قرائتهای مختلف از راه و رسم ایتالله

محمد لطیف کار – آیت‌الله هاشمی از آن دسته افرادی است که حیات اجتماعی‌اش با فوت او رو به افول نمی‌رود. او بخاطر اندیشه‌ها و تلاش‌های ماندگارش در شمار سرمایه‌‌های اجتماعی کشور به شمار می‌آید. این سرمایه‌ اجتماعی اما به‌طور ناگهانی به وجود نیامد؛ بلکه در یک فرایند طولانی شکل گرفت. سرمایه‌‌ایی که در هر دوره‌ تاریخی به تعداد اندکی در جامعه ظاهر می‌شود. لاجرم باید برای حفظ این سرمایه‌ها از هیچ کوششی فروگذار نکرد.

اهمیت هاشمی اما از آن‌جا شناخته می‌شود که او از تجربه کردن و بیان اندیشه‌هایش هرگز نهراسید،  به‌طور منظم خاطرات و تجربیات‌اش را برای فردای تاریخ و نسل حاضر و آینده ‌نوشت و در برابر رسانه‌ها نیز به طرزی سنجیده آموخته‌ها‌یش را بی‌پروا بیان ‌کرد. هاشمی نه تنها طفره نمی‌رفت؛ بلکه همواره تلاش می‌کرد تجربیات خود را با دیگران در عرصه‌های نوین اجتماعی هم به اشتراک بگذارد. حاصل این اندیشه‌ها و رفتار اجتماعی او ده‌ها جلد کتاب و هزاران مصاحبه و یادداشت است که از او اینک به یادگار مانده است.با این وجود، بخش قابل توجهی از این اسناد و یادگارها امروز به طرز غریبی پراکنده هستند؛ به‌طوری که، دسترسی به آن‌ها چندان هم ساده نیست. و اهمیت این مدارک را این‌روزها که او را از دست داده‌ایم، و پس از این روزها، مسلما بیش از هر زمان دیگری درک خواهیم کرد. و بعید نیست از هم اکنون قرائت‌های مختلفی از اندیشه‌های هاشمی به مرور در اذهان عموم شکل بگیرد، که بدلیل آگاهی محدود افراد و یا تاثیرپذیری از شرایط زمانه، با واقعیت اندیشه‌ها و منش هاشمی کاملا انطباق نداشته باشد.

مقصودم این است که از هم اکنون باید به فکر گردآوری، باز نشر و فهم مدارکی باشیم که متعلق به هاشمی و کل جامعه ایران است، و هرگونه سهل‌انگاری در حفظ این سرمایه اجتماعی موجب می‌شود تا به مرور راه‌های تازه‌ای برای خوانش‌های نادرست و جدید از هاشمی باز شود. اگر به تداوم حیات اجتماعی هاشمی بعد از رحلت او باور داریم، باید روی درک درستی از میراث فکری و کردار اجتماعی او سرمایه‌گذاری کرده و اذهان را متوجه کنیم. قرائت‌های صرفا اصول‌گرایانه یا صرفا اصلاح طلبانه از اندیشه‌های هاشمی، ای‌بسا ما را از درک واقعی منش و طرز تفکر این شخصیت چند وجهی دور کند. اگر سرمایه اجتماعی هاشمی بدرستی حفظ نشود، حتی این نگرانی وجود دارد که این سرمایه فکری به مثابه یک حزب با کلیشه‌‌های غیرمنعطف تقلیل یابد؛ و بسیاری از ابعاد فکری و شخصیتی او به مرور رو به فراموشی رود. از یاد نبریم که هاشمی جوان، با هاشمی میان‌سال و هاشمی پیر از نظر اندیشگانی و شخصیت، ابعاد یک‌سانی ندارند. هاشمی در گذر از طوفان‌های انقلاب، ابعاد تازه‌ای از زندگی را آزمود؛ و فولاد آبدیده شد. روزگاری در قامت یک چریک و طلبه‌ی جوان زندگی کرد؛ زمانی نیز در کسوت یک قانون‌گذار و دولت‌مرد، رویاهایش را با الگویی چون امیرکبیر گره ‌زد. زمانی دیگر به اقتضای روزگار در کسوت فرمانده دفاع مقدس، مشق نظام ‌کرد. همچنان‌که در اواخر عمر با اهرم مداراجویی، میانه‌روی و اعتدال گرایی تلاش کرد تا از راه امام راحل، انقلاب و مقام معظم رهبری تفسیر تازه‌تری برای آینده‌ای مطمئن‌تر ارائه دهد. راهی که اگرچه ناتمام ماند، اما یک دعوت و باور ماندگار را در اذهان نسل امروز رقم زد. روحش شاد و یادش گرامی باد.