خبرنگارها خبرِ خود را هم کارکنند!
محمد لطیف کار – اولین پاسخ سر راست و ساده به این پرسش که چرا روز خبرنگار را برگزار میکنیم؛ این است که ۱۷ مرداد ۱۳۷۷ محمدعلی صارمی خبرنگار ایرنا که برای تهیهی خبر به افغانستان رفته بود، در تهاجم خونبار طالبان به کنسولگری ایران در مزارشریف، به اتفاق هشت تن دیگر از دیپلماتهای ایرانی شهید شد. انتخاب این روز به عنوان روز خبرنگار نشانهی دقیقی از وضعیت خبرنگار به ما میدهد. خبرنگاری همواره کاری پرخطر و دشوار است و خبرنگاران بعضا با نثار جان خود برای تولید و انتشار خبر میکوشند. شهید صارمی از اینگونه بود؛ جانش با خبرش یکی شد؛ تا هویتاش جاودانه شود، و دیدیم که شد. با این وصف، به بهانهی این روز اجازه میخواهم به چند نکته از این روزگار نگران کنندهی خبرنگاری اشارهای داشته باشم.
۱- اکنون هرسال به بهانهی بزرگداشت روز خبرنگار، شاهد تلاش گستردهی اهالی رسانه هستیم. از اداره ارشاد گرفته تا خانه مطبوعات و سایر نهادها؛ گاهی مراسم مشترک و در مواردی با سبقتجویی از همدیگر در برگزاری باشکوه این روز تلاش میکنند. اگرچه جایگاه خبرنگار در مجموع به مرحمت قدرت رسانهها در دنیای امروز، رو به رشد است، اما رویهم رفته معتقدم برگزاری روز خبرنگار، بستگی به شرایط زمانه و اوضاع سیاسی هم دارد! در یکی دو سال اخیر که دامنهی رکود اقتصادی بهدلایلی زیاد است، فعالان رسانه بیش از سایر مشاغل در معرض آسیب هستند. تعداد کسانی که این حرفه را ترک میکنند روبه فزونی گرفته است، و صدور مجوزهای زیاد در این شرایط چارهی درستی هم نیست. چون رسانهداری با این هزینههای سنگین و درآمدهای نازل اصلا نسبت معقولی ندارد. مگر اینکه هیزم رویدادهای سیاسی و انتخاباتی بشوند. اما واقعا تکلیف آنها که به چنین روشهای رسانهای اقبالی نشان نمیدهند چیست؟ باصدور مجوز که روزنامه نگار تولید نمیشود؛ میشود؟ شاید روزی برسد و کسانی به دلایل این ناکامی رسانهای بپردازند، اما تا آن روز ظاهرا باید همچنان شاهد رکود و تعطیلی رسانهها باشیم؟ مسوولان اگر به توسعه میاندیشند، نباید از رسانهها غافل باشند؛ هر طرح توسعهای باید پیوست رسانهای و فرهنگی مناسبی داشته باشد تا مردم را با تلاشهای توسعهگراها همراه کند. قصد ندارم بگویم سازمانهای دولتی یا بخش خصوصی برای انجام پروژههایشان به لطایفالحیل پول میان رسانهها توزیع کنند؛ اتفاقابه عکس، مقصودم این است که مدیران ما بیش از این به مثابه یک کیک شیرین خود را در معرض نارسانهها قرار ندهند. در شرایط دشوار امروز، بهتر است مدیران آگاه به یک نظام رسانهای توسعهگرا بیاندیشند، و از پیروی نگاه شلخته به جایگاه و نقش رسانهها پرهیز کنند، و به جای آن، سعی کنند در امور رسانهای از افراد مجرب و با سواد بهره بگیرند. خاطر دوستان را مکدر نکنم، کار رسانه تبلیغات چیپ و بیاساس برای شخص مدیران نیست؛ این نوع نگاه به رسانه سالها است در دنیا منسوخ شده است؛ این کار نه تنها باعث وهن خبرنگاران میشود، که اتفاقا موجب بیاعتمادی مخاطبان رسانهها نیز میشود، و این بیاعتمادی دامن کل جامعه را میگیرد؛ و مگر نگرفته است؟!
۲- تجربیات من دستکم در طول پانزده سال گذشته نشان میدهد که جامعه ما برای بزرگداشت خبرنگار هنوز به شیوهی آزمون و خطا عمل میکند و به جمعبندی مشخصی نرسیده است. چیزهایی که معمولا در این ایام در بارهی خبرنگار منتشر میشود نشانههای روشنی از این سردرگمی را بازتاب میدهند. جامعهای که در تمام سال مدیرانش حاضر نیستند با خبرنگاران تعامل داشته باشند و به پرسشهای انتقادی آنها پاسخ بدهند ناگهان از در آشتی در میآیند و ثناگویان او را از فرش به عرش میبرند! در دورهای که انجمن صنفی روزنامه نگاران فعال بود، طبیعتا برنامهها حول تعیین هویت حرفهای خبرنگاران بسته میشد. در استانها نیز هر زمان خانههای مطبوعات دورهی پر رونقی دارد، تاکید بر هویت صنفی افزایش مییابد. نقش و هویت و حقوق صنفی خبرنگاران بحث روز میشود؛ گروههای اجتماعی مرتبط با رسانهها پیامهای غرورآفرین ارسال میکنند؛ اما این همه تعظیم و تکریمها اغلب تا پایان مردادماه هم به طول نمیانجامد، و خیلی زود تا سال بعد این بحثها فروکش میکند.
ایکاش اهالی رسانه که در تمام عمر دغدغهی پرسشگری دارند؛ این نوع نگاه را در بارهی خود هم تسری میدادند؛ و به یک روز و یک هفته بسنده نمیکردند. و کلام آخر؛ روز خبرنگار را به همهی اهل رسانه به ویژه خبرنگاران ارجمند تبریک
میگویم.