گفت و گو با هوشنگ کردستانی؛ هنرمند موسیقی نواحی و رییس انجمن موسیقی جنوب استان کرمان
موسیقی نواحی را سلیقهای نکنیم
مرجان افشاری راد – در گهواره بود که برای اولین بار صدای خوش مادرش و آوای خوشنوای نی عمویش او را به جهانی آورد که هنوز در آن نفس میکشد.
هوشنگ کردستانی که به روایت خودش اولین صدایی که در دنیا شنیده صدای موسیقی جنوب کرمان بودهاست، این موسیقی را به عنوان ارث خانوادگی میشناسد؛ میراثی که در ترکیب با علاقهمندی و پشتکارش، او را بر آن داشته تا رساندن این موسیقی به گوش دیگر مردمان استان و کشور را رسالت خود بداند و در آن اصرار ورزد.
کردستانی که به گفتهی خودش از سال ۱۳۵۵ به موسیقی مشغول است بعد از شرکت در اردوی رامسر و آشنایی با منصور تهرانی؛ سازندهی قطعهی “یار دبستانی” و یک تبعیدی که کانون هنرهای مدارس را مدیریت میکرده، با موسیقیهای دیگر آشنا شده و علاوه بر موسیقی نواحی در موسیقی سنتی هم تجربیاتی دارد؛ از جمله شرکت در جشنواره فجر سال ۱۳۶۸ همراه با گروه فواد توحیدی، همکاری با احمدرضا موید محسنی در آلبوم “گل زیره ارمغان استان کرمان” و همکاری با رامین آزادآور در جشنواره بین المللی تئاتر فجر در تالار وحدت.
کردستانی همچنین خود را شاگرد علی اصغر خان بهاری میداند و میگوید که از محضر اساتیدی چون خلیل برهانی و داریوش خان برهانی نیز استفاده بردهاست.
بهانهی گفت و گوی ما با او انتخابش به ریاست انجمن موسیقی جنوب کرمان همین چند وقت پیش و البته نزدیکی به زمان جشنواره موسیقی نواحی ایران بود که موضوع دوم در گفت و گوی پیش رو محوریت یافت؛ گوی من با هوشنگ کردستانی را بخوانید:
آقای کردستانی! با توجه به اینکه جنوب استان کرمان، یکی از مهمترین بخشهای استان، در حوزه موسیقی نواحی است، به عنوان شروع گفت و گو میخواهم ما را با این موسیقی آشنا کنید؟
در منطقهی جنوب کرمان اقوامی زندگی میکنند که از سالیان دور به خاطر وجود هلیل رود، خاک حاصلخیز و آب و هوای چهار فصل، به این منطقه مهاجرت کردهاند. مردمانی از اقوام کرد، لر، فارس، بلوچ، ترک و حتی ترکمن وارد این منطقه شدهاند و فرهنگ خود را نیز با خود آوردهاند. بنابراین میشود گفت موسیقی نواحی این منطقه چکیدهای از موسیقی تقریبا اکثر اقوام ایران است؛ حتی رد پایی از موسیقی آفریقایی هم در این منطقه هست؛ به خاطر وجود سیاهانی که در سالیان دور به عنوان برده به اینجا آورده شدند؛ موسیقی ما حتی از موسیقی عرب هم تاثیر گرفته و رگهای از موسیقی آنها هم در موسیقی جنوب کرمان دیده میشود چرا که گروهی از طوایف عرب نیز در جنوب کرمان ساکن شدهاند.
به همین دلیل در جشنواره نواحی هنرمندانی از اقوام لر، کرد، مازندارانی، خراسانی و … وقتی که اجرای هنرمندان جنوب مثل مرحوم آقای یوسف سلیمی یا خود من را میشنیدند، میگفتند که با موسیقی ما خیلی خوب ارتباط برقرار میکنند و آن را میفهمند.
