مروری بر ادبیات و سینمای کرمان در سالی که گذشت
حکایت تکصداها در هنر کرمان
مرجان افشاری راد – در آخرین شماره نشریه فردای کرمان که روز سه شنبه منشتر شد، رویدادهای هنری کرمان در سال ۹۵ در سه رشته تئاتر، هنرهای تجسمی، و موسیقی مرور شد. در این شمارهی استقامت که آخرین شمارهی این هفته نامه، در سال ۹۵ است، رویدادهای هنری کرمان در دو رشته ادبیات و سینما در سالی که گذشت مرور میشود. ناگفته نماند که اتفاقات یاد شده در مطلب پیش رو و بیشتر از آنها در صفحات هفتواد و تماشا، آبگینه و پیرنگ در نشریههای استقامت و فردای کرمان، یا به شکل مفصل و یا به طورمختصر بازتاب داده شدهاند.
در آخر باید گفت، علیرغم تفاوتهایی که مسلما و قطعا این دو رشته هنری با هم دارند وقتی به اتفاقات سینمایی و ادبی استان در سالی که گذشت از دور نگاه میکنم به نظرم میرسد که این رویدادها تنها تکصداها و مونولوگهایی هستند که تبدیل به یک جریان هنری نشدهاند و بدون شک سینما و ادبیات سال ۹۶ برای خروج از بحران انزوا و رساندن صدای خود به گوش دیگران باید به فکر برون رفت از تک صدایی و پیوستن یا ایجاد جریانهای هنری باشد.
***
رویدادهای ادبی کرمان در سال ۹۵
ادبیات کرمان گفتمان منتقدانه را کم دارد
ابتدای سال ۹۵ با رونمایی دو کتاب از منصور علیمردای با عناوین “اشعار و ترانههای شفاهی مردمان حوزه هلیل رود” و “فرهنگ بزرگ ضرب المثلهای حوزه هلیل رود” در کتابفروشی شهر فرهنگ آغاز شد و این رونماییها و جشن امضاها در مکانهای مختلف تا پایان سال ادامه یافت. در این گزارش، شاید نشود تمام جلسات مذکور و دیگر اتفاقات ادبی کرمان را فهرست کرد، اما می توان به برخی از آنها اشاره کرد که هر کدام به دلیلی دارای اهمیت هستند:
یدالله آقاعباسی پا به عرصه ادبیات گذاشت
آلبوم “دختر آیینه پوش”؛ منتخبی از اشعار محسن کاشانی که با صدای خودش آنها را دکلمه کردهاست در کافه گالری آزاد رونمایی شد؛ حضور هرمز علیپور در این جلسه، آن را به اتفاقی خاص به ویژه برای دوستداران شعر او، بدل کرد.
شاید پیش از سال ۹۵ کمترکسی میدانست یدالله آقاعباسی در داستان نویسی هم دستی دارد؛ به هر حال در سال ۹۵ آقاعباسی با نوشتن رمان “به جستجوی تو” جنبهی جدیدی از فعالیتهای قدیمی خودش را به رخ هنردوستان کشید؛ این رمان که توسط نشر نون چاپ و منتشر شدهاست در کافه گالری آزاد رونمایی شد و جالب اینکه با فاصلهی کمی از این رونمایی، جشن امضا و رونمایی از “فصل بارانی” اثر گراهام گرین با ترجمه یدالله آقاعباسی و این بار در کتاب فروشی نشر مانوش برگزار شد.
