شورا در آزمون انتخابی دشوار
محمد لطیف کار – تا همین چند روز قبل بسیاری از فعالان مدنی تصور میکردند انتخاب شهردار برای کرمان کار چندان مشکلی نیست؛ شورا یک فراخوان میدهد و بعد از میان داوطلبها بهترین گزینه را انتخاب میکند و تمام! اما اکنون معلوم شده که شورای پنجم در این فقره اتفاقا راه دشوار و احتمالا طولانی پیش رو دارد. این شورا اگرچه با نسبتهای چهار و هفت توانست به راحتی هیات رئیسه را بچیند اما انتخاب شهردار کم کم دارد به روزهای دشوار خود نزدیک میشود.
بعد از اینکه دو نفر از کاندیداها که نامشان در لیست ۸ نفره بود و حضور آنها در لیست مایهی امیدواری بود، منکر کاندیداتوری خود شدند؛ و بدنبال آن علی بهرامی نیز انصراف داد؛ شورای پنجم راهی جز این ندید که روی برنامههای پنج رقیب باقی مانده، متمرکز شود. ولو اینکه محمد فرشاد رییس شورا بگوید لیست کاندیداها بسته نشده و در آینده افراد دیگری ممکن است به این لیست اضافه شود، اما دیدیم که با گذشت دوهفته هیچ فرد جدیدی برای حضور در این رقابت معرفی نشد تا
هفتهی گذشته شورای شهر میزبان پنج کاندیدای رقیب بشود و دو روز کاری خود را تمام وقت پای صحبتها و برنامههای این پنج نفر بنشیند. دست آخر هم شوراییها با چند پرسش کموبیش مشابه، تقریبا به همهی برنامهها و سخنان کاندیداها دست مریزاد گفتند. اما برای جمعبندی و انتخاب فرد واجد شرایط، بنا شد شورا بررسی بیشتری انجام دهد و نتیجه اما در هرحال موکول به این هفته شد. شرح تفصیلی این جلسات را میتوانید در همین شمارهی استقامت بخوانید. اما چیزی که اینک روی موج نگرانی است این است که اکثریت شورا ممکن است روی هیچیک از رقبا و برنامهها به توافق قطعی نرسند؛ که اگر چنین اتفاقی رخ دهد معنای آن این است که تلاشهای انجام شده در این مرحله که عمدتا متکی به معرفی اعضای شورا بوده، به اندازهی کافی واقعبینانه و کارآمد نبوده است. نکتهی دیگر که به گمان من تا اندازهای انتخاب شهردار را در این مرحله با مانع روبهرو کرده، این است شورا در گام اول، بیش از حد روی برنامهی داوطلبان تاکید نموده است؛ حال آنکه شورا و اهل فن خوب میدانند که تهیهی یک برنامهی خوب و ایدهآل نباید کار چندان دشواری باشد. کاندیداها بسته به وقت، یا هزینهای که صرف میکنند میتوانند برنامههای متفاوتی ارائه نمایند. و ایبسا یک کاندیدای ضعیفتر با صرف هزینهی بیشتر، برنامهی بهتری ارائه کند. بنابراین، تاکید بیش از حد روی شاخص برنامه داشتن کاندیداها به تنهایی برای پی بردن به توانایی کاندیداها کافی نیست. مقصودم این است که شورا باید روی تجارب و توان واقعی مدیریت افراد، میزان محبوبیت، کاریزما و اعتبار اجتماعی، مسوولیت پذیری و درک عمیق او از مفهوم شهر و هنر مدیریت شهری تاکید بیشتری مینمود. چرا که قطعا برنامهها و شعارها بهخودی خود قابل اعتماد نیستند. اینکه چه کسی و با کدام تیم مدیریتی قرار است این برنامهها را محقق سازد و تا چه اندازه مرد راه و دلسوز جامعه است، اهمیت زیادتری دارد. مسلما در مدیریت شهر قدرت لابیگری و نفوذ سیاسی هم میتواند موثر باشد، اما به نظر من، این شاخص هم تعیین کننده نیست. شهردار باید بیش از هرچیز دارای توان بالای مدیریت اجتماعی، فرهنگی و علمی باشد. دانش و تجربهی زیستهای در این مسوولیت داشته باشد، که در فرازها و فرودهای ادارهی شهر، جا نزند و به وادی بیراهه نرود. دغدغهی حقوق شهروندی، میراث و تاریخ، طبیعت و زیبایی شهر را با تمام وجود داشته باشد. شهر را و مردم را بهصورت حقیقی آن دوست داشته باشد و بتواند از قدرت نهادهای مدنی برای بهبود وضعیت شهر، بیشترین بهره را ببرد.
استقامت در هفتههای گذشته گزینهی برتر شهرداری را آقای فدایی دانسته بود، و در این باب به صراحت هم مطلب نوشت. ایکاش شورای پنجم فرصت را از دست نمیداد و نظر آقای فدایی را برای پذیرش این مسوولیت جلب میکرد؛ که نکرد و نشد! اینبار اما قصد نداریم از فرد خاصی نام ببریم؛ امید است شورا به زودی بتواند از میان پنج رقیب موجود، به یک جمعبندی مطلوب برسد. معالوصف اگر این اجماع بهوجود نیامد، تا ازمیان گزینههای موجود، انتخاب شایستهاش را معرفی کند، نباید به کلی خسته و ناامید شد؛ باید این را به حساب دشواریهای یک انتخاب خوب گذاشت. در این صورت البته شورا باید جبران مافات نماید؛ واز پا ننشیند؛ با کنکاش و رایزنی بیشتر سعی در جلب و جذب افرادی کند که از توان مدیریتی بالایی برای مدیریت شهر برخوردارند اما خودشان پا پیش نگذاشتهاند؛ ظاهرا دورهی فراخوان و جستوجو در میان گروههای محدود و یا داوطلبانه گذشته است. نهادهای مدنی ما هم آنقدر قدرتمند نیستند که در این انتخاب همراهی بیشتری از خود نشان بدهند. شورای شهر در بوتهی آزمون دشواری قرار دارد؛ اگر از این آزمون سربلند بیرون آید، قطعا قویتر هم میشود.