آیا موسیقی اقوام مختلف بعد از ورود به جنوب کرمان حال و هوای متفاوتی هم پیدا کرده؛ منظورم این است که میشود گفت موسیقی جنوب کرمان هویت جداگانهای دارد؟
بله؛ چون الحان موسیقی اقوام مختلف در جنوب کرمان با هم تلفیق شده؛ جنس موسیقی آنها در هم ادغام شدهاست. اگر یک کرد از شنیدن موسیقی ما لذت میبرد یا یک لر دلیلش این است که خصوصیتی از موسیقی خودش را در آن میشنود؛ اگرچه آنچه میشنود موسیقی کردی یا لری نیست. مثلا ما یک مقام بیابانی با نام کردی داریم که در واقع کردی نیست و یک آواز دشتی است که به نام کردی خوانی معروف و مرسوم است. ملاحت موسیقی ما هم به همین است.
آیا این موسیقی هنوز هم در جنوب کرمان زنده است و هنوز هم هنرمندانی هستند که آن را زنده نگه دارند یا فکر میکنید این موسیقی به گذر زمان کمرنگتر میشود؟
امروز جوانها کمتر به این نوع موسیقی رغبت نشان میدهند و دلیل آن هم فضای مجازی یا سلیقههایی است که به خاطر موسیقیهای بیهویتی که وارد زندگی ما شده، خراب شدهاست. البته جوانهای زیادی هستند (بیشتر جوانها) که هنوز به موسیقی مقامی علاقه نشان میدهند؛ در مراسم مختلف محلی این جوانها هستند که برای شنیدن موسیقی پدرانشان که از قدیم به آنها ارث رسیده، درخواست میدهند. در خیلی از مراسمهای ما هنوز موسیقی نواحی اجرا میشود؛ آتشی روشن میشود، مردم دور آن مینشینند و صدای سرنا و دهل و چنگ رودباری و نی و … را میشنوند. در شب نشینیها هم این نوع موسیقی اجرا میشود و جوانها به آن رغبت نشان میدهند.
خدا را شکر از سال گذشته که دوباره جشنواره موسیقی نواحی استارت خورد، انگیزهای هم زنده شد و جوانها دوباره سعی کردند که برای یادگیری قدم بردارند. به هر حال در مجموع میتوانم بگویم موسیقی نواحی در جنوب کرمان زنده است و رواج دارد.
با این همه امیدواریم جوانها همت کنند و از داشتههای پیشکسوتها استفاده کنند و به آنها احترام بگذارند؛ از اساتید بخواهند که داشتههایشان را در اختیار آنها بگذارند و بتوانند در سالهای آینده داعیه داری کنند و نگذارند که این نشانههای فرهنگ ما از بین بروند.
این نوع موسیقی یعنی موسیق نواحی، برند ما است نه فقط در استان کرمان بلکه در همهی ایران بزرگان موسیقی ما و موسیقی ما نشانههای فرهنگ ما هستند که امیدوارم جوانها این آدرسها را خط نزنند و روشن و پررنگشان بکنند تا این هنر ملی ما استمرار داشته باشد و به موزه نرود؛ مردم آن را بشنوند و جوانها با آن ارتباط برقرار کنند.
از سالها پیش جشنواره موسیقی نواحی در استان کرمان برگزار میشود و امسال هم دوره دهم آن تا چند روز دیگر آغاز میشود، برگزار شدن یا نشدن این جشنواره، چه تاثیری بر موسیقی نواحی در منطقهی شما گذاشتهاست؟
از زمانی که جشنواره موسیقی نواحی ایران به جهت حفظ و اشاعه و شناسایی هنرمندان فراموش شده طراحی و اجرایی شد باعث زنده شدن امید و انگیزه برای حضور هر چه بهتر هنرمندان این جنس موسیقی در جشنواره شد؛ خیلی از فراموش شدهها چندین سال روی سن دیده شدند دوباره مردم آواها و نواهای آنها را شنیدند. هر سال مردمانی در کرمان با این نوعی موسیقی چند شب زندگی میکردند و هنرمندان دور هم مینشستند و با همدیگر و موسیقی هم آشنا میشدند و لذت میبردند.