یکی دیگر از برنامههای رونمایی، مربوط به کتاب “نوشتن از روی دست زندگی” کاری از مجاهد غلامی بود. این کتاب به بررسی موازی دو نویسنده کودک؛ هوشنگ مرادی کرمانی و صمد بهرنگی میپردازد؛ اهمیت این جلسه رونمایی و البته اهمیت تالیف این کتاب به ارتباط ادبیات داخل دانشگاه و خارج دانشگاه برمیگردد و به اینکه مجاهد غلامی به عنوان یکی از اعضای هیات علمی رشته ادبیات فارسی در دانشگاه باهنر کرمان این بار پا از متون ادبیات کلاسیک فارسی فراتر نهاده و دوربین خود را روی دو نویسنده ی معاصر و آن هم در ژانر ادبیات کودک زوم کردهاست؛ سخنرانی دکتر محمدرضا صرفی به عنوان یکی دیگر از اعضای هیات علمی رشته ادبیات فارسی در جلسه رونمایی که در کنار سخنرانی مهدی محبی کرمانی ایراد شد خود تایید دیگری بر این مدعاست.
جلسه رونمایی و جشن امضای رمان ” کافورخانه” نوشتهی زهرا میمندی نژاد پاریزی در کافه گالری آزاد نیز به دید نگارنده از آن جهت دارای اهمیت بود که منجر به برگزاری یک جلسهی نقد و بررسی، حدودا یک ماه بعد از جلسه رونمایی شد. و در توضیح باید اضافه کنم که بیشتر از همه ابراز اشتیاق نویسنده به شنیدن نقدهای دیگران منجر به برگزاری جلسه نقد و بررسی رمان کافورخانه با حضور مهدی صمدانی و لیلا راهدار شد؛ جلسهای که باز هم به میزبانی کافه گالری آزاد و با حضور نسبتا پرشور مخاطبین برگزار شد.
همچنین انتشار مجموعه شعر محمدعلی ثانی که با عنوان “عطر صدای تو” توسط نشر فرهنگ عامه انجام گرفت، نمونهای مکتوب و قابل ثبت از شعر دههی پنجاه در کرمان را در اختیار شعردوستان و شاعران جوان قرار داد و رونمایی از این کتاب نیز به همین دلیل دارای اهمیت است. در توضیح باید گفت که همانطور که اهالی فن میدانند، دههی چهل اهمیت بسزایی در تاریخ ادبیات معاصر ایران دارد.
رونمایی از “یک شعر بیطاقت” اثر افسانه شعبان نژاد در کتاب فروشی طاقچه نیز با استقبال علاقهمندان به شعر شعبان نژاد مواجه شد.
از آسیبشناسی جلسات رونمایی غافل نشویم
چنانکه پیشتر گفتهشد، فهرست کامل جلسات رونمایی و جشن امضاهایی که در کتابفروشیهای مانوش، شهر فرهنگ، طاقچه، نشر فرهنگ عامه و کافه گالری آزاد و حتی شربتخانه ریواس برگزار شدند را نمیشود در این گزارش آورد اما وقتی از دور به فهرست ااتفاقات ادبی سال ۹۵ نگاه میکنم به نظرم میشود رونمایی و جشن امضا را پررنگترین اتفاق ادبی سال ۹۵ دانست. شاید هم به همین مناسبت بود که در یکی از شمارههای استقامت در گزارشی مفصل به این موضوع پرداختهشد که البته اعتقاد دارم تعداد زیاد این جلسات و سرعت بالای برگزاری آنها نباید باعث شود که اهل فن و تئوریپردازان حوزه فرهنگ و ادبیات از آسیبشناسی آنها غافل شوند.
حضور “گروس عبدالملکیان” در کتابفروشی شهر فرهنگ همراه با جلسه پرسش و پاسخی که در جمع شعردوستان و اهالی ادب برگزار شد، اتفاقی است که یادآوری آن در مرور آخر سال ضروری به نظر میرسد؛ به ویژه از آن جهت که عبدالملکیان شاعر شناخته شدهای است و به همین سبب هم این جلسه نیز با استقبال پرشور طرفدارانش همراه بود. کتاب فروشی شهر فرهنگ در اقدامی مشابه علیرضا روشن را هم در اواخر سال به کرمان دعوت کرد که این برنامه نیز از حضور گرم مخاطبان بیبهره نبود.
