عادت کنیم به گالریگردی

شیما هاشمی – هفته‌ی پیش در روز پنجشنبه بیست و هشتم اردیبهشت ماه یک‌هزار و سیصد و نود و شش، شاهد افتتاح دو نگارخانه “سروستان” به مدیریت محدثه پورجعفری و “رستاک” به مدیریت حمزه افشار در شهرمان کرمان بودیم. در شهری که مدت‌هاست نگارخانه‌داری به معضلی بزرگ تبدیل شده. سال‌هاست که نگارخانه‌هایی تازه نفس در شهر افتتاح و با هزاران ایده و برنامه در حوزه‌ی هنرهای تجسمی و با هزینه شخصی شروع به کار می‌کنند ولی بیشتر از چند سال دوام نمی‌آورند و محکوم به تعطیلی می‌شوند.

شاید این سرنوشت نه چندان امیدوارکننده، آینده‌ای لایق نگارخانه‌های شهر هنرپروری چون کرمان نباشد. شهری که با داشتن منابع غنی مالی، فرهنگی و هنری متاسفانه رشد چشم‌گیری در خرید و فروش آثار هنری نداشته و نگارخانه‌های موجود در شهر نتوانسته‌اند آن‌چنان که باید و شاید هنر را به خانه‌های مردم ببرند و رونق‌بخش بازار بی‌رونق هنرهای تجسمی کرمان باشند.

پرداختن به این موضوعات تازگی ندارد و کالبدشکافی مرگ تدریجی نگارخانه‌ها مبحثی قدیمی است که همچنان به صورت گرهی کور در بین مدیران نگارخانه‌ها و مسئولین اداره ارشاد مانده و انگار برای مدیران نگارخانه‌ها دست‌یابی به بازار فروش همچنان دست نایافتنی است و تعطیلی گاه و بی‌گاه نگارخانه‌های شهر به یک عادت فرهنگی و هنری تبدیل شده که هرچند وقت یک‌بار باید شاهد آن
باشیم.

نمی‌دانم چند سال باید طول بکشد تا به جای عادت کردن به تعطیلی نگارخانه‌ها عادت کنیم به شنیدن رقم‌های بالای فروش آثار هنری، عادت کنیم که ماهی یک اثر هنری خریداری کنیم و عادت کنیم جزو برنامه‌های تفریحی هفته‌مان، گالری‌گردی هم داشته باشیم و خرید آثار هنری در سبد کالای خانواده‌های کرمانی جایی پیدا کند. عادتی که اگر در شهرمان به یک ارزش تبدیل می‌شد نه تنها باعث رشد فضاهای فرهنگ و هنری بلکه موجب رونق گرفتن بازار خرید و فروش آثار هنری نیز می‌شد.

این‌که چنین حرکتی از کجا باید آغاز شود خیلی پیچیده و بحث برانگیز نیست. نقش گمشده انجمن هنرهای تجسمی در هنر کرمان و حرکت منفعل آن در این میان خود مقوله‌ای جداست که نیاز به بررسی و موشکافی دارد و اما از این موضوع که بگذریم حضور کم‌رنگ مدیران اداره ارشاد همراه با خانواده‌هایشان در محافل هنری و عدم حضور کارمندان اداره ارشاد در نگارخانه‌ها، گویای آینده‌ای مبهم برای رونق آن‌ها است. رونقی که نیازمند همت نه فقط نگارخانه‌داران بلکه همه‌ی مردم  به‌ ویژه فعالان عرصه فرهنگ و هنر می‌باشد. با همه‌ی این تفاسیر فعالیت هم‌زمان پنج نگارخانه در شهر شاید امیدبخش این راه سخت و مبهم در کرمان باشد؛ راهی که پیمودنش نه تنها نیاز به کفشی آهنین دارد بلکه نیازمند نگاهی نو، داشتن تیم‌های کاری و به خصوص بازاریابی قوی و صبوری بی‌پایان است.