ریاست جمهوری زیر سایهی شوراها!

 

محمد لطیف کار – حتم دارم کسانی‌که  برگزاری دو انتخابات ریاست جمهوری و شوراها را به صورت جداگانه تحمل نکردند و مناسب‌تر دانستند که این‌دو، همزمان برگزار شود نیت بدی نداشته‌اند. ظاهرا کاهش هزینه‌های دولت و تقلیل روزهای ملتهب و پرتنش انتخابات در یک دوره‌ی چهارساله، مد نظر آن‌ها بوده است. در هردو مورد هم درست فکر کرده‌ و کم و‌بیش سودمند عمل کرده‌اند؛ اما حالا که دو دوره است این شیوه در بوته‌ی آزمایش قرار می‌گیرد، به گمانم همه متقاعد شده‌ایم که برگزاری دوانتخابات بزرگ، که ارکان اصلی نظام سیاسی ما را شکل می‌دهند کار به قاعده‌ای نیست. به خصوص که در جامعه‌ی ما هنوز احزاب سیاسی که رکن اصلی حرکت برمدار دموکراسی‌اند، اصلا قدرتمند نیستند. در غیاب احزاب نیرومند، مردم طبیعتا آموزش سیاسی لازم را نمی‌بینند، و نیز فاقد یک نظام اجرایی مورد اعتماد، برای انتخاب نامزدهای اصلح هستند.

این روزها اگرچه در نظام اطلاع رسانی رسمی کشور، و نیز رسانه‌های خبری پرتیراژ همچنان بحث در باره‌ی انتخابات ریاست جمهوری در اولویت قرار دارد، اما همان‌طور که همه شاهد هستیم در سطوح محلی و شبکه‌های مجازی گفت‌وگوها در باره‌ی نامزدهای شوراهای محلی اهمیت بیشتری یافته است. حتی احزاب و جمعیت‌های سیاسی در سطوح محلی نیز به شدت به رقابت‌های شوراها توجه نشان داده و دامن می‌زنند. این‌که چرا در شهرها و بخش‌های مختلف کشورمان مردم توجه بیشتری به شوراها نشان می‌دهند کار چندان دشواری نیست. رقابت‌ برای تصاحب کرسی‌های شورا، در محیط‌های کوچک، خواه ناخواه پای روابط خویشاوندی و صنفی را اغلب در نقطه‌ای بالاتر از روابط و علائق سیاسی قرار می‌دهد؛ به خصوص که در این محیط‌ها دانش و آموزش سیاسی هم محلی از اعراب ندارد، و دانش سیاسی افراد منبعث از فضای شفاهی است.

از بحث‌های نظری که بگذریم؛ این روزها اگر شما را در طول یک‌هفته به ده‌ها محفل سیاسی و انتخاباتی دعوت کنند، به‌طور یقین اکثریت آن‌ها در مورد شوراهاست، و در مواردی اندک، ممکن است مسائل انتخابات ریاست جمهوری حرف اول نشست‌ها را به خود اختصاص دهد.

مسلما کسانی که سال‌ها قبل به همزمانی دو انتخابات رای دادند تجربه‌ی امروز را نداشته‌اند؛ که اگر می‌دانستند در اثر این همزمانی انتخابات ریاست جمهوری در سایه‌ی رقابت‌های شوراها کم‌رنگ می‌شود، یقینا مخالفت می‌کردند. این در حالی است که برخی از فعالان سیاسی هم می‌گویند در دوره‌ی قبل ما انتخابات شورا را فراموش کردیم و در نتیجه فرصت حضور در شورا را بخاطر انتخابات ریاست جمهوری از دست دادیم.

مقصودم از بیان این‌نکته این است که طرفداران دولت که این روزها تلاش فراوانی می‌کنند تا بخت خویش را در کسب صندلی شورا بیازمایند؛ باید بیش از پیش هوشیار باشند و همه‌ی انرژی خود را دو دستی به شوراها تقدیم ننمایند؛ چون به‌قول معروف، خیلی زود دیر می‌شود! حیف است اگر روحانی را در نیمه‌ی راه و در این نبرد سنگین که دست‌کم دوحریف پرقدرت را در مقابل دارد، تنها بگذاریم. چهار سال قبل که روحانی آمد، بخاطر فشار مسائل هسته‌ای، کشورمان زیر سایه‌ی جنگ بود؛ و تورم لگام گسیخته نیز همه‌ی جامعه را تهدید می‌کرد؛ امروز اما برجام به جای همه‌ی آن دعواهای هسته‌ای نشسته است. با این وجود، با امدن ترامپ، و شرایط منطقه که همه از آن باخبریم، نباید دچار خوش‌خیالی شویم. اگر تورم ۴۰ درصدی آن روزها رفته و تک رقمی شده است، که این اتفاق مثل معجزه می‌ماند؛ هنوز معضل رکود، ضعف تولید و اشتغال پابرجاست؛ و این یعنی‌که ما هنوز باید راه را ادامه بدهیم.

بنابراین به نظر شما این درست است که همه‌ی توان خود را برای شوراها صرف کنیم، و از ظرفیت اجرایی ریاست جمهوری در مدیریت کشورغافل بشویم؟! واقعا اگر روحانی به دولت دوازدهم نرسد و در نیمه‌ی راه بماند؛ خیلی ساده همه‌چیز به نقطه‌ی آغاز این تحول، یعنی چهارسال قبل، برنمی‌گردد؟!