از مسعود احمدی در شب مفرغ تجلیل شد
حالا که بحث به اینجا رسید و دارم از استقبال مینویسم، نمیتوانم بییادآوری جلسهی بزرگداشت مسعود احمدی در ششمین نشست شبهای مفرغ با عنوان “شب مسعود احمدی” بگذرم. در این جلسه که در آمفی تئاتر بازنشستگان مس برگزار شد فرزان سجودی استاد نامآشنای نشانه شناسی هم حضور داشت و در باب مسعود احمدی و شعرش سخن گفت؛ اما حضور شاعران کرمانی در این جلسه نه در خور مسعود احمدی بود و نه در خور فرزان سجودی. از این بگذریم وبه همین بهانه لازم است یادآوری شود که سلسله نشستهای شبهای مفرغ در سال ۹۵ نیز کمابیش با کیفیت و کمیت مشابه سال گذشته ادامه یافت و طی چند برنامه از داوود نواب زاده، محمدعلی آزادیخواه، …. تقدیر شد.
سلسله نشستهای دیگری که چون گذشته ادامه یافتند، جلسات “یک مولف، یک کتاب” بودند که همچون سالهای گذشته در فرهنگسرای مس در شهر سرچشمه برگزار شدند؛ نقد و بررسی “افغانی کشی” نوشته محمدرضا ذوالعلی و “یک کاسه گل سرخ” نوشته مرجان عالیشاهی و مجموعه شعر “دل پسنگو” از حمید نیک نفس از جمله برنامههای این نشستها در سال گذشته بود. در سالی که گذشت علاوه بر جشنواره شعر رضوی که برگزاری آن در شهر کرمان به یک سنت چندین ساله تبدیل شدهاست، چند جشنوارهی ادبی کوچک و بزرگ برگزار شد که از آن جمله میتوان به یک جشنواره جدید ادبی در حوزه داستان نویسی با عنوان جشنواره قصه و پسته اشاره کرد این جشنواره در رفسنجان با حضور بلقیس سلیمانی، علومی، شریفی برگزار شد. همچنین جشنواره شعر آزاد بردسیر که سال گذشته دورهی اولش برگزار شدهبود امسال و با فاصلهی کمتر از دورهی اول در شهریور ماه در شهرستان بردسیر برگزار شد.برگزاری ششمین جشنواره خارستان هم در سال ۹۵ برگزار شد؛ این جشنواره به تجلیل از حمید نیک نفس اختصاص داشت. برگزاری نوزدهمین دوره کتاب سال کرمان در تیر ماه سال ۹۵ نیز یکی دیگر از اتفاقات مطابق روال در شهر کرمان بود.
نیاز ادبیات کرمان به گفتمان منتقدانه
در سالی که گذشت مطابق معمول سالهای گذشته نمایشگاه کتاب کرمان با حضور ناشران استانی و کشوری برگزار شد؛ این نمایشگاه کتاب نیز مطابق روال همیشه بود و بعد از آن همان آمارهای همیشگی و همان انتقادات همیشگی مطرح شدند. همچنین نمایشگاه کتاب جنوب کرمان به طور مستقل در جیرفت برگزار شد. در این نمایشگاه نشستهای متعددی با حضور فیلمسازان، مترجمان، نویسندگان، مولفان و شاعران برگزار شد. آخرین برنامهی مربوط به نمایشگاه کتاب جیرفت نشست مشترک قصه نویسان جنوب و شمال کرمان بود. این نشست که با استقبال و مشارکت پررونق قصه نویسان کل استان کرمان برگزار شد، نشان دهندهی این است که قصه نویسان استان به مرزبندیها اهمیتی نمیدهند و بار دیگر این گفته را قوت بخشیدند که هنر مرز نمیشناسد. در این نشست مشترک ،علاوه بر قصه خوانی قصهنویسان، با حضور رضا شمسی، مهدی محبی کرمانی، لیلا راهدار، رستم سلطانی، حسین سبزه صادقی و منصور علیمرادی بحث تئوریک هم به میان کشیدهشد؛ از جمله مسائلی که در این بحث به آن اشاره شد، نیاز ضروری ادبیات کرمان به خروج از تک صدایی و حرکت به سمت جریانهای ادبی بود و در همان جلسه به این نکته نیز اشاره شد که نقد و گفتمان منتقدانه از جمله پیش نیازهای این جریانها ست.
خواجو به تقویم ملی آمد
از جلسات و برنامههای ادبی که بگذریم، ثبت روزی با عنوان روز خواجو در تقویم ملی شاید یکی از مهمترین اتفاقات شعری کرمان در سال ۹۵ باشد؛ اتفاقی که اگر تنها به همین ثبت نام و یا حداکثر چند برنامهی کلیشهای محدود شود از خاطرهها خواهد رفت اما اگر از طریق جریان سازی، تاثیراتی در خور در فضای شعری کر مان بگذارد، میتواند حتی به مهمترین اتفاق شعری هر سال مبدل شود و هر سال در یک مرور شاعرانه در فهرست اتفاقات قرار بگیرد.
نسخه کاغذی روزگاری که گذشت به بازار نشر آمد
انتشار کاغذی کتاب “روزگاری که گذشت” به قلم عبدالحسین صنعتی زاده وبا تصحیح محمدعلی گلاب زاده از سوی انتشارات کرمانشناسی برای اولین بار، یکی از مهمترین اتفاقات سال ۹۵ بود البته فراموش نکنیم که این کتاب چند سال پیش و به کوشش و سعی مهدی گنجوی وبا موافقت خانوادهی صنعتی زاده، تصحیح شده و به شکل الکترونیکی منتشر شدهبود. شکل تصحیح گلاب زاده مورد نقد مهدی گنجوی قرار گرفت و با همین موضوع یادداشتی نیز در یکی از شمارههای نشریه فردای کرمان منتشر شد. در این یادداشت مهدی گنجوی کوشید با ارائهی دلایلی نسخهی چاپی گلاب زاده را نقد و بررسی کند.
خوانش، دوباره روی پیشخوان دکهها رفت
نشریه ادبی خوانش که مدتها بود انتشارش متوقف و مجوزش با طل شده بود دوباره به چرخهی نشریات ادبی کشور بازگشت. البته تا به این لحظه و بعد از این تولد دوباره، تنها یک شماره که شماره نوزده این نشریه است، منتشر شده و البته که تنها از روی این شماره نمیشود به سیاستهای جدید صاحبان آن پی برد اما به نظر میرسد که خوانش ۱۹ تفاوت عمدهای با خوانشهای گذشته ندارد. به هر حال این نشریه چه بازتاب دهندهی ادبیات کرمان به دیگر نقاط کشور باشد چه نه، انتشار دوبارهی یک نشریه ادبی تعطیل شده، میتواند اتفاق میمونی برای ادبیات کشور باشد.
***
رویدادهای سینمایی کرمان در سال ۹۵
سینمای ملی و جهانی بازتاب بومی نداشت
شاید بیشتر اهالی سینما خبر بیماری عباس کیارستمی در ابتدای سال ۹۵، را به فال بد گرفتند و سال سینمایی بدی را انتظار کشیدند. فالی که در چهارمین ماه سال ۹۵ با مرگ کیارستمی یکی از بزرگترین سینماگران معاصر ایرانی تعبیر شد. البته خوبی و بدی سال سینمایی ۹۵ نوسان داشت و نمیشود گفت تا آخر سال به همین شکل پیش رفت.
زمانی که اصغر فرهادی به کن رفت و “فروشنده” دو جایزه یکی نخل طلای بهترین فیلم نامه و دیگری نخل طلای بهترین بازیگر مرد را از آن خود کرد سال ۹۵ به یک باره مبارک شد. اما دوباره و با اعلام نامزدها و نتایج جشنواره فجر که منجر به درگیریها و دلخوریهای فراوان اهالی سینما شد و پای خیلی اختلافات پنهان و ناگفته را به عرصهی سینما کشاند، این شگون بد دوباره سر باز زد.
