گفت و گو با عبدالرضا قراری اولین مدیرعامل خانه هنرمندان کرمان

منافع صنفی را دنبال میکنیم

رضا شمسی – شنبه گذشته مورخ ۲۳ بهمن ماه جاری عبدالرضا قراری از سوی اعضای  شورای عالی خانه‌ی نوبنیاد هنرمندان کرمان به عنوان مدیرعامل این خانه انتخاب و معرفی شد. این اتفاق بدون تردید نوید بخش فصل تازه‌ای از حرکت‌های مدنی و فعالیت‌های صنفی در عرصه‌ی هنر استان است، چرا که نوید بخش استقلال جامعه‌ی هنری و هویت تازه‌ی این جمعیت مهم، تاثیرگذار اما بی‌هویت اجتماعی و اما بی‌‌خانه و ملک شخصی! در عرصه‌ی حیات مدنی است.

سعی بیشترم بر این بود که وجه خبری این گفت و گو پررنگ‌تر باشد و از اولین مدیرعامل خانه‌ هنرمندان کرمان درباره‌ی مصوبات اخیر شورای عالی این خانه و ساختار این تشکیلات جدید بپرسم. پاسخهای قراری به پرسش‌هایم را بخوانید.

 

 آقای قراری! میدانم که چند روز قبل، شورای عالی خانهی هنرمندان که رییس خود را چندی قبل برگزیده بود،  نایب رییس و مدیرعامل خانهی هنرمندان را انتخاب کرد، میخواهم از زبان شما که به عنوان مدیر عامل این خانه انتخاب شدید اخبار آن جلسه را بشنویم؟

ابتدا به عنوان مقدمه لازم می‌دانم بگویم که این جلسه در واقع نتیجه‌ی بیش از دوسال فعالیت جمعی دوستان زیادی است که با صرف انرژی و تلاش فراوان توانستند در جلسه‌ای که می‌گویید، مصوبات خود را به شکل نهایی اعلام و کار را به نتیجه برسانند که جا دارد از تک تک آنان قدردانی شود. بعد از این در پاسخ سوال شما عرض کنم که: اعضای شورای عالی خانه هنرمندان، بعد از تشکیل این شورا حسب گفت و گوهای چندماهه در جلسات هم‌اندیشی از آقای محمد علی کریمی دعوت کردند تا در مقام رییس شورای عالی خانه هنرمندان، قبول مسوولیت نمایند، ایشان هم در نهایت قبول زحمت کردند که در فرایند تاسیس خانه‌ی هنرمندان همراه ما باشند. اما به خاطر مشغله‌ و حجم کاری زیادی که دارند، شورا تصمیم گرفت یک نفر را به عنوان قائم مقام یا نایب رییس شورای عالی خانه‌ی هنرمندان معرفی کند که این اتفاق در جلسه‌‌‌ی مورخ روز شنبه ۲۳بهمن افتاد و همانطور که خودتان هم مستحضرید در این جلسه آقای مهدی محبی کرمانی طی فرایند انتخابات به عنوان نایب رییس خانه‌ی هنرمندان کرمان برگزیده شد. همچنین حسب تصمیمات شورای عالی، در این جلسه اعضای کمیته راهبردی خانه هنرمندان نیز انتخاب گردید و آقایان مهدی محبی کرمانی، محمد رضا هاشمی‌نژاد، مهدی صمدانی، آریا انوشه ماهری و اینجانب به عنوان اعضای این کمیته انتخاب شدیم.

در ضمن از آنجا که وجود یکنفر به عنوان مدیرعامل برای فرایند تاسیس هر نهادی از جمله خانه‌ی هنرمندان کرمان هم طبق قانون الزامی است، بر مبنای تصمیمات همان جلسه قرار شد بنده به عنوان مدیر عامل خانه‌ی هنرمندان کرمان انجام وظیفه کنم.

 به نظرم تعداد زیادی از مخاطبان ما میخواهند خیلی واضح و صریح بدانند که خانهی هنرمندان از کی وارد فاز اجرایی میشود؟

ما باید خانه هنرمندان را تشکیل شده فرض کنیم؛ فاز تاسیس گام‌های آخر را می‌گذراند. پس  به قول شما می‌ماند فاز اجرایی و رفتن به سمت تشکیل خانه‌های تخصصی که انشالله در ابتدای سال آینده، یعنی اواخر فروردین و اوایل اردیبهشت ماه می‌توانیم خانه هنرمندان را به صورت قانونی دایر و فعال ببینیم و وارد فاز اجرایی بشویم. به تعبیری خانه‌ی هنرمندان در شرف تاسیس است و در حال حاضر ما داریم مسیرمان را بر اساس مقررات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای تاسیس طی می‌کنیم.

