تعرض شهرداری و خاموشی میراث فرهنگی!

محمد لطیف‌کار – در مورد دو قلعه‌ی تاریخی دختر و اردشیر که در مرکز شهر کرمان قرار دارند لازم نیست بگویم چه اهمیتی دارند، چون به نظرم توضیح واضحات است. به نظرم وجود همین دو بنا کافی است که هر شهروند کرمانی، خودش را زیر سایه‌ی تاریخ کهن و غرورآفرین این سرزمین حس کند. هر تازه‌واردی هم با دیدن این آثار متوجه می‌شود که کرمان دارای چه پیشینه‌ی قابل احترامی است، و حتما با دیدن آن‌ها کلاه از سر می‌دارد.

من به بافت قدیم کرمان که در دوره‌های مختلف تاریخی به وجود آمده یا تک بناهای بسیار مهمی که بعدها در جای‌جای کرمان احداث شده است و هر کدام به تنهایی می‌توانند نشانه‌ای از شکوه تاریخی این منطقه‌ی شهری باشند فعلا کاری ندارم، اما از درک این موضوع که این قلعه‌ها با این‌که قدیمی‌ترین آثار تمدنی کرمان‌اند، مورد بی‌حرمتی قرار دارند، واقعا عاجزم. این آثار درست در مرکز شهر قرار دارند و به هزار زبان به ما می‌گویند ما را نادیده نگیرید.

از قدیم گفته‌اند حرمت امام‌زاده را متولی نگه می‌دارد. نمی‌گویم شهرداری متولی میراث فرهنگی است، اما اداره کل میراث فرهنگی که متولی این بناهاست نباید نسبت به خطرات و بی‌حرمتی‌ها به این بناهای تاریخی بی‌تفاوت باشد، یا شانه از مسئولیت خالی کند. در درجه‌ی دوم از شهرداری هم انتظار می‌رود، با میراث فرهنگی و بناهای تاریخی این شهر با دل‌سوزی رفتار کند. خصوصا در این دوره که شهردار کرمان یک معمار آگاه به مسائل میراث است و معاون فرهنگی ایشان هم یک چهره‌ی میراثی است، انتظار مضاعفی وجود دارد. اما افسوس که می‌بینیم در حاشیه‌ی این دو بنای تاریخی این روزها اتفاقی افتاده است که بسیاری را نگران کرده و به بهانه‌ی بهسازی حریم این بناها، مجموعه‌ی ورزشی و آسفالت را تا پای دیوار این قلعه می‌آورند، و بدتر از آن، حالا میراث فرهنگی هم مدعی است این اقدام شهرداری بدون خبر و هماهنگی با میراث بوده است. این اعتراض حالا واکنش شهردار کرمان را هم برانگیخته است. روز گذشته عالم‌زاده در صحن علنی شورا خطاب به میراث فرهنگی می‌گوید چرا در طول سه ماهی که شهرداری در حال ساخت این مجموعه‌ی ورزشی بوده است میراث فرهنگی سکوت کرده و هیچ تذکری هم نداده است!

علاقه‌مندان به این موضوع را دعوت می‌کنم تا برای آگاهی بیشتر سه مصاحبه‌ی اسما پورزنگی‌آبادی با معاون شهردار، معاون میراث فرهنگی، و یک فعال میراث فرهنگی را در پایگاه خبری فردای کرمان را بخوانند.

 

رازهای ناشناخته‌ی قلعه‌دختر!

در مورد قلعه و رازهای سر به مهر آن، روایت‌های فراوانی گفته و شنیده می‌شود، اما افسوس که هنوز نه تنها این محوطه‌ی باستانی مورد کاوش علمی قرار نگرفته، که به حریم آن نیز دست‌اندازی می‌شود.

در ادامه به یکی از این روایت‌ها اشاره می‌کنم تا شاید ذهن ما بیش از پیش متوجه اهمیت این قلعه بشود: «کنت ژولین دو روششوار» کارمند سفارت فرانسه در زمان ناصرالدین‌شاه که مامور کسب اطلاعات از مناطق مختلف ایران برای کشورش بوده، به کرمان هم سفری داشته است. او در خاطرات خود از کرمان به قلعه‌دختر اشاره‌ای دارد که با گذشت حدود صد و پنجاه سال، هنوز هم قابل تامل است. به‌خصوص آن‌جا که احتمال می‌دهد سابقه‌ی این بنا به دوران پیش از تاریخ می‌رسد.

او می‌نویسد: « … دشت از هر سو تا فرسنگ‌ها پوشیده است از ویرانه‌ها که کندوکاو در آن‌ها، اگر با کاردانی صورت گیرد، نتایج شگفت‌انگیز خواهد بود. به ویژه خرابه‌های قلعه دختر جاذبه دارد که آن را به دختر اردشیر درازدست نسبت می‌دهند. اما به گمان من، چنانچه سنگ‌‌چین‌های بازمانده از بناهای کهن را پایه قرار دهیم که قطعه سنگ‌های بزرگ نامرتب بر آن چیده شده است، این بنا را به دوران پیش از تاریخ نسبت توان داد… در بلندترین نقطه‌ی قلعه‌دختر چاهی در دل سنگ خارا کنده‌اند… در ویرانه‌های قلعه‌دختر تکه‌های سفال و آجر میناکاری شده‌ی فراوان دیده می‌شود. یک موبد به من گفت که از آن‌ها چند تکه یافته است که بر آن‌ها خط میخی نقش گردیده است …».

مطلب بالا در کتاب خاطرات سفر به ایران با ترجمه‌ی مهران توکلی سال هفتاد و هشت توسط نشر نی منتشر شده است. معتقد نیستم حدس و گمان این کارمند سفارت حتما درست است، اما تاسف می‌خورم که در این صد و پنجاه سال هنوز نتوانسته‌ایم روی این بنا آن‌قدر کاوش و مطالعه کنیم که تکلیف آن، امروز برای ما با قطعیت روشن شده باشد.