ماجرای حضور “فروشنده” فرهادی در اسکار و گرفتن جایزه بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان توسط نمایندگان اصغر فرهادی از اعضای آکادمی اسکار، البته اتفاقی بود که از سوی مخالفان یا موافقان آن بحثهای زیادی مطرح شد؛ گروهی معتقد بودند که این جایزه به خاطر دستور ریاست جمهوری جدید آمریکا مبنی بر منع ورود اتباع ۷ کشور خارجی، از جمله ایران به آمریکا رنگ و بوی سیاسی داشته و گروهی دیگر معتقد بودند اسکار به دور از تمامی این بحثهای غیر سینمایی به حق به این فیلم داده شدهاست. به هر حال آنچه واضح و مبرهن است این است که این اسکار که دومین اسکار فرهادی است، در سینمای ایران یک اتفاق بود.
16 فیلم جشنواره فجر به طور همزمان در کرمان اکران شد
آنچه تا بدین جا مرور شد مربوط به اتفاقات سینمایی خارج از مرزهای استان کرمان بود، که البته به دلیل اهمیت بالای آن، اهالی سینمای کرمان را نیز مثل تمام سینماگران درگیر خود کرد؛ برگزاری چند جلسهی یادبود برای عباس کیارستمی، و بحثها و جدلهای فضای مجازی بر سر جشنوارههای فجر و اسکار، از نظر نگارنده فعالیتهای تک نفره و منفعلی بودند که جریان و گفتمانی را در داخل استان کرمان رقم نزدند؛ این انفعال در یادداشتی به قلم رضا شمسی دبیر صفحات فرهنگ و هنر استقامت و فردای کرمان در همین صفحات مورد نقد هم قرار گرفت. البته ناگفته نماند که این دو نشریه، در جریانهای سینمایی غیربومی نیز همواره کوشیدهاست تا صدایی متفاوت را منعکس کند؛ از آن جمله میتوان به دو صفحه ویژه کیارستمی در زمان مرگ او اشاره کرد که با مطالب تعدادی از سینماگران استان، رنگ و بویی بومی گرفت.
به هر حال از مرور اتفاقات جهانی و ملی سینما که بگذریم، اکران همزمان ۱۶ فیلم شرکت کننده در بخش اصلی جشنواره فجر در دو سینمای کرمان، از جمله رویدادهای سینمایی سال ۹۵ بود. البته بازی نادر فلاح؛ بازیگر کرمانی در فیلمهای “سد معبر” و “انزوا” به ترتیب به کارگردانی محسن قرایی و مرتضی علی عباس میرزایی، که منجر به نامزدی وی برای دریافت جایزه مکمل مرد شد، بازی حسین شریفی؛ بازیگر نوجوان رفسنجانی در فیلم ۲۱ روز بعد به کارگردانی محمدرضا خردمندان، و ساخت فیلم کوتاه داستانی “نسبت خونی” به کارگردانی پدرام پورامیری و حسین امیری دماری؛ کارگردانان جوان کرمانی که به عنوان یکی از ۶ نامزد فیلم کوتاه فجر معرفی شد را هم میشود کم و بیش به پای حضور کرمان در بزرگترین اتفاق سینمایی کشور نوشت.
در جشنواره سینما حقیقت از دو مستندساز کرمانی تقدیر شد
همچنین بخشی از جشنواره سینما حقیقت در سال ۹۵ به مرور سینمای کرمان اختصاص داشت؛ در همین راستا تعدادی از فیلمهای مستندسازان کرمانی در طول برگزاری این جشنواره در تهران نمایش دادهشد، از دو مستندساز کرمانی؛ منوچهر عسگری نسب و محمد اسلامی تجلیل شد و در پایان و بعد از برگزاری اختتامیه در تهران، کاروان سینمای مستند جشنواره حقیقت به کرمان آمد و در مدت اقامت ایشان در کرمان تعدادی از فیلمهای مستند سازان کرمانی در کنار تعداد از فیلمهای برتر جشنواره سینما حقیقت در سینما شهر تماشا کرمان برای علاقهمندان به سینمای مستند نمایش دادهشد.
