زبانهای ایرانی را پاس بداریم
مرجان افشاری راد – روز ۲۱ فوریه برابر با دوم اسفند ماه، روز جهانی زبان مادری نام گرفته. نامگذاری این روز در کنفرانس عمومی یونسکو در سال ۱۹۹۹ به منظور کمک به تنوع زبانی و فرهنگی انجام شدهاست. اگر نگاهی به پیش زمینهی این نامگذاری بیاندازیم متوجه میشویم که تلاش عدهای دانشجوی بنگلادشی (پیش از استقلال بنگلادش از پاکستان) برای اعلام زبان بنگالی به عنوان زبان دوم رسمی کشور در کنار زبان اردو اولین جرقههای این توجه جهانی را زده است.
- اتفاقا با نظر به هدف و پیش زمینهی نامگذاری روز جهانی زبان مادری، ما جزو کشورهایی هستیم که باید این روز به شکل مضاعفی برایمان مهم باشد چرا که اقوام و گروههای مختلفی در ایران زندگی میکنند که اگرچه خودشان را ایرانی میدانند اما علاقه مندند که زبان مادری آنها چه در منطقهی محل زندگی خودشان و چه در سر تا سر کشور از اهمیت و اعتبار بالاتری برخوردار شود. این اقوام سالهاست که برای به دست آوردن حقوقی از جمله آموزش به زبان مادری، داشتن برنامههایی در تلویزیونی سراسری به زبان مادری و امثالهم تلاش میکنند.
از دلایلی که ایشان برای این خواستههای خود مطرح میکنند یکی این است که برخی گویشوران این زبانها به خصوص آنها که مسنتر هستند، به زبان فارسی در حدی مسلط نیستند که مثلا بتوانند برنامههای سرگرم کننده و مورد علاقه شان را به این زبان در تلویزیون ببینند و بسیار مشتاق هستند که برنامههایی مخصوص به ایشان در تلویزیون سراسری کشور تولید شود. اما سوای این، آنچه بیشتر ایشان را به پافشاری بیشتر بر آنچه حق خود میدانند، وا میدارد ترس از منسوخ شدن زبان مادری است؛ ترسی که به خصوص در سالهای اخیر با منسوخ شدن بسیاری از زبانها و گویشهای مختلف ایرانی، به جا بودنش به اثبات رسیده است.
بیاییم و در این روز جهانی زبان مادری در کنار زبان فارسی معیار، از یک طرف زبان مادری دیگر اقوام این مرز و بوم همچون ترکی، کردی، لری، بلوچی و … و از طرف دیگر لهجهها و گویشهای مختلف فارسی از جمله خراسانی، کرمانی، شیرازی، و …. را پاس بداریم و باور داشته باشیم که بالا رفتن اعتبار آنها به معنی افزایش تنوع زبانی در کشور ایران است. این تنوع زبانی بدون شک به غنای زبان فارسی خواهد افزود و خطر اضمحلال آن را تا حد زیادی کاهش خواهد داد.
نترسیم از اینکه اقتدار این زبانها و گونههای زبانی، اتحاد فارسی زبانان را به لرزه در میآورد چرا که ملتی که از زبان مادریش اعتماد به نفس و هویت نگیرد، به کار اتحاد هم نمیآید.
- گونههای زبانی و زبانهای مختلف ایران همچنین، پیشینهای طولانی و بسیار قابل بررسی دارند. بد نیست به بهانهی روز جهانی زبانی مادری از نگاه تاریخی به زبانهای ایرانی غافل نشویم و اهمیت این کار را به خود یادآوری کنیم.
ممکن است خیلیها این سوال به ذهنشان برسد که در دنیای مدرن و در عصر تکنولوژی و در کنار مشکلاتی چون کمبود آب، آلودگی هوا، جنگ و …، اهمیت مطالعهی زبانهای باستانی در چیست؟ سوالی که پرفسور آلبرتو کانترا – بعد از ابراز شگفتی از مطرح شدنش – در گفت و گویی با او که در همین صفحه چاپ شده است، به آن پاسخ گفته و نظر خود را در این مورد تشریح نموده است.
به راستی چطور میتوان به این سوال پاسخ داد در حالی که شاید پرسیدن آن خطا باشد؟ آیا کسی در دنیا هست که در اهمیت شناخت خود شک داشته باشد؟ آیا کسی هست که ضرورت بررسی و کند و کاو در احوالات یک ملت را انکار کند؟
چرا که شناخت انسان از خودش به او توانایی این را میدهد که احساس هویت کند، ضعفهای احتمالیاش را برطرف سازد، برنامههای پیشرفتش را بر اساس خصوصیات و ویژگیهایش بنا کند، و بالتبع داشتن اطلاعاتی درست از زبان، تفکرات، باورها، اعتقادات، شکستها، پیروزیها، ضعفها و نقاط قوت یک ملت نیز او را در مسیر رشد یاری خواهد کرد.
به خصوص ملتی که بخواهد روی پای خود بایستد و خودش را برای دنیا باز تعریف کند، به این اطلاعات نیاز بیشتری خواهد داشت و آن موقع است که اگر این کار را نکرده باشد و احساس هویت نکند، افسوس خواهد خورد.
ضمن اینکه بدون در نظر گرفتن مرزبندیهای تاریخی، اجتماعی و یا سیاسی همهی ما انسان هستیم و هر کشف جدیدی در مورد هر نقطهای از این کرهی خاکی قطعا چون بال پر پروانهای، در آن سوی دنیا کشف دیگری را رقم خواهد زد و در نگاهی کلانتر رشد و پیشرفت نوع بشر را در پی خواهد داشت.