در دومین رویداد هنری “چاشت خانه بیبی“ مطرح شد
شعر شاملو با ذهنیت سنتی قابل فهم نیست
هنرمندان بیشتر با هم معاشرت کنند
مرجان افشاری راد – “چاشت خانه بیبی” روز چهارشنبهی گذشته مورخ ۲۵ مرداد ماه جاری، اولین جلسه از دومین رویداد خود را با موضوع تاثیر موسیقی کلاسیک بر شعر معاصر فارسی برگزار کرد. در ابتدای این نشست که با حضور تعدادی از هنرمندان رشتههای مختلف و جمعی از علاقهمندان به مباحث ادبی و هنری تشکیل شد.
از هنرمندان دعوت میکنیم با هم گفت و گو کنند
در این رویداد هنری، مدیر “چاشت خانه بیبی” ضمن خوشامدگویی به حاضران، اظهار داشت: «قصد و نیت اصلی ما از برگزاری این جلسات، این است که هنرمندان مختلف کرمان همدیگر را بیشتر ببینند و معاشرت زیادتری با هم داشته باشند.»
علی نفیسی ادامه داد: «من و دوستانم احساس میکنیم بین هنرمندان حوزههای مختلف به نسبت دهههای قبل یک فاصلهی کاذب ایجاد شده که به یکسان سازی آثار هنرمندان منجر شده است. بنابراین و بر مبنای همین ادراک، سعی کردیم در این محلی که داریم، رویدادهایی را تدارک ببینیم که لااقل بین دو گروه هنرمندان از رشتههای مختلف، گفت و گو و تعامل ایجاد نماید.
میزبان این جمع صمیمی، اولین سری از رویدادهای هنری چاشت خانه بیبی را که به هنر دراماتیک اختصاص داشت، یادآور شد و گفت: «آن نشست را با با هدف معرفی یک نمایشنامهنویس جوان کرمانی برگزار کردیم و متن “مشترک مورد نظر در دسترس نیست” نوشته ابراهیم عرب نژاد را به صورت نمایشنامه خوانی، اجرا کردیم.
این مراسم را محسن لشکری که از قصهنویسان جوان است، به نشانهی هماهنگی بیشتر بین هنرمندان، با خواندن قسمتی از شعر”آیدا در آینه” ادامه داد و ضمن ابراز خوشحالی از تشکیل جلسهای که در آن هنرمندانی از همهی طیفها حضور دارند، از رضا شمسی دعوت کرد تا نظراتش را بیان کند.
شعر شاملو از موسیقی کلاسیک غربی تاثیر گرفته است
رضا شمسی سخن خود را با این ادعا که ساختمان و فرم شعر احمد شاملو از ژانر موسیقی کلاسیک غربی در معنای عاماش، تاثیر پذیرفته، آغاز کرد و بلافاصله این پرسش را مطرح کرد که اکنون میخواهیم بدانیم: فرآیند تاثیرپذیری شاملو از ژانر موسیقی کلاسیک غربی به چه شکلی بوده است؟
این منتقد ادبی ادامه داد: «شاملو هم در حوزه خودآگاه و هم در حوزهی ناخودآگاه از موسیقی مذکور تاثیر گرفته؛ اگرچه در عموم توضیحاتی که شاملو دربارهی شعر خود دادهاست دربارهی مورد مذکور سخن صریحی نگفتهاست.»
او افزود: «تا آنجا که میدانم، تعاریف شاملو از شعر، بیشتر از نوع تعاریف سلبی است؛ یعنی مدام سعی میکند بگوید که چه چیزی شعر نیست، و از جمله تعاریف ایجابیای هم که ارائه میدهد این است که میگوید تنها وجه امتیاز شعر از ادبیات، منطق شاعرانه است.»
شعر او عقده سرکوفته موسیقی است
رضا شمسی با بیان این نکته که حس و تخیل سرایندهی “آیدا در آینه” از موسیقی کلاسیک غربی متاثر بوده، به خاطرات خودنوشتهای از این شاعر اشاره کرد و گفت: «احمد شاملو در کتابی به اسم “دیوار بزرگ چین” مینویسد که اگر توانستهبود تا پیانویی تعلیم بگیرد، شک نبوده که به دنبال موسیقی میرفته و همانجا صراحتا میگوید که بیگمان امروز هم شعر برایش، عقدهی سرکوفتهی موسیقی است و شوق و حسرتش موسیقی است.»
این روزنامه نگار حوزه فرهنگ و هنر با بیان اینکه میخواهد دو شاخصهی فرمساز موسیقی کلاسیک، یعنی “پُلی فونی” و “هارمونی” را بررسی کرده و انعکاس آن را در شعر شاملو نشان دهد، سخنان خود را ادامه داد و گفت: «شاملو از دو مفهوم پلی فونی و هارمونی در موسیقی کلاسیک غربی پیش از آنکه میخاییل باختین این دو مولفه را در نقد ادبی مطرح کند متاثر شدهبود
او ادامه داد: «اهمیت درک این دو مفهوم در خوانش ما از شعر شاملو سخت مهم است.»
رضا شمسی بعد از تمام کردن این مقدمه، ۲ قطعه موسیقی را پخش کرد. قطعهی اول، سونات “تابستان” از سمفونی چهار فصل اثر مشهور “آنتونیو ویوالدی” و قطعهی دوم، پیش درآمد “ابوعطا” با اجرای “جاوید جعفری” بود.
او بعد از پخش “تابستان ویوالدی” خطاب به حاضرین در جلسه گفت: «اگر در این دو قطعهی موسیقایی دقت کنید متوجه خواهید شد که در قطعهی تابستان ویوالدی چند خط ملودیک همزمان با هم نواخته و شنیده میشوند، و در عین حال، هرکدام از این خطهای ملودی که حول ملودی اصلی شکل گرفتهاند در حرکت و فرود و فراز و اوج و زمان بقا از یکدیگر مستقل هستند» رضا شمسی ادامه داد: «به این حالت و کیفیت توصیف شده، پلی فونی یا چندصدایی میگویند.»
او افزود: «همچنین باید دانست که همهی این ملودیهای به ظاهر ناهمگون، از یک نظم ارگانیک و نظاممند، پیروی میکنند که همان علم هارمونی است او اظهار داشت: «در موسیقی پولیفونیک و هارمونیزه شده، نوازنده یا هنرمند اجازهی استفاده از نتها را به دلخواه ندارد و همهی ادوات و ابزار موسیقی تحت کنترل و فرمان آهنگ ساز هستند به این منظور که بتوانند در کنار هم به فرمی پیوسته و هماهنگ در آیند.» او در ادامهی جلسه، پیش درآمد ابوعطا را پخش کرد و گفت: «موسیقی سنتی ما یک موسیقی تکصدایی است.» شمسی با ارجاع به پیشدرآمد ابوعطایی که پخش کرده بود، گفت: «در این قطعه همه با هم تنها یک ملودی را در یک زمان شنیدیم.»
او ادامه داد: «در موسیقی ردیفی و سنتی ما، هیچگاه چند ملودی مختلف به صورت همزمان نواخته نمیشوند، بلکه یک نوازنده یا حتی چند نوازنده، تنها یک ملودی را با هم مینوازند!»
این شاعر بیان داشت: «در موسیقی سنتی ما، یک یا حتی چند ساز، فقط یک ملودی را با هم مینوازند؛ همان ملودیای که احتمالا اگر خوانندهی آوازی هم باشد، او هم همان ملودی را میخواند و همچنین به دلیل وجود فواصلی مانند “ربع پرده” این موسیقی در زمرهی موسیقیهای غیرهارمونیک طبقه بندی میشود.»
من با تعریف باختین سخن نمی گویم
رضا شمسی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به این نکته که پلی فونی را میخائیل باختین منتقد فرمالیست روس با الهام از مفهوم صدا در حوزهی موسیقی به نقد ادبی وارد کرد، گفت: «باختین رمانهای داستایوفسکی را رمانهایی پلیفونیک میداند و میگوید هرکدام از شخصیتهای این رمانها، در حکم یک ملودیاند و مجموع آنها نغمهی نهایی را به گوش میرساند.»
او گفت: «من با تعریف باختین سخن نمی گویم. بحث باختین یک بحث زبانشناسانه، جامعه شناسانه و معناشناختی است. اما من تلاش دارم شعر شاملو را از منظر وزن و موسیقی بررسی کنم و با این دیدگاه معتقدم که شاملو در شعر معاصر فارسی اولین کسی است که میکوشد زمینه را برای بروز چندصدایی فراهم کند و در چند شعر خود نظیر “دشنه در دیس”، “مرگ ناصری” و یا شعر “در این بن بست”، به نحو عالی توانستهاست از عهدهی اجرای یک شعر پلی فونیک برآید.»
منتقد مهمان در دومین رویداد هنری چاشت خانه بیبی، با یادآوری نقش موثر نیما یوشیج در تاسیس شعر چندصدایی معاصر اضافه کرد: «در یادداشتهای مختلف و “حرفهای همسایه” نیما میخوانیم که اشاره میکند در صورتی که مفهوم وزن برای قدما بر حسب قواعد عروضی در یک مصراع یا یک بیت متجلی بوده اما خودش مینویسد که وزن در چشم او نتیجهی یک مصراع و بیت نیست، بلکه چند مصراع و چند بیت باید مشترکا وزن را به وجود میآورد. وزن برای نیما، نتیجهی چند مصراع است و گاه چند بیت؛ وزنی که طنین و آهنگ یک مطلب معین است و بین مطالب یک موضوع فقط به توسط آرمونی به دست میآید. این است که از نظر نیما، نیز، مصراعها و ابیات به طور دسته جمعی و به طور مشترک باید وزن تولید کنند. نیما معتقد بود که خودش “واضع این آرمونی” است و بقیه باید تکمیل کنندهی سر و صورت آن باشند.»
پشتوانه شعر شاملو مدرنیسم فلسفی است
رضا شمسی در ادامهی سخنان خود اظهار داشت: «همهی اینها را از نظر میگذرانیم تا به یک مبحث بنیادیتر ورود کنیم و آن اینکه پشت سر هنر مدرن و از جمله شعر معاصر فارسی یک مدرنیسم فلسفی و هنری قرار دارد که امروزه گویا آن را فراموش کردیم. یعنی برای ورود به ساحت هنر معاصر پیششرط تفکر مدرن لازم است و با ذهنیت سنتی نمیتوان به درک هنر معاصر راه یافت.»
این رویداد هنری را با همین موضوع ادامه خواهیم داد
بخش دوم این جلسه با دعوت محسن لشکری از حضار ادامه یافت که با مشارکت آنها مواجه شد و سببساز یک بحث منتقدانه گردید.
در این بخش علیرضا دوراندیش با بیان این مطلب که شاملو در حوزهی خود آگاه خود نیز از موسیقی کلاسیک غربی متاثر بوده است، گفت: «با این بخش از سخنان رضا شمسی موافق نیستم که گفت: در حال حاضر به دلیل کمرنگ شدن مولفههای مدرن، ارتباط جامعه با شعر شاملو کم شده است.»
این مترجم همچنین با این تعبیر رایج از شاملو که عموما او را مخالف موسیقی سنتی میدانند، مخالفت کرد و گفت: «شاملو با عدم نوآوری و تکرار در موسیقی سنتی مخالف بود.»
هادی ترابی با اظهار این نکته که با چند صدایی خواندن شعر شاملو موافق نیست، گفت: «راوی شعر شاملو یک راوی خودکامه است که با پولی فونیک بودن متن مغایر است.»
دیگر شاعری که به بیان نظرات خود پرداخت، مهدی صمدانی بود. او در بخشی از سخنان خود گفت: «برای ورود به بحث موسیقی شعر، قبل از هر چیز لازم است که به نشانههای نوشتاری توجه کنیم و فرایند تولید موسیقی کلام را مورد مداقه قرار دهیم.» او گفت: «شاملو قبل از هر چیز و هر کجا، موسیقی شعر خود را از متون قرون سوم و چهارم هجری و به عنوان مثال از متنی مانند تاریخ بیهقی میگیرد و از این نظر، ادامهی آن نثر آهنگین است.» رضا ناصری و مجید رفعتی بر خروج از بحثی که رضا شمسی مطرح کرده بود، انتقاد نمودند و با ارائهی نقطه نظرات جزئی و ریزبینانه، تمرکز بر مباحث مطرح شده را لازمه بحث دانستند.
آریا انوشهی ماهری هنرمند موسیقیدانی بود که با توضیحات فنیتر خود، مفاهیم هارمونی و چند صدایی را واکاوی نمود و نظم اجتماعی را با موسیقی ارکسترال غربی مقایسه کرد.
شهرام پارسا مطلق و کاظم یاراحمدی نیز با اعلام نقطه نظرات خود به گرمای بحث افزودند و هر کدام از منظری به بیان نقطه نظرات خود پرداختند که گزارش آن، فصلی مجزا را
میطلبد.
حاضران در جلسه همچنان به بحث و جدل با هم مشغول بودند که محسن لشکری، مجری برنامه از رضا شمسی، منتقد، و دیگر حضار خواست که در صورتیکه موافقند، این بحث همچنان ادامه یابد و دومین جلسه از این رویداد هنری که قرار بود به شعر فروغ بپردازد، همچنان در شعر و موسیقی شعر شاملو جریان یابد. بعد از این توافق جمعی بود که علی نفیسی، مدیر چاشتخانه بیبی گفت: «نشست بعدی این رویداد هنری را نیز پیرامون شعر شاملو ادامه خواهیم داد و تاریخ و زمان برگزاری را در فضای مجازی، و از جمله در کانال چاشتخانه بیبی اعلام خواهیم نمود.»