جشن امضای مستند “شش قرن و شش سال” ساختهی مجتبی میرطهماسب کارگردان کرمانی که در کتاب فروشی طاقچه اتفاق افتاد، از جمله جشن امضاهای سینماییای بود که میشود بخشی از مرور سینمای سال ۹۵ کرمان را به آن اختصاص داد. البته که ساخت این مستند به چند سال پیش برمیگردد و ارتباط خاصی هم با کرمان ندارد و مجتبی میرطهماسب نیز علیرغم کرمانی بودن، ارتباط خیلی پررنگی با این شهر ندارد و شاید پررنگترین ارتباط او با کرمان ساخت مستند “بانوی گل سرخ” است که به فعالیت اقتصادی همایون صنعتی زاده در گلاب زهرا میپردازد. همهی اینها درست اما میرطهماسب در حوزهی کاری خودش انسان با تجربهای است و حضور او در شهر کرمان میتوانست از گپ و گفتی کوتاه و مختصر فراتر رود و دوستان و به خصوص مسوولین امر در حوزهی سینما میتوانستند از حضور او در این شهر بیشتر استفاده ببرند.
حامد سعادت برندهی جایزه اول فیلم رشد شد
سینماگران کرمانی امسال هم مثل هر سال دیگر فیلم ساختند و بعضی از این فیلمها جوایزی را به خود اختصاص دادند؛ از جمله حامد سعادت برای فیلم “مردی که فسیل شد” جایزه اول جشنواره فیلم رشد را از آن خود کرد و همین افتخار آفرینی باعث شد تا در جلسهای در استانداری کرمان از او و آرمین قطبی تقدیر به عمل آید.
فیلم آتلان که ساخت آن به سال ۹۳ برمیگردد در سال ۹۵ هم در چندین جشنواره خارجی شرکت کرد و افتخاراتی آفرید. حمید میرحسینی کارگردان جوان و فعالی کرمانی، امسال نیر کارنامهی پرباری داشت و از جمله فعالیتهای او میتوان به ساخت مستند “هوتک در شیدایی” اشاره کرد؛ این مستند در جلسهای با حضور هنرمندان و مسوولین رونمایی شد.
همچنین نام مهدی بوستانی شهربابکی که او هم از سینماگران کرمانی مقیم تهران است در سال ۹۵ چندین بار شنیده شد؛ از جمله به خاطر تالیف کتاب “بر بلندای فیلم کوتاه” که به همین مناسبت از او در جشن خانه سینما هم تقدیر شد.
در این گزارش مختصر که به مرور رویداهای مهم سینمای کرمان در سال ۹۵ اختصاص دارد البته نمیشود نام تمام فیلمهای ساخته شده، جوایز، و جشنوارهها را آورد و آنچه در این یادداشت کوتاه آمد تنها چکیدهای از اهمهمترین اتقاقات سینمای کرمان در سال ۹۵ بود.
با این همه در یک نگاه کلی به سینمای کرمان در سال ۹۵ میشود به راحتی فهمید که در این سال پر شور و تنش سینمایی که بر جهان و بر کشورمان ایران گذشت سینماگران کرمانی آنطور که باید و شاید سهیم نشدند و به آرامی از کنار این وقایع گذشتند و شاید بشود یکی از دلایل این خاموشی را کمرنگ بودن گفتمان نقد در سینمای کرمان دانست
امیدواریم که سال آینده علاوه بر سالی پر محصول برای سینمای کرمان؛ چه در بخش تولید و چه در گفتمان سازی نقد، سینماگران کرمانی به اتفاقات اطراف خود نگاه فعالانهتری داشته باشند و شاهد حضور پررنگ تر ایشان در وقایع جهانی و ملی سینما باشیم.