توریسم فرهنگی را جدی بگیریم!

مرجان افشاری راد – تقریبا دو هفته‌ی دیگر تا آغاز دهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران باقی مانده و از همین حالا از ذوق تماشای برنامه‌ها و اجراهای این اتفاق هنری، دل توی دلم نیست.

دانشجو بودم که شاهد اجرای اولین دوره‌ی این جشنواره در کرمان بودم؛ هم من و هم خیلی دیگر از دوستانم.

چند سالی جشنواره متوقف شد و ما را در حسرت برگزاری مجدد گذاشت. اولین روزی که خبر تولد دوباره‌اش در کرمان را شنیدم دوباره همان قدر ذوق کردم و هنوز هم همین طور است. اگرچه دیگر هرگز مثل آن سال‌ها نشد؛ سال‌های اواخر دهه‌ی هفتاد، اما باز هم به ذوق تجدید آن خاطرات چشم انتظار زمان برگزاری جشنواره می‌مانم.

نزدیک زمان برگزاری جشنواره،به هر دوست و آشنایی زنگ می‌زنم و با ذوق و شوق آنها را دعوت می‌کنم تا اگر قصد سفر به کرمان دارند، چنانچه آب توی دستشان است زمین بگذارند و بشتابند؛ از گرمای کرمان نهراسند چرا که مردمانی میهمان این خاک و دیار خواهند شد که نوای سازشان گرما و سرما، مکان و زمان، تشنگی و گرسنگی و هر آنچه دغدغه است از خاطر هرشنونده‌ای خواهد برد.

همه‌ی این ذوق کردن‌ها و قلم‌زدن‌ها نه برای این است که می‌خواهم خاطرات دوران دانشجویی را زنده کنم؛ نه؛ همان روز اول حضورم در جشنواره موسیقی نواحی، جادویی از نوای این موسیقی شنیدم که دیگر هیچ وقت از خاطرم نخواهد رفت اگرچه برای اولین بار هم نبود که این صوت آسمانی را می‌شنیدم؛ که یقین دارم از ازل با من بود.

در اصل می‌خواهم بگویم حالا که شهر کرمان و یا بهتر بگویم استان کرمان، چنین موهبتی نصیبش شده که این مردمان خاکی با نوای آسمانی را در خود بپذیرد و گوش به نوای جانشان بدهد – نواهایی که به تصدیق محققین و پژوهشگران بیم نابودی‌شان می‌رود –  بسیار دور از انصاف است که دیگر هم‌وطنان‌مان و فراتر از آن دیگر انسان‌های روی این کره خاکی را به شنیدن نغمه‌های ایشان فرانخوانیم!

حالا که از میان این همه استان در این کشور، این میهمانان عزیز، کرمان را برای برگزاری جشن خود انتخاب کرده‌اند، به حق نیست اگر تنهاخوری کنیم و لذتمان را با دیگران تقسیم نکنیم!

از لذت که بگذریم، اگر نام توریست فرهنگی را شنیده باشید احتمالا این را هم می‌دانیدکه توریست فرهنگی تنها برای دیدن مکان‌های تاریخی به کشوری سفر نمی‌کند بلکه یکی از بزرگترین علاقه‌مندی‌های توریست‌های فرهنگی، مشارکت در جشن‌ها و سنت‌های هنری و فرهنگی یک سرزمین است. اکنون فکر می‌کنم به ذهن مخاطبم نیز خطور کرده که یک توریست فرهنگی چقدر به شرکت در جشنواره موسیقی نواحی ایران مشتاق خواهد شد! و این اشتیاق او را به این شهر خواهد کشاند و اگر این اتفاق مستمر شود، ما شاهد رونق چشمگیر صنعت توریسم در فصل خاصی از سال خواهیم بود و کیست که نداند رونق صنعت توریسم چه اتفاقات خوبی را در یک شهر رقم خواهد زد؛ رونق اقتصادی، پویایی و نشاط اجتماعی، و داد و ستدفرهنگی، تنها مشتی است نمونه‌ی
خروار.

اما تمام اینها در صورتی است که یک توریست فرهنگی بداند که چنین جشنواره‌ای در این تاریخ در کرمان برگزار می‌شود! و محقق شدن این اگر، دیگر تنها از دست فرد فرد ما برنمی‌آید، که نیاز به یک برنامه‌ریزی و عزم جزم از سوی نهادها و مسوولین متولی این امر، دارد!

اگر از من بپرسید می‌گویم فقط کافی است که مسوولین و نهادهای متولی شهری و گردشگری اهمیت این رویداد و ضرورت رونق توریسم را درک کنند؛ باقی کارها خودش خود به خود درست می‌شود.