اما متاسفانه این اتفاق بعد از ۵-۶ سال تعطیل شد و باعث شد دوباره هنرمندان موسیقی نواحی به حاشیه بروند و دچار روزمرگی بشوند و در این پروسه متاسفانه چندین سال خیلی از اساتیدی که داشتیم نتوانستند هنرشان را به گوش شیفتگان و تشنگان برسانند. طبیعتا جوانان هم وقتی میبینند پیشکسوتان و اساتیدی که سالها در این مسیر حرکت کردند و مویی سفید کردند دوباره به حاشیه میروند و به این نوعی موسیقی و هنرمندان بیتوجهی میشود، آنها هم دچار رخوت میشوند و برای آموزش علاقه نشان نمیدهند. خدا را شکر این جشنواره دوباره استارت خورد و باز هم انگیزهای داده شد و امیدی زنده شد. امیدوارم این امید همیشه ادامه داشته باشد و هیچ وقت جشنواره نواحی به تعطیلی کشیده نشود و سلیقهای با آن برخورد نشود که هرکس از آن خوشش آمد ادامهاش بدهد و هرکس گوشش به این آواها آشنا نبود آن را به تعطیلی بکشاند و هنرمندان را به حاشیه ببرد. نباید جشنواره موسیقی نواحی سلیقهای باشد.
به عنوان مسوول انجمن موسیقی جنوب استان برای حفظ و صیانت از موسیقی نواحی آن منطقه چه برنامهای دارید؟
ما سال گذشته جشنواره موسیقی نواحی جنوب کرمان را به مدت دو شب در کهنوج برگزار کردیم. هدفمان از این کار هم یکی شناسایی جوانهای بااستعداد بود و دیگر معرفی هنرمندان پیشکسوت به مردم جنوب کرمان. خوشبختانه مردم هم از این برنامه استقبال کردند.
امسال هم برنامه داریم که بخش آموزش و پژوهش در حوزهی موسیقی نواحی را در منطقه فعال کنیم. به همت مدیر کل محترم و با انگیزه اداره ارشاد حاج آقا اسحاقی اصرار بر این است که این اتفاق بیافتد و انشالله میافتد. در این بخش از تجربهی اساتید استفاده میکنیم و جوانهایی که مستعد هستند و انگیزه دارند را برای این کار شناسایی میکنیم. جلسه آموزشی برای آنها میگذاریم و ملزومات رفتن اساتید به شهرهای مختلف را فراهم میکنیم. اگرچه آموزش موسیقی نواحی سینه به سینه است و خود شاگرد باید خدمت اساتید برسد تا بتواند از تجربهی آنها استفاده کند ولی ما هم سعی میکنیم به این اتفاق کمک میکنیم و دینمان را ادا میکنیم.
علاوه بر همهی اینها که گفتم در حال برنامه ریزی برای جشنوارهای هستیم که نوای مشترک مردمان نجیب جنوب کرمان، سیستان وبلوچستان و استان هرمزگان است: جشنواره نواخوانی لیکو.
با مسوولین ادارات کل ارشاد این استانها هم رایزینی کردیم و قولهایی برای مساعدت گرفتیم که از جمله حضور استاد عزیزمان شیرمحمد اسپندار و دیگر اساتیدی که در بخش لیکوی سیستان بلوچستان و هرمزگان دستی بر آتش دارند، استفاده کنیم. امیدواریم این اتقاق بیافتد و ما هم سعی میکنیم که این جشنواره منطقهای را همیشه در جنوب حفظ کنیم و اگر بتوانیم هر ساله آن را برگزار کنیم.
در آخر این گفت و گو دوست دارم یادی بکنم از مرحوم یوسف سلیمی که متاسفانه وقتی زنده بود قدرش را نشناختند و امروز جایش در موسیقی نواحی ایران خالی است.
همچنین گلهای دارم از اهل رسانه جنوب که برای معرفی این نوعی موسیقی و حتی موسیقیدانهای جنوب وقت نمیگذارند.
و در نهایت هم میخواهم از این رسانه استفاده کنم و در همین جا پیامی را به استاندار برسانم؛ ما از ایشان توقع داریم که نگاهی هم به انجمن موسیقی جنوب کرمان داشته باشند؛ توقع دارم که ایشان همت کنند تا ما از کمک آنها استفاده کنیم. از همین جا از استاندار عزیز و پرتلاشمان خواهش میکنم اگر این مصاحبه را دیدند یا حرفهای من را شنیدند، کمک کنند تا بتوانیم جشنواره لیکو را برگزار کنیم که هم عزتی برای جنوب کرمان است و هم برای کل
کرمان.