 برای خیلیها این پرسش پیش آمد، که چرا تشکیل خانهی هنرمندان کرمان اینهمه زمانبر شد؟

بخشی از این کش آمدن زمان به خاطر این بود که مدل ما یک مدل منحصر به فرد بود و هیات رسیدگی به مراکز فرهنگی در وزارتخانه نیاز داشت که شناخت وسیع‌تری از این مدل داشته باشد، بنابراین ما ناچار شدیم آیین‌نامه های چندگانه‌ای را هم در کنار اساسنامه تدوین کنیم و این مسیر نیاز به مطالعات و جلسات مشورتی زیادی داشت که در مجموع زمان‌بر شد و در نهایت اگر این فرایند حدود دو سال طول کشید، اما مطالعات دقیق بود و درنتیجه آنچه به عنوان محصول بیرون آمد، کاملترین الگویی است که بر مبنای نیاز ما در شرایط واقعی امروز است و حتی این قابلیت را دارد که بتوان آن را به عنوان یک الگو در کشور فرض و مطرح کرد.

 خانهی هنرمندان بعد از این چه ارتباطی با انجمنهای هشتگانه فرهنگی هنری خواهد داشت؟

در مورد انجمن‌ها باید گفت که چیزی که نسبت به قبل متفاوت است این است که ساختار انجمن‌های سابق در خانه هنرمندان دیگر  تعریف نشده‌ و ما در آینده به سمت خانه‌های تخصصی خواهیم رفت و این خانه‌ها در هر حوزه‌ی هنری به عنوان مرجع برنامه ریزی و فعالیت‌های صنفی و تخصصی نقش موثر خواهند داشت. ما در درون خانه چیزی به عنوان انجمن دیگر نداریم، آنچه وجود خواهد داشت خانه‌های تخصصی‌ای هستند که حسب حوزه‌ی تخصصی یا جغرافیایی فعالیت‌شان در صورت وجود تعداد هنرمندان واجد شرایط در آن حوزه یا منطقه می‌تواند خانه‌ی خود را تشکیل بدهند و فعالیت خود را شروع کنند.

چیزی که اینجا مهم است سطح بندی هنرمندان است یعنی یکی از وظایف ذاتی خانه هنرمندان با ساختار جدید این است که  نگاهش به هنر حرفه‌ای و نیمه حرفه‌ای است و بر این اساس هنرمندان را بر اساس رشته، حوزه‌ی فعالیت و تخصص، گروه بندی و دسته بندی می‌کند و پیش‌بینی می‌شود که عموم هنرمندان مشتاق خواهند شد از این گروه بندی با ساختار جدید تبعیت کنند و خودشان را با آن تطبیق بدهند.

 چرا فکر می کنید عموم هنرمندان مشتاق خواهند شد؟

چون منافع صنفی آنها در آن طبقه بندی می‌شود و ما منافع صنفی آنها را دنبال می‌کنیم، یعنی از این به بعد ما با رشته‌های هنری و هنرمندان فعال طرف هستیم نه   کلیشه‌هایی که تا الان رواج داشته و معیار بوده است و ما بر مبنای اطلاعات میدانی خود و دیگر دوستان که حاصل ارتباط میدانی با بدنه‌ی جامعه‌ی هنری است، پیش‌بینی می‌کنیم عموم هنرمندان کرمان از این تغییر استقبال کنند. با این همه و از سویی دیگر، خانه هنرمندان این ظرفیت را دارد که هر موسسه و یا هر نهاد صاحب مجوزی در حوزه فرهنگ و هنر در صورت تمایل به عضویت، بتواند در درون خانه هنرمندان فعالیت کند. با این حساب اگر انجمن یا نهادی وجود دارد که بخواهد همچنان در کنار خانه وجود داشته باشد، اختیار با او است که با منافعی که خانه برای او تعریف می‌کند، در درون خانه‌های تخصصی خانه استحاله پیدا کند یا ساختار خود را حفظ کند و با  با خانه همکاری کند.

 آقای قراری خودتان هم میدانید که هنرمندان کرمان حرکتهای جمعی و شبهصنفی زیادی را از جمله در انجمنهای هنری و کانون هنر در دهههای اخیر تجربه کردهاند، اکنون خانه هنرمندان چه تفاوتی با آنها دارد که میگویید ضد کلیشههای رایج است؟

واقعیت امر این است که انجمنهای هنری که تا به حال تاسیس شده‌اند یا تماما دولتی بوده‌اند یا نیمه دولتی. و بارها دیده‌ایم در مقاطع مختلف تاریخی، به واسطه‌ی نظرگاه‌های متفاوت دولت‌های مختلف، بعضی وقت‌ها قانونی و بعضی اوقات دیگر غیرقانونی اعلام گردیده. و به همین خاطر بارها بوده که اساسنامه‌شان تغییر کرده است. به عنوان مثال انجمن هنرهای نمایشی در ۱۰ سال گذشته اساسنامه‌اش سه بار تغییر کرده و تشکل‌های استانی آن نقش متفاوتی پیدا کرده‌اند، حتی همه‌ی ما می‌دانیم که که مسوولان اکثر نهادهای فرهنگی و انجمن‌های هنری در دولت نهم، از طرف وزارت ارشاد منصوب شدند. یعنی هیچکدام حاصل از عملکرد مستقل جامعه هنری برای تاسیس نبوده‌اند.  پس اولین وجه تمایز خانه در نگاه، اندیشه و گفتمان استقلال طلبانه است که یک امر ماهوی در نیاز به تاسیس است. یعنی این نهاد قرار است یک نهاد خود جوش و مشارکت طلب از سوی هنرمندان برای تشکیل جامعه‌ی مستقل هنری باشد که با خود قرار گذاشته‌اند به صورتی موثر و با هویتی شاخص در جامعه حضور داشته باشد.

نکته‌ی دیگر تفاوت در نگاه به منابع است، نمی‌توان انکار کرد که انجمن‌ها و نهادهای قبلی به دولت به عنوان مرکز تامین منابع مالی نگاهی وابسته محور داشتند و تامین کنننده‌ی منابع مالی آنها به صورت قطع و یقین دولت بود و این وابستگی مالی به طور قطع و یقین در حوزه مطالبات صنفی اشکالاتی را ایجاد می‌کرد. ما به صورت واقعی تاکنون در جامعه‌ی هنری حتی یک نهاد و تشکل مستقل که ماهیت صنفی داشته‌باشد، نداشته‌ایم. هروقت درباره منافع هنرمندان به تعارضی می‌رسیدیم، دولت می‌توانست وجه اقتصادی را قطع کند و در نتیجه ثبات آن نهاد به خطر می‌افتاد. به یاد یاد داریم در مقاطعی این بلا بر سر کانون هنر آمد و دولت نهم منابع مالی و حمایتی‌اش را از کانون هنر قطع کرد و در نتیجه وجود آن عملا به مخاطره افتاد. بنابراین ویژگی دوم نگاه به ظرفیت‌هایی است که خود جامعه هنری برای ایجاد یک اقتصاد پویا در حوزه‌ی فرهنگ و هنر دارد و ما معتقدیم که می‌توانیم آنها را کشف و در مسیر یک اقتصا پویا به کار گیریم. بر حسب این دیدگاه دولت به عنوان اولویت اول در تامین منابع مالی این نهاد نیست. اگرچه ممکن است ما در سهم خواهی خود بخواهیم که از منابع مالی دولتی برخوردار باشیم و به دلیل این که حق توسعه هنر این است که از منابع دولتی برخوردار باشد، در این زمینه مطالبه گر هم باشیم، چرا که دولت موظف است که زیرساخت‌های فرهنگی و هنری را در جامعه ایجاد کند، اما  معنی این مطالبه‌گری، وابستگی اقتصادی نخواهد بود، و اقتصاد خانه هنرمندان دولتی نیست. در کل این ۲ ویژگی اصلی، که در کل عدم وابستگی به دولت و هرجای دیگری است، بیانگر دیدگاه‌های متفاوت تیم و گروه موسس است و راه و روش و متدلوژی آن در در اساسنامه و آیین نامه‌ها دیده شده است.

