محسن جلالپور در گفتوگو با استقامت مطرح کرد
ورود «آرام» به بورس پسته!
محمد لطیف کار – چند سالی میشود که موضوع ورود پسته به بورس مطرح است. مدافع سرسخت این ساز و کار هم دکتر محمدرضا پورابراهیمی نماینده مردم کرمان و راور است. او از چهرههای اصلی بورس ایران و اکنون ریاست کمیسیون اقتصادی مجلس را بر عهده دارد. در گذشته این پیشنهاد او موافقان کمی داشت؛ اما حالا تعداد قابل توجهی از مسوولان دولتی، و حتی تجار یا کسانی در اتاق و انجمن پسته با او همراهی نشان میدهند. امسال اما صدای راهاندازی و فعالیت بورس پسته از همیشه بلندتر است. صدای مخالفان هم بلندتر شده است و این رویارویی به رسانهها هم رسیده است. محسن جلالپور از جمله تجار و فعالان اقتصاد پسته است که لحن او اندکی متفاوت و تحلیلیتر است. ضمن اینکه از بیان نگرانی خود بخاطر مشکلات راهاندازی این پدیده و بازار نو فروگذاری نمیکند اما معتقد است ورود به بورس پسته معادل با شفافسازی میباشد و برای آن مزیتهای زیادی قائل است. این در حالی است با اینکه بسیاری از همقطاران او در تجارت و انجمن پسته حاضر به پذیرش نقطهنظرهای او نیستند؛ اما لحن او در هردو سوی موافقان و مخالفان، ملایمتر و تحلیلی است. با این وجود وقتی از او میپرسم شما حاضرید محصول پستهی خود را امسال به بورس بسپارید پاسخ سرراستی از او نمیگیرم؛ الا اینکه بهطور تلویحی میگوید هنوز شرایط کاملا آماده نیست. این گفتوگو را که چهار روز قبل با او انجام دادهام بخوانید
آقای جلالپور به طور کلی بازار پسته امسال را چطور ارزیابی میکنید؟
امسال از نظر ما تولید پسته در بالاترین میزان محصول طی دههی ۹۰ قرار داشت. یعنی در طول پنج سال از ۹۰ تا ۹۵ هیچ زمانی محصولی به اندازهی امسال نداریم و پیشبینی میکنیم که در سال ۹۷ هم محصولمان فوقالعاده کم باشد و ۹۸ و ۹۹ هم باز به امسال نرسیم و ۹۸ و ۹۹ بیش از ۹۷ باشد؛ یعنی به ۹۶ نخواهد رسید و این بدان معناست که محصول ۹۶ عدد بزرگی است. اما از این محصول یک بخشی روی درخت، دچار آفت و کممغزی و بیمغزی و اصطلاحا پوک شده. آماری که دارم بیانگر این است که ۳۰ درصد پستههایی که چیده میشود؛ یا پوک یا پستهی درجه دو است و حدود ۷۰ درصد پسته خندان است که جدا شده و برای صادرات میرود.
این وضعیت محصول پسته در کل کشور است؟
بله. در مورد کل استان و کشور است که عمدتا در کرمان بیش از بقیهی مناطق این مساله نمود دارد؛ ولی من از فیضآباد و از بعضی مناطق دیگر کشور هم که سوال کردم گفتند کیفیت پستهی امسال پایین بوده؛ به دلیل حجم بالای محصول و شرایط آب و هوایی و مشکلاتی که در آبدهی و در شرایط آب و هوایی سال ۹۵ و ۹۶ داشتیم، باعث شده بخشی از محصول به مغز نرود.
برخی میگویند به دلیل گرمی شدید هوا بوده؛ درست است؟
از نظر کشاورزی نمیتوانم قضاوت کنم اما وقتی تحت شرایطی که اشاره کردم لقاح انجام نشود بخشی از محصول پوک میشود. علاوه بر این، گرمای شدید میتواند موجب نیممغزها و بخشی که مغز کامل ندارند بشود. من در دو، سه هفتهی گذشته که زمان برداشت بود از چندین خط فرآوری بازدید کردم تقریبا بین ۲۵ تا ۳۰، ۳۵ درصد از پستهها به پستههای درجه دو تبدیل میشوند؛ شامل پستههای پوک، روآبی، کممغز، ریزها که به آنها نخودی میگوییم، و پستههای کج و معوج که شکل سالمی ندارند. و ۷۰ درصد پسته به طور متوسط دارد در خطهای پستههای خوب، پستهی خندان و دهنبست میرود.
