‌های سه‌دری، پنج‌دری و حیاط مرکزی را داریم، یا تنوعی که در تزیینات مشاهده می‌کنیم تا جایی که حتی در خانه‌ای کوچک با معماری ساده نیز از لحاظ تزیین خوب کار شده است، همه‌ی عناصر از جمله کوچه‌ها، ساباط‌ها، میادین، معابر و بازارچه‌ها خیلی خوب در پیوند با یکدیگر عمل می‌کردند؛ اما در این بین، تنوع خانه‌ها برایم بسیار جالب بود و دیدیم که معماران گذشته بسیار هوشمندانه عمل می‌کردند؛ چیزی که در معماری جدید چندان به آن توجه نمی‌شود. موضوع جالب دیگری که به آن رسیدم اینکه در معماری معاصر، علاوه بر اینکه معمار شخصا با شناختی دقیق از محیط و مصالح کار می‌کرده، کارفرما و سفارش‌دهنده هم اعتماد و تعامل مطلوبی با معمار و حتی کارگران داشته است. دست معمار را باز می‌گذاشته تا به عنوان متخصص، انتخاب و عمل کند و خیلی اعمال نظر شخصی نداشته است، علاوه بر این، همکاری همسایه‌ها در ساخت خانه‌ی جدید در محله نیز خیلی تنگاتنگ بوده و حتی آیین و رسم و رسومی داشته و اشعار و مثل‌هایی نیز برای آن داشته‌اند و به نوعی می‌توان گفت که ساخت خانه در کرمان یک فرهنگ بوده است.

*از رابطه‌ی خوب کارفرما و معماران معاصر گفتید. منظورتان چه دورانی است؟ در حال حاضر که بسیاری از معماران انتقادی دارند که آنچه طراحی می‌کنیم، کارفرما آن را کنار می‌گذارد.

آنچه گفتم بیش‌تر درباره‌ی خانه‌های تاریخی بود که در دوران قاجار، صفویه و حتی پهلوی اول و دوم ساخته می‌شد. در حال حاضر هم نمونه‌هایی هست که کارفرما، معمارِ متخصص را درست انتخاب کرده، نه کسی که صرفا عنوان معمار را یدک می‌کشد و اختیار تام هم به او می‌دهد. درباره‌ی آنچه که اشاره کردید مورد انتقاد معماران است، به نظر بنده، در سال‌های اخیر، شرایط اقتصادی خیلی موثر بوده که کارفرما در نما و فرم و ساختاری که معمار طراحی کرده، دست برده و در نهایت، آنچه معمار خواسته، ساخته نمی‌شود.

*این مستند بر نگاه شما که گفتید از کودکی با معماری دم‌خور بوده‌اید، چه تاثیری داشته است؟ و لطفا بفرمایید خانه‌های کرمان از نظر شخص شما، چه ارزش‌هایی دارند که مغفول مانده است؟

تهیه مستند بر خود من و نگاهم به خانه‌ها که تاثیر بسیار زیادی داشته و از زمانی که ایده شکل گرفت و پژوهش‌ها پیش می‌رفت، کمک می‌کرد محیط اطرافم را بهتر و بیش‌تر ببینم و علاقه و شوق و انگیزه‌ی بیش‌تری هم ایجاد می‌کرد. واقعا فکر نمی‌کردم چنین تنوعی را در استان بتوان دید. وقتی هم کار تولید شد، بازخورد آن به ویژه از طرف جامعه معماری برایم جالب بود. خاطرم هست که مدیر وقت دانشکده هنر و معماری صبا که معمار بودند، می‌گفتند من هم از این تنوع در معماری خانه‌های کرمان خبر نداشتم. هم خودم و هم خیلی دیگر از متخصصان و فعالان حوزه برایشان این تنوع جالب بود وهمین باعث شد فیلم خوب دیده شود.

*از بازخورد خوب این مستند در سال‌های اولیه تولید آن گفتید. به طور کلی، بعد از گذشت حدود ۱۰ سال از انتشار، استقبال را چه‌طور ارزیابی می‌کنید؟ آن‌طور که باید، شناخته و دیده شد یا هنوز نیاز است معرفی شود و از آن پندهایی گرفته شود؟

این مستند از آنجا که در تلویویون ساخته شد، در بسیاری از شبکه‌های سراسری و استانی و حتی برون‌مرزی پخش شد و بازخوردهای خوبی داشت. در جشنواره حقیقت که از معتبرترین رویدادهای حوزه‌ی مستند است نیز، در سال ۹۲، نامزد بهترین فیلم بخش آزاد شد، در دانشکده‌های معماری هم چندین بار اکران شد، در همایش معماری و شهرسازی که میراث‌فرهنگی برگزار کرد، فیلم پخش شد و به شرکت‌کنندگان نیز اعطا شد. پژوهش مربوط به آن هم عرض کردم که در جشنواره‌ای، برتر شد. مستند توانست مقام‌های متعددی در حوزه‌ی بهترین تصویربرداری و کارگردانی و … کسب کند. اخیرا هم کمیته علمی معماری بومی، ایکوموس، مستند را خواستند و بخش‌هایی از آن را نمایش دادند که خیلی هم از آن استقبال شده است. مستند را برای کمیته جهانی هم ارسال کرده‌اند. در مجموع، کار دیده شد ولی هنوز هم وقتی کسی آن را ببیند، معماری غنی خانه‌های کرمان برایش جالب توجه خواهد بود.

*اگر صحبت دیگری دارید بفرمایید.

بارها گفته شده که معماری بومی باید حمایت و حفاظت شود که سخن درستی است اما من می‌خواهم بگویم ما مردم هم باید بیش‌تر آگاه بشویم و خودمان هم کمک کنیم و همیشه نمی‌توان توقع داشت نهادهای دولتی کاری بکنند. مردم باید قدر داشته‌های فرهنگی و تاریخی‌ خود را بدانند. بدون هیچ شعاری، باید بگویم معماری ما، واقعا یک ثروت است، باید قدر آن را بشناسیم و به حفظ آن کمک کنیم و می‌توانیم حتی از آن درآمد هم کسب کنیم؛ مشابه تجربه‌ای که برخی شهرهای کشور دارند. بنابراین، از شهروندان می‌خواهم با وسواس و دقت بیش‌تری به داشته‌هایشان بپردازند و بدانند که حتی خانه‌ی ساده‌ی پدربزرگ ما که شاید خیلی قدمت تاریخی ندارد هم، می‌تواند در حد یک دانشگاه باشد. آن را حفظ و معرفی کنیم و مطالبه‌گر باشیم و بخواهیم مسئولان نیز به وظیفه‌ی خودشان در برابر این داشته‌های فرهنگی و تاریخی عمل کنند.