در حاشیه برگزاری جلسه نقد تئاتر روال عادی در تالار همایون صنعتی
تئاتر کرمان زبان نقد را یاد بگیرد
رضا شمسی – پنج شنبه شب گذشته بعد از اجرای تئاتر روال عادی، جلسهی نقدی با حضور عبدالرضا قراری، امیرحسین طاهری و با جلسهگردانی جلیل امیری برگزار شد. این جلسه نقد بعد از مدتها بود که بعد از اجرای نمایشها در کرمان برگزارر میشد و نگارنده در این مقال قصد گزارش از آن جلسه را ندارد، تنها آن را بهانهای قرارداده تا نقطه نظر خود را دراین رابطه بیان کند. مخصوصا با توجه به اینکه میدانیم یک جلسهی نقد دیگر هم برای نمایش مرد مرده فردا بعد از ظهر در موج نو و با حضور ۴ منتقد دیگر برگزار میشود و این یعنی اینکه جلسات نقد تئاتر که مدتی به محاق رفته بود، دوباره از محاق درآمده است.
این مقدمه را از آن جهت گفتم که در ادامه بگویم: توجه به نقد و درک ضرورت نقد و نیاز به برگزاری جلسات نقد یکی از خصلتهای خوب تئاتر کرمان از دهههای قبل تا همین الان بوده و هست. تئاتریها با برگزاری جلسات نقد و بررسی در تئوریزه کردن کار و ارتقای سبک و سیاق بازیگری خود میکوشند و در این بخش در کرمان کنونی پیشتازند؛ شاید به این دلیل که اصولا مبحث نقد و تفکر نقادانه در هنرهایی که حوزه عملی و پراتیک بیشتری دارند، ملموس تر است. من این توجه و نیاز را به فال نیک میگیرم و به بچههای تئاتر دست مریزاد میگویم، اما توجه به دو نکتهی اساسی را نیز متذکر میشوم.
نخست؛ نقد حوزهای جدی است که گفتمان و زبان تخصصی خود را دارد. بنابراین میطلبد که هم منتقدان تئاتر و هم عموم افراد جامعهی تئاتر کرمان اعم از کارگردان بازیگر و دیگر عوامل، دانش خود را دراینباره بیشتر نمایند تا استفاده بیشتری از ساحت نقد و عمل نقادی ببرند. باید دانست که زبان یا در اصطلاح تخصصی همان گفتمان نقد، از سویی واجد اصطلاحات و عبارات تخصصی است که برای بهره بردن از آن، دانستنش لازم است و از سویی دیگر ساحتهای مختلف دارد. هر منتقد بسته به دیدگاهی که دارد، گفتمان و ساحت اندیشگانی مختلفی دارد. به عنوان مثال، یک منتقد از منظر فرمالیستی تنها به واکاوی فرم اثر و فرم بازیگری میپردازد و منتقدی دیگر از منظری هرمنوتیکی به تفسیر اثر میپردازد. همهی این منتقدان نیز حق دارند که منظر خود را داشته باشند اما وظیفه دارند که زبان تخصصی نقد را بلد باشند تا بتوانند دیدگاه خود را بیان نمایند و به مخاطب خود منتقل کنند. جامعه تئاتری کرمان هم باید زبان نقد را یاد بگیرد تا بتواند با منتقدان تعامل کند.
دوم؛ نمیدانم چه پیشفرض اشتباهی است که منتقد را با کسی که قرار است یا از یک اثر تعریف کند و یا از آن بد بگوید، هم معنی میداند در حالیکه منتقد در معنای اصولی و مدرن خود کسی است که اثر هنری را در مقابل چشم علاقهمندان به آن اثر واکاوی میکند تا آنانکه آن اثر را خلق کردهاند یا آن را دیدهاند، به درک و لذت بیشتری از آن برسند. منتقد مشوق یا تنبیه کننده نیست، معلمی است که به درک بیشتر هم هنرمند و هم مخاطب از اثر هنری کمک میکند و شیوهی تدریسش نیز کارگاهی است و تکگویی نمیکند.