آن ۷۰ درصد کیفیتشان عالی است؟
آن ۷۰ درصد بزرگترین مشکلی که دارد مربوط به اونسشان است رویت بسیار عالی است؛ ولی به جهت اینکه درخت پربار بوده نتوانسته پستهی درشت را تحویل بدهد؛ بنابراین بر خلاف هرسال که ما پسته ۲۸، ۳۰ و ۳۰، ۳۲ داشتیم، امسال عمده پستهی ما ۳۲، ۳۴ و ۳۴، ۳۶ هستند. یعنی عملا ریزتر هستند و بنابراین در مجموع، ما دچار گرفتاری اونسی هم هستیم. پس اگر بخواهم صحبتم را در مورد میزان پسته جمع ببندم از نظر میزان، ما بیشترین برداشت را از درخت داشتیم، ولی اینکه این میزان چقدر به پسته تبدیل شده، حدود ۷۰ درصد بوده است و این، تقریبا مساوی با میزان محصولی است که ما سال گذشته از درخت برداشتیم.
اگر به تُن بخواهیم بگوییم چقدر میشود؟
برآورد این است که ۲۳۰ هزار تن پسته برداشت میکنیم که ۷۰ درصدش حدود ۱۶۰ تا ۱۷۰ هزار تن است. سال گذشته هم همین مقدار بود. یعنی عملا میزان پسته خوب ما با چند سال گذشته تغییری نکرده است. بخشی از پسته به درجه دوم تبدیل شده، بنابراین امسال به جهت برداشت از درخت و میزان محصول، سال پرباری است؛ ولی از نظر کیفیت هم به جهت آن ۳۰ درصد که به سمت درجه دو رفته، و هم به جهت اونس که پستهی ما ریز شده؛ چندان سال خوبی نیست. در مورد بازار با این وضعیت و با توجه به اینکه آمریکا هم امسال محصولش نسبت به پارسال کاهش پیدا کرده؛ و حدود ۴۰ درصد کمتر تولید داشته؛ یعنی سال گذشته که ۴۱۵ هزار تن داشت؛ امسال ۲۷۰ هزار تن دارد و ما هم که سال گذشته ۱۷۰ هزار تن داشتیم امسال ۲۳۰ هزار تن داریم. مجموع محصول ما و آمریکا امسال ۵۰۰ هزار تن است. با میزان محصولی که سال گذشته آمریکاییها روی دستشان مانده؛ حدود ۶۰۰ هزار تن پسته الان برای عرضه در بازار وجود دارد که مساوی است با همان میزان پستهای که سال گذشته ایران و آمریکا روی هم به بازار عرضه کردند. بنابراین میزان عرضهی امسال با سال قبل چندان فرقی نمیکند و با توجه به اینکه سال آینده برای ایران سال بسیار کم محصولی است، آنچه که پیشبینی میشود این است که ما سال آینده کمتر از ۱۵۰ هزار تن پسته داریم؛ بسیار کممحصول و جزو سالهایی خواهد بود که از نظر حجم کمی محصول در دههی نود شاید رکورد بزند! بنابراین به نظرم ما نگران فروش نباید باشیم؛ این میزان فعلی محصول ما حتما به قیمت خوب فروش میرود. من بازار پسته را امسال بازار قابل قبول خوب و مطمئنی ارزیابی میکنم.
آقای جلالپور چند سالی است که صحبت از ورود پسته به بورس میشود؛ امسال اما خیلی جدیتر این موضوع از سوی دکتر پورابراهیمی، استاندار و بعضی از فعالان و مسوولین دیگر پیگیری میشود. در مقابل میبینیم برخی تجار و چهرههای پسته و چهرههای سرشناس انجمن پسته مخالفت میکنند. نظر شما چیست؟
اصلا بورس معنایش شفافیت است. یعنی وقتی کالایی به بورس میرود عمدهی اتفاقی که برای آن کالا میافتد شفافیت است. از آنجا که شفافیت هم کالای نایاب و کمیابی است ما باید در هر شرایطی از آن استقبال بکنیم. بنابراین به دلیل شفاف شدن بازار و شرایط آن، ما جزو کسانی هستیم که فکر میکنیم بورس میتواند کمک کند و بازار را به سمت شفافیت در زمینههای کشف قیمت بیاورد. همچنین این صحبتهای نادرست را که میگویند صادرکننده و تولیدکننده و توزیعکننده دارد پول اضافی میخورد را روی عدد و رقم بیاوریم و کاملا شفاف نشان دهیم تا خیلی از این ذهنیتهای غلط بین مسوولین و مردم برطرف شود.
دوم اینکه با وجود بورس، ابهام همیشگی در مسالهی حجم پسته و آمار محصول، برطرف میشود؛ الان هرکس یک نوع صحبت میکند. جهاد کشاورزی، انجمن پسته، باغداران و فرمانداران هرکدام برای خودشان آماری دارند. دلیل سوم مسائل متