به بهانهی خداحافظی با شورای چهارم
دو گفت وگوی خواندنی با دو عضو شورای چهارم
اسما پورزنگی آبادی – شورای شهر کرمان واپسین ایام فعالیت را سپری میکند. چهار سالِ پر از هیاهو و حاشیه گذشت و از قطار ۱۵ نفریِ شورا سهنفر ماندند و مابقی، با شروع شورای جدید، هریک به راهی دیگر خواهند رفت. داوری دربارهی خوب و بدِ آنچه در این چهار سال گفته و شنیده و امضا و انجام شد برعهدهی افکار عمومی و کارشناسان است من اما با خودم فکر میکردم اگر جای هریک از این اعضای شورا بودم، این روزها بیشتر به چه فکر میکردم؟ به این نتیجه رسیدم اندوه تلخ پشیمانی و یا حس شیرین رضایت از آنچه انجام دادهایم؛ شاید مواردی باشد که بیش از هرچیزی، حجم افکار کسی که روزهای پایانی مسوولیت خود را میگذراند، تشکیل میدهد. تصمیم گرفتم از خود اعضای شورا این سوال را بپرسم. از بین ۱۵ نفر؛ حجتالاسلام محمد ربانیزاده تنها روحانی شورای شهر کرمان و مهنوش مومنی؛ جوانترین عضو شورا را در برابر این پرسشها قرار دادم. از قضا هر دو این افراد نیز در این چهار سال، حضور فعالی در مسایل مختلف مطرح شده در شورا و شهر داشتند و مواضع و دیدگاههای آنها در مطبوعات و خبرگزاریها منتشر شده است. راستش را بخواهید گمان نمیکردم از پاسخ به پرسشم استقبال کنند. اما اینطور نبود. از صفر و بیستهای کارنامهشان گفتند و نتیجه شد این دو گفتوگوی کوتاهِ تلفنی که در ادامه میخوانید.
این اما به هیچوجه یک محاکمهی رسانهای و اقرار و اعتراف گرفتن نیست. یک اشتراکگذاری تجربه است برای کسانی که چهار سال دیگر مثل این روزها دارند اتاقشان را در شورا تخلیه میکنند تا افراد جدید بیایند.
حجتالاسلام محمد ربانیزاده؛ عضو شورای چهارم شهر کرمان:
نیاز به این حجم از پلسازی نبود
اسما پورزنگیآبادی ـ او را میتوان پرشورترین عضو شورای شهر کرمان دانست؛ کسی که همچنان روی خط اخبار است. روحانیای که از انقلابیون کرمان بوده و خودش از اینکه بگوید: «یک طلبهی سیاسی هستم» ابایی ندارد. هم او که صریح دربارهی مسایل مختلف اعلام موضع میکند. احمدینژاد را فتنهگر میخواند و اردیبهشتماه ۹۶ وقتی اصولگرایان کرمان او را وارد لیست انتخاباتی خود نمیکنند شانه بالا انداخته و میگوید: «کشکول گدایی درِ خانهی هیچکدام از طیفهای سیاسی نبردم و نخواهم برد».
ربانیزاده اما در انتخابات شورای پنجم شهر کرمان نتوانست رای بیشتری کسب کند و از ورود دوباره به شورای شهر بازماند.
ربانیزاده یکروز تمامقد از حفظ خانهشهر دفاع کرد و روزی دیگر از طریق رسانهها مخالفت خود را با اجرای پروژهی تجاریسازی فلکهی مشتاق به گوش مردم و دیگر مقامات رساند. او کسی است که در صحن علنی شورا نیز بارها از عملکرد همکاران خود انتقاد میکرد و در عینحال از وانهادن کرسی خود در کمیسیونها و یا انصراف از انتخابات ریاست شورا هم ابایی نداشت.
ربانیزاده پس از اعلام نتایج انتخابات شورای پنجم، مواضع تندی علیه اصلاحطلبان کرمان گرفت. او همچنان معتقد است در انتخابات شورای پنجم تخلف صورت گرفته. او بهمعنای واقعی کلمه، اهل رسانه است. گفتوگوی کوتاهی دربارهی این روزهای او داشتم که در ادامه میخوانید:
آقای ربانی؛ در این چهار سالی که عضو شورا بودید، چهکاری انجام دادید که اکنون از انجام آن پشیمان هستید؟
بنده در این چهار سال تلاشم این بود به شهر و مردم کرمان خدمت شایستهای داشته باشم. شورای چهارم و شهرداری کرمان، با شرایط اقتصادی کشور و وضعیت بودجههای عمرانی، توانستند خدمات خوبی انجام دهند اما در بین همهی مصوباتی که امضا کردیم تنها موردی که من فکر میکنم عجولانه دربارهی آن تصمیم گرفتیم، پروژههایی است که توسط قرارگاه خاتم دارد انجام میشود. قبل از شروع این پروژهها، نیاز بود مطالعه و کار کارشناسی و آیندهنگری صورت میگرفت. البته بحثم دربارهی قرارگاه خاتم نیست. خاتم یک قرارگاه بسیار موفق است و هیچ تردیدی وجود ندارد که در کشور مایهی خیر و برکت فراوان شده اما قرارگاه با این ظرفیت و توانمندیای که دارد، وقتی جایی میرود باید کار بزرگ انجام بدهد و طبیعی است که بهخاطر یک پل امکانات و نیروهای خود را به منطقهای نمیبرد. بعد از قطعی شدن حضور خاتم در کرمان؛ علیرغم پیشبینی اولیه، باید بگویم هزینهی دو برابری به شهرداری و شهر کرمان تحمیل شده و مشکلاتی پیش آمده؛ ابتدا ۹ پروژهی ۳۰۰ میلیارد تومانی تعریف کردند؛ اما الان پروژهها به پنج مورد رسیده اما هزینهشان ۶۰۰ میلیارد تومان شده!
من معتقدم در تصمیمگیری برای اجرای این پروژهها شورای شهر عجولانه اقدام کرد.
چرا شورا عجله کرد؟
دوستانی که پیگیری میکردند قرارگاه خاتم به کرمان بیاید میگفتند حالا که قرار است خاتم وارد کرمان شود، بهخاطر یک پروژه نباشد و چندین پروژه اجرا شود. اما متاسفانه به منابع مالی شهرداری توجه نشد و اکنون میبینید که در حوزههای مختلف از جمله پرداخت حقوقها شهرداری با مشکل مواجه است. ۹ پروژهی ۳۰۰ میلیاردی شد پنج پروژهی ۶۰۰ میلیاردی. الان که فعالیت شورای چهارم رو به اتمام است، از ۶۰۰ میلیارد حدود ۱۳۰ میلیارد زمین و پول را شهرداری توانسته به قرارگاه خاتم پرداخت کند؛ تا ۶۰۰ میلیارد هنوز خیلی فاصله داریم. تحمیل کردن این هزینه بر شهر و شهرداری کرمان بدون توجه به منابع درآمدی آن کار کارشناسی نبود. ما این بار مالی را بر شهرداری تحمیل کردیم. البته اجرای این پروژهها از جمله مصوباتی بود که بهنظرم بخشی از آن تحت تاثیر تصمیمگیریهای دیگران بود.
میخواهید بگویید این پروژهها به شورای چهارم تحمیل شد؟
دقیقا. پروژهها بر ما تحمیل شد. نگاه ما به قرارگاه خاتم مثبت است اما ورود قرارگاه خاتم به کرمان بدون توجه به منابع مالی کار چندان سنجیدهای نبود. اگر این ۶۰۰ میلیارد را در توسعهی خیابانها و دیگر بخشها هزینه کرده بودیم حجم ترافیک کم میشد؛ مثلا اگر بلوار شهدای خانوک را اجرا کرده و چهار خیابان دیگر را برنامهریزی و احداث کرده بودیم نیاز به این حجم پلسازی نبود.
اشاره کردید که روز اول به شورا گفتند خاتم برای ۹ پروژهی ۳۰۰ میلیاردی به کرمان میآید. چرا بعدا تغییر کرد؟
من فکر میکنم بعضی از دوستان، آگاهانه یا ناآگاهانه به ما اطلاعات اولیه را اشتباه دادند.
شخص شما فکر میکنید آگاهانه بوده یا ناآگاهانه؟
اگر مطالعه و کارشناسی انجام داده بودیم، با این مشکلات روبرو نمیشدیم. من میگویم انشاا… ناآگاهانه بوده وگرنه عین خیانت است.
آقای ربانی؛ مهمترین و ارزشمندترین کاری که در این دورهی شورا انجام دادید از نظر خودتان چه بوده؟
همینکه توانستم اصرار کنم و جلوی تخریب خانهشهر و گودبرداری فلکهی شهدا را بگیرم بهنظرم برگ روشنی در سوابق من بود. البته تعامل و همکاری شورا و حضور و مطالبهگری مردم هم نقش زیادی در این موفقیت داشت.
اوایل که بحث تخریب خانهشهر مطرح شد، صحبتهایی که ما میکردیم مورد بیمهری و بیتوجهی قرار میگرفت اما سرانجام کار به جایی رسید که کارشناسان میراث فرهنگی ورود کردند و همان چیزی ما میگفتیم را مطالبه کردند. خوشحالم جرات و جسارت این را داشتم که با تخریب خانهشهر مخالفت کنم. البته در گوشه گوشهی شهر اقدامات زیادی انجام شده که همه ارزشمند هستند و جا دارد همینجا از زحمات آقای بابایی شهردار محترم کرمان تشکر کنم. برای شورای پنجم هم آرزوی موفقیت دارم؛ امیدوارم شورای پنجم بتواند از عهدهی مشکلات برآید.
بالاخره نتیجهی انتخابات شورای پنجم را پذیرفتید؟
من بهعنوان یک روحانی از روز اول که نتایج انتخابات اعلام شد، نظرات خود را دادم و گفتم که یکسری تخلفات در انتخابات پنجم صورت گرفته. اما ما تابع ضوابط و مقررات هستیم و هرچه مسوولین تصمیم گرفتند را تبعیت کردیم.
مگر بازشماری صندوقها انجام نشد؟
آنطور که باید و طبق ضوابط بازشماری نشد. پنج درصد صندوقها که ابتدا بازشماری شد، بدون حضور نمایندگان معترض بود و فقط پنج صندوق بعدی با حضور نمایندگان بازشماری شد. متاسفانه تخلفات در انتخابات شورای پنجم شهر کرمان زیاد بود و تاثیر خود را هم گذاشت. اما ما دیگر پیگیری نکردیم؛ اگر کسی حقی ضایع کرده باید در جای دیگری جواب بدهد.
تلخترین و شیرینترین اتفاقی که در شورای چهارم برایتان رخ داد چه بود؟
خاطرهی شیرینم مربوط به همان نشستی است که اعضای شورا با آقای استاندار داشتند. اینکه توانستم در آن جلسه، بهصراحت از عزت شورا دفاع کنم برایم خاطرهی شیرینی است. اصلا پشیمان نیستم و خوشحالم. در ذهن مردم هم مانده. خاطرهی تلخ من هم این بود که متاسفانه برخی اعضای شورا بهخاطر ریاستطلبیای که داشتند میدان را برای انجام کارهای فرهنگی به من ندادند. من برنامههای فرهنگی زیادی داشتم اما بستر برای طرح و اجرای آن، بهخصوص در کمیسیون فرهنگی شورا فراهم نشد. احساس میکنم تنگنظری و خودخواهیها موجب شد من به آرزو و خواستههای خودم نرسم. این یک خاطرهی تلخ است که برای همیشه از شورای چهارم در یاد من ماندنی خواهد شد.
شورا تمام شود کجا میروید؟ به چه فعالیتی میپردازید؟
من آدم بیکاری که نیستم. کارمندم و مدیریت هستهی گزینش سازمان تامین اجتماعی جنوبشرق برعهدهام است.عضو هیات امنای زیارتگاه عباسعلی و امام جماعت آن هستم. در فاطمیه چترود هم فعالیتهای همیشگی خود را ادامه میدهم. علاوه بر این، من یک طلبهی سیاسی هستم و دخالت کردنم در امور سیاسی لازمهاش حضور در شورا نیست.
در سیاست از اول انقلاب دخالت کردم از این به بعد هم دخالت خواهم کرد و موضع سیاسی خود را خواهم داشت.
قصد دارید فعالیت حزبی و تشکیلاتی انجام دهید؟
من دنبال حزب نیستم. بارها گفتهام به جناحهای مختلف که در چارچوب نظام حرکت میکنند احترام میگذارم؛ اما خودم را وابسته به هیچ جناحی نمیدانم. بهعنوان یک فرد مستقل آنچه در دفاع از اصول نظام لازم باشد را انجام میدهم و فردی نیستم که در اینباره کوتاه بیایم و اعلام موضع نکنم.
در راستای همین رویکردتان بود که کانال تلگرامیتان را راهاندازی کردید؟ اوایل اسمش را «آتش بهاختیار» گذاشته بودید و بعد به «خادمانالزهرا» تغییر نام یافت. چرا؟
دیدم فضای مجازی این شرایط را فراهم آورده که احزاب و اشخاص و گروهها برای خودشان کانال داشته باشند؛ من هم تصمیم گرفتم به این حوزه ورود کنم. کانال من سیاسی محض نیست؛ هم مسایل سیاسی را منتشر میکنم و هم فرهنگی. و چون با طب سنتی کموبیش آشنایی دارم، مطالبی نیز در این حوزه در کانال میگذارم. به مسایل شهدا بهویژه شهدای مدافع حرم میپردازم. میخواهم از فضای مجازی استفاده کنم تا از ارزشهای نظام دفاع
کنم.
عنوان آتش بهاختیار را براساس فرمایش رهبری بر کانال گذاشتم؛ ایشان برای دلسوزان نظام تعیین تکلیف کردند که در حوزهی فرهنگی ورود کنند. بنده براساس همین فرمایش ایشان، اسم آتشبهاختیار را برای کانال انتخاب کردم بعد که شرایط عادیتر شد بهنام فعلی تغییر دادم.
ادمین کانال خودتان هستید؟
سه نفر هستیم. دو نفر از همکارانم در گزینش تامین اجتماعی نیز کمک میکنند.
قصد دارید در آینده به عرصهی شورا برگردید؟
من پیش از اینکه به شورای شهر کرمان بیایم، سه دوره در شورای چترود بودم. اما هنوز تصمیم نگرفتم برگردم یا نه. اگر احساس کنم در آینده حضورم در شورا مفید خواهد بود چه در کرمان و چه در چترود؛ برمیگردم.
***
مهنوش مومنی؛ عضو شورای چهارم شهر کرمان:
از ورودم به شورا پشیمانم
اسما پورزنگیآبادی ـ در تمام ۱۸ سال عمر شورای شهر کرمان، در دورهی چهارم رکورد حضور شکسته شد و زنان توانستند شش کرسی شورای شهر را از آن خود کنند. مهنوش مومنی یکی از این شش نفر است و جوانترین عضو شورا.
او از جمله بانوان عضو شورا بود که هم دربارهی خیلی از مسایل موضع میگرفت و هم اغلب موضعگیریهایش با نطقهایی پرحرارت در صحن علنی شورا همراه بود. مومنی اما در یک سال اخیر، خاموشتر از گذشته بود و اکنون میگوید که از آمدن به شورا پشیمان است؛ شورایی که پرحاشیهترینِ این ۱۸ سال بوده.
خانم مومنی؛ وقتی به چهار سال گذشتهی خودتان بهعنوان عضو شورای شهر کرمان فکر میکنید چه کاری بوده که آن را انجام دادهاید و اکنون از آن پشیمان هستید؟
همهی کارهایی در این چهار سال در شورا انجام دادم، اگر دوباره در آن شرایط قرار بگیرم تکرارش میکنم. ما از روز اول پذیرش این مسوولیت، قسم خوردیم و در برابر مردم خود را مسوول و متعهد میدانستیم به همین دلیل همیشه سعی داشتیم در بدترین شرایط هم، بهترین تصمیم ممکن را بگیریم تا پشیمان نشویم. منتها شخص من از اینکه به عرصهی سیاست ورود کردم و به شورای شهر کرمان پا گذاشتم واقعا پشیمانم.
چون خودم را در مقام اظهارنظر و حتی قضاوت افرادی قرار دادم که اگر شخصیت حقیقی من بیرون از شورا با آنها روبهرو میشد آنها را از نظر علمی و سیاسی قبول نداشتم ولی وقتی به شورا آمدی در برابر اظهارنظر این افراد قرار میگیری که باید بهخاطر مردم سکوت کنی.
چه خاطرهی شیرین و تلخی از این چهار سال عضویت در شورا دارید؟
دو اتفاق خیلی بد در این چهار سال افتاد؛ یکی کندن کوه صاحبالزمان است که من از این وضعیت بسیار دلگیر و ناراحتم. حتی اگر بهترین هتل خاورمیانه هم اینجا ساخته بشود، اینکه صلابت گذشتهی کوه صاحبالزمان هیچگاه برنمیگردد برایم دلگیرکننده است. دامنهی این کوه مکانی بود برای آرامش و من شخصا هروقت دلم میگرفت آنجا میرفتم. این اتفاق برایم مثل یک خاطرهی تلخ باقی مانده؛ منتها من بهتنهایی برای اجرای این پروژه تصمیم گیرنده نبودم و جزو افرادی بودم که با آن مخالفت کردم. خاطرهی تلخ بعدی برای من بهعنوان آن لحظهای بود که در جلسهی شورا بودیم و خبر رحلت حضرت آیتالله هاشمی رفسنجانی منتشر شد. تا این خبر را شنیدم احساس کردم دنیا روی سرم خراب شد.
از اتفاقات خوبی هم که در شورای چهارم رخ داد و جزو تصمیمات شایسته و بهجای شورا بهحساب میآید، انتخاب آقای بابایی بهعنوان شهردار کرمان است. در این دو سال و با شرایطی که شهرداری و شهر داشت، هیچکس نمیتوانست مثل ایشان کار کند. خیلیها جا زدند و کار را ترک کردند، آقای بابایی اما پای کار آمد و عملکرد خیلی خوبی هم داشت.
عملکرد بانوان شورای شهر کرمان را چطور ارزیابی میکنید؟
بهنظرم میتوانستیم بهتر از این کار کنیم؛ اما حسادتهای زنانه نگذاشت. ما خانمهای شورا بهصورت فردی بهترین عملکرد خود را نشان دادیم و آنچه در توانمان بود انجام دادیم؛ اما در کارِ گروهی و تیمی متاسفانه عملکرد خوبی نداشتیم. خود من در حوزهی زباله، پیگیریهای فراوانی داشتم و برای اولینبار اتفاقاتی در این حوزه در شهر کرمان رخ داد که اثربخش بود. دیگر بانوان شورا نیز در حوزههای خود اقدامات خوبی انجام دادند اما میتوانستیم از بانوان نخبهی کرمانی بهعنوان مشاورههای شورا استفادهی بیشتری ببریم. اگر آنها را رسما وارد میدان میکردیم خیلی اتفاقات خوبی رقم میخورد.
نظرتان دربارهی مدیریت زنان بر شهر کرمان چیست؟
بهشدت موافقم که یک شهردار زن داشته باشیم و اگر این اتفاق بیفتد، مطمئنا نتیجه مطلوب دارد و آن شهردار موفق خواهد شد؛ زنان در کنار توانمندیهایی که دارند، حساسیتهایی هم دارند که مردها ندارند. زنان مسوولیتپذیری بیشتری دارند. اما نمیدانم چرا در کرمان به این مساله اهمیتی داده نمیشود؛ در شورای چهارم کاندیدایی که قابل رقابت با دیگر کاندیداها باشد نداشتیم. در شورای پنجم هم که کسی را معرفی نکردند.
کش این اتفاق بیفتد و شهردار زن برای کرمان انتخاب شود؛ در شورای چهارم، منظمترین کمیسیونها با بهترین عملکردها دست بانوان بود.
آقایان حتی سرساعت به جلسات کمیسیون نمیآمدند. بازدید پروژههای شهری ما خانمهای شورا، ۱۰۰ درصد بیشتر از آقایان بود. من خودم بهعنوان مسوول کمیته پسماند، یک هفته ساعت سهونیم صبح میرفتم پشت تپههای معدن زباله، تا ببینم ماجرای چرای گوسفندان چیست. و اگر این کار را نمیکردم، مشکل حل نمیشد.
چه نمرهای به عملکرد خودتان میدهید؟
از ۲۰ به خودم ۱۷ میدهم.
چرا؟
من در حوزهی پسماند که ورود کردم توانستم موفق بشوم اما بهخاطر حمایت و جانبداری برخی اعضای شورا و برخی ارگانها نتوانستیم برای ساماندهی زبالههای بیمارستانی کاری کنیم. شاید باید بیشتر لجبازی و پافشاری میکردم. تلاش زیادی کردم ولی نخواستند درست بشود. هنوز مشکلات زیادی در این زمینه هست و بهدلایلی، نمیتوان مساله را برای مردم باز کرد. بهنظر من، برخی متولیان سلامت در کرمان دارند با سلامت مردم بازی میکنند. متاسفانه در این چهار سال علیرغم تلاشی که کردم در این حوزه نتیجهای حاصل نشد.
بهطور مشخص چه کاری در حوزهی پسماند انجام دادید؟
ما وقتی پروندهی زباله را در شورای چهارم باز کردیم، معدن زباله دست شهرداری کرمان بود. زبالهها همه دفن میشد و ماهیانه رقم خیلی زیادی بار مالی به شهرداری کرمان تحمیل میشد. ناوگان فرسوده بود و خود ناوگان باعث آلودگی هوا میشد و هیچ تفکیکی از مبدا هم صورت نمیگرفت.اما امروز معدن دست بخش خصوصی است؛ از نظر مالی بهنفع شهرداری شد. حجم بسیار زیادی از زبالهها بهجای اینکه دفن شود، دارد در خود کارخانه تفکیک و به شهرهای اطراف فرستاده میشود. ۹۰ درصد ناوگانهای حملونقل زباله شهر کرمان نوسازی شده و در دو منطقهی شهری کرمان تفکیک از مبدا بهصورت ۱۰۰ درصد انجام میشود. در زمینهی فرهنگسازی هم کارهای زیادی شروع و انجام شده.
اگر یادتان باشد در یکی از جلسات علنی شورا تصاویری از چرای گوسفندان در معدن زبالهی کرمان منتشر کردم؛ بعد از این، مساله از طریق دستگاه قضایی پیگیری شد و الان حتی یک گوسفند هم آنجا نیست. تولید کود و بیوگاز از زباله، تولید کمپوست و ورمی کمپوست هم برای اولینبار از زبالههای شهر کرمان شروع شد و در حال انجام است.
قبلا اما فقط زبالهها جمعآوری و دفن میشد. اتفاق مهم دیگر این بوده که خود مسوولین نسبت به پسماند حساسیت پیدا کرده و کمیتهی پسماند فرمانداری کرمان فعال و جلسات آن مرتب برگزار میشود.
مشکل زبالهدزدی هم پیگیری میکردید. حل شد؟
اوضاع بهتر شده. الان دیگر برای آن افراد عنوان زبالهدزد بهکار نمیرود چون زیرمجموعهی بخش خصوصی قرار میگیرند، یک کد به آنها داده میشود و در واقع بخش خصوصی آنها را زیر پر و بال گرفته و اگر قرار است تفکیکی انجام بدهند در محل کارخانه است و بخش خصوصی از آنها خریداری میکند.
یعنی دیگر زبالهدزد نداریم؟
بههرحال افرادی هستند که میآیند سر کوچه و خیابان، کیسههای زباله را پاره میکنند. اینها معمولا زبالهدزد نیستند و اغلب دنبال غذا یا چیز ارزشمندی در بین زبالهها میگردند؛ ما این افراد را نمیشناسیم اما کسانی را که شناسایی کردیم، کدگذاری شده و زیر مجموعهی بخش خصوصی قرار گرفتهاند و الان در سطح شهر دارند کار میکنند. بخش خصوصی هم خودش از این همکاری رضایت دارد.
بعد از شورا کجا میروید؟ برنامهتان بعد از این چیست؟
قرار بود با پایان شورای چهارم، کلا از کرمان بروم اما بهدلیل مسایل شخصی فعلا ماندنی شدهام. دارم ادامه تحصیل میدهم، یک شرکت خصوصی هم دارم، در دانشگاه هم تدریس میکنم.
در آینده به عرصهی شورا برمیگردید؟
نه. اصلا. شاید الان به بلوغ سیاسی نرسیده باشم. این را هم بگویم که از نظر اخلاقی، من در شورای چهارم تجربههای خیلی خوبی از افراد مختلف یاد گرفتم که فکر میکنم اگر در شورا نبودم هرگز این تجربیات را کسب نمیکردم. تجربیاتی که حتی در زندگی شخصی به من کمک کرده. با این وجود، بعید میدانم دیگر به عرصهی سیاست برگردم.