 اما اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و مسوولان آن در این دو سال اخیر نقش مهمی در راه اندازی خانه هنرمندان داشتند، آیا این مساله به معنی دولتی بودن این نهاد نیست؟

توجه کنید که در تشکیل خانه هنرمندان کرمان اداره‌ی کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان و مسوولان آن در یک رابطه تعاملی با هیات بدوی خانه هنرمندان قرار داشت و نقش حمایت و نظارت را بر عهده گرفت که یک حق قانونی است. این اداره در تشکیل خانه هنرمندان استان کرمان تنها یک دغدغه داشت و بر آن پافشاری می‌کرد که آن هم فراگیر بودن این نهاد بود و بعد از آن هیچگاه دخالتی بر شکل گیری ساختاری و سیستمی این نهاد نداشت. من فکر می‌کنم در تاریخ مدیریت فرهنگی استان کرمان ما با یک مدیریت خاص همزمان شده‌ایم؛ چرا که این اداره قبول کرد، فرایند تاسیس و تشکیل خانه هنرمندان استان کرمان به شکل مستقل در درون خود جامعه هنری کارشناسی بشود. البته بیان این نکته هم بدیهی است که رویکرد اداره‌ی ارشاد استان در ادامه‌ی نگاه دولت است که بر واسپاری کارها به بخش خصوصی تاکید دارد و از همین رو است که امروزه بخش دولتی نیاز دارد تا یک نهاد تخصصصی را در کنار خود داشته باشد تا  بتواند بسیاری از کارها را به آن نهاد وابگذارد.  اکنون در عرصه‌ی هنر چنانچه این نهاد جامع، فراگیر و دارای توانایی لازم باشد، می‌تواند منافع هنرمندان را هم حفظ کند.

بنابراین اداره ارشاد از این لحاظ حامی این حرکت است و به نظر من جامعه‌ی هنری کرمان می‌تواند این همسویی را به مثابه‌ی یک فرصت ارزشمند ارزیابی کند؛ مخصوصا از این لحاظ که مطالبه‌ی استقلال فعالیت‌های هنری از سوی سطوح مختلف هنری دنبال شده و یک مطالبه‌ی فراگیر است.

 این مطالبه فراگیر بود اما شاید همهی کسانی که ایدهی شکل گیری یک نهاد مستقل مثل خانهی هنرمندان را در سر داشتند نتوانسته باشند در فرایند تاسیس دخالت مستقیم داشته باشند، آیا این مساله محل مناقشه نخواهد شد؟

درست است، نباید از نظر دور داشت که ممکن است حق مالکیت و اینکه به سرانجام رسیدنش  از سوی چه فرد یا گروهی باشد محل مناقشه باشد، اما اداره ارشاد این موضع البته درست را گرفت که تا جایی که می‌تواند و می‌شود این نهاد فراگیر باشد و واجدین حضور تا آنجا که مقدور است، در این فرایند بتوانند نقش بگیرند و حاضر باشند، بنابراین من این تعامل را یک تعامل سازنده در نظر می‌گیرم و معتقد هستم تا کنون هم در مجموع خیلی خوب پیش رفته است و نتوانسته مانعی ایجاد کند؟

 در اینجا لازم میدانم به عنوان سوال پایانی از شما بخواهم که به مخاطبین ما یک تصویر کلی ساختار خانهی هنرمندان و نحوهی مدیریت آن بفرمایید؟

ساختار خانه بر اساس دو اصل است: یکی؛ حوزه‌های تخصصی و دوم؛ حوزه‌های جغرافیایی که زیرمجموعه‌ی این دو حوزه، حوزه‌های صنفی و حوزه‌های تخصصی‌تر قرار خواهد داشت.

خانه یک مجمع عمومی ۶۳ نفره دارد که از ‌اعضای اصلی و علی‌ البدل خانه‌های تخصصی نه گانه‌ی استان انتخاب می‌شوند؛ به اضافه‌ی سه نفر از شخصیت‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی استان که به شورای عالی اضافه می‌شوند.

شورای عالی کنونی حسب نیازی که اداره فرهنگ و هنر ارشاد اسلامی اعلام کرده بود نحوه ساختار سازمانی و آیین نامه های مربوط به عضویت و آیین نامه های مربوط به چگونگی ارکان و ساختار اداری خانه را در این دو سال بررسی و ارائه نموده و معتقد است اساسنامه و آیین نامه‌های پیشرفته‌ای را تنظیم کرده است و البته تاکید دارد قبل از تدوین نهایی بهتر است نظر جامعه هنری را تا حد ممکن دریافت کند.

لازم به توضیح است که مجمع عمومی فعلی ما که به عنوان مجمع عمومی بدوی است، از میان منتخبین انجمن‌های فرهنگی و هنری انتخاب شدند با این توضیح که رشته معماری در این مجمع فقط پیش بینی شده و اعضای آن تعریف نشده و فرایند انتخاب اعضایش شکل نگرفته است.