فقر کرمان در ادبیات کودک نابخشودنی است

رضا شمسی : ۱۸ تیر به عنوان روز رسمی ادبیات کودک و نوجوان در کشور اعلام شده است.

روزی که مقارن است با روز درگذشت مهدی آذریزدی نویسنده و بازنویس خوب کشورمان در سال ۱۳۸۸٫  اکنون پرسش این است: ما به مناسبت این روز چه کنیم؟ به کدام داشته‌ها یا برنامه‌های پیش روی‌مان بنازیم؟

نباید از واقعیتها فرار کرد. کرمان در حوزه‌ی ادبیات کودک و نوجوان بسیار فقیر است و این فقر نابخشودنی است.

جایگاه هوشنگ مرادی کرمانی را به رخ نکشید و از کتاب‌های بیشمار افسانه شعبان‌نژاد نگویید که خود بدان واقفم و حرمت محمد علی آزادیخواه را هم پاس می‌دارم. عرض من مربوط به شهر کرمان است که شاعران و نویسندگانش هیچ تعلق خاطری به ادبیات کودک نشان نمی‌دهند و سازمان‌ها و نهادهای متولی امور فرهنگی آن نیز به همین شکل.

اگر از من که در حال حاضر بیش از ۱۰ سال است که حوزه فرهنگ و ادب این شهر را به عنوان روزنامه نگار رصد می‌کنم، بپرسند کدام اتفاق شاخص در حوزه ادبیات کودک و نوجوان را سراغ داری؟ پاسخ می‌دهم: هیچ.

اگر کسی پاسخ دیگری دارد بگوید تا من هم پاسخ خود را اصلاح کنم.

بیایید از زاویه ای دیگر نگاه کنیم؛ فرض کنید می‌خواهیم در کتابفروشی‌های شهر چرخی بزنیم، مطمئن باشید قفسه کتاب کودک و نوجوان همه‌شان خالی و عاری از آثار خوب است. اگر هم چند جلد کتاب پیدا کنید،  چنگی به دل نمی‌زند. بیل هیچ‌کدام‌شان در این قفسه باری بر نمی‌دارد. همان کتاب‌های مرادی کرمانی و شعبان نژاد و آزادی خواه هم به ندرت یافت می‌شود.

این در حالی است که علی‌رغم وضعیت نه چندان مطلوب پخش و نشر کتاب، اکنون حوزه تالیف و ترجمه و نشر و پخش کتاب کودک و نوجوان یکی از بهترین بازارهای کتاب در کشور است.

نشر افق، نشر چشمه با کتاب های بنفشه، انتشارات کانون پرورش، نشر هوپا و بسیاری دیگر از انتشاراتی‌های قدیم و جدید حوزه ی ادبیات کودک در دو دهه اخیر کتاب‌های بسیار قابل توجهی را منتشر کرده‌اند اما تو گویی کتابفروشی های کرمان از این چرخه مستثنا هستند و اصولا در این حوزه کار نمی کنند.

نمی‌خواهم گناه را به گردن کتابفروشی‌ها بیندازم، اما می‌خواهم نتیجه بگیرم عموم شهروندان کرمان اصولا رغبتی به این حوزه ندارند.

از خیر جامعه نویسندگان می‌گذرم که تعلق خاطری به ادبیات حوزه کودک و نوجوان نشان ندهند. – اگرچه نمی‌توانم درک کنم چگونه ممکن است کسی که با کتاب سرو کار دارد، کتاب هایی مثل «آلیس در سرزمین عجایب»، «شازده کوچولو»، «آثار رولد دال» و … را نخوانده باشد، که اگر خوانده باشد دیگر فرقی بین این آثار با بهترین آثار ادبی جهان نخواهد گذاشت و شیفته کودکی ادبیات خواهد شد. اما از بقیه‌ی شهروندان کرمانی در عجبم که چگونه به فکر پرورش کودکان خود نیستند؟

آیا آنها نمی‌دانند کودکی که یکی از وجوه متمایز قرن گذشته، خلق ادبیات برای کودکان و نوجوانان بود و اگر هر پیشرفتی در هر جامعه‌ای حاصل شد یکی از مهمترین دلایلش کودکانی بودند که ذهن و ضمیرشان به عطر شعر و داستان های قابل فهم آغشته شد و کردند، آنچه در بزرگسالی کردند.

در پایان این یادداشت خالی از لطف نمی‌بینم تا از هنرمند بزرگی که در مسیر خلاقیت خود به کودکان پرداخت یادی بکنم و او کسی نیست جز  زنده یاد عباس کیارستمی که این روزها سالروز درگذشت اواست.

عباس کیارستمی بعد از آنکه فیلم «زنگ تفریح» را در ژانر سینمای کودک در سال ۱۳۵۱به اکران در آورد و در سال ۱۳۵۳ فیلم «مسافر» را در ژانر سینمای نوجوان ساخت، دیگر هیچگاه از جاذبه کار برای کودکان رها نشد و مشق شب و خانه دوست کجاست را با همین رویکرد مهربانانه به کودکان به عنوان ۲ شاهکار از خود به یادگار گذاشت.