چالش انزوای رسانه در نمایشگاه

محمد لطیف کار سه روز پیش نمایشگاه مطبوعات کرمان در یک فضای نمایشگاهی مطلوب گشایش یافت و اهالی رسانه نیز انصافا با حضور با نشاط و غرفه‌آرایی سنگ تمام گذاشتند. بعد از سال‌ها، فرصتی بدست آمد تا اصحاب رسانه در استانن همدیگر را ببینند. فرصتی ارزشمند بود که با برگزاری نشست‌های جنبی خبری و تحلیلی پربهاتر هم شد.

درست زمانی‌که مراسم افتتاحیه تمام شد؛ راست‌اش از مشاهده‌ی فضای خلوت دچار شوک شدم. روزهای بعد البته قدری فضا مهربان‌تر شد؛ حتی برخی از بازدید کننده‌ها از نمایشگاه نظیر محسن جلال‌پور، با نوشتن یک یادداشت با همدلی به این خلوتی اعتراض کردند و از بی‌التفاتی جامعه به فعالان رسانه شکایت کردند.

به گمان من، اما این رویداد سویه‌ی مثبت و درس‌های بزرگی هم داشت؛ که اگر اهل درس گرفتن باشیم؛ باید این تجربه‌ی بدیع را سرلوحه‌ی کارمان قرار دهیم؛ و برای درک درست آن جدیت به خرج دهیم.

مقصودم این است که این رویداد می‌تواند ما را بیدار کند و از توهم خود برتربینی و یا کم‌کاری اگر دچار آن شده‌ایم بکاهد و برانگیزه‌های تلاش ما بیفزاید. همچنین، این رویداد باعث شد تا با پدیده‌ی چالش برانگیز نقش مطبوعات در توسعه، یک رویارویی واقعی‌تر هم داشته باشیم.

قصد ندارم بگویم مطبوعات در جامعه نقش ناچیزی دارند. این خودزنی را روا نمی‌‌دانم؛ به عکس، معتقدم مطبوعات در تحولات و نظم اجتماعی کشورمان نقش بزرگی دارند، و هروقت هم جامعه در معرض یک تکان یا بحران اجتماعی قرار گرفته است؛ این مطبوعات بوده‌اند که به جای احزاب و جمعیت‌ها، نقش راهبردی موثری بر عهده گرفته‌اند. برای این ادعا نمونه‌ها و شواهد زیادی در تاریخ معاصر وجود دارد.

اگر گزاره‌ی مربوط به نقش بالنده‌ی مطبوعات را باور داریم، خوب است از نمایشگاه اخیر، این درس بزرگ را بخاطر بسپاریم که وقت آن رسیده است که برگردیم و به مسیری که در این مدت حرکت کرده‌ایم نگاهی بیاندازیم، و منصفانه در باره‌ی خودمان دست به یک قضاوت درست بزنیم؛ واقعا در کجای این تلاش‌های‌مان ما دچار اشتباه شده و یا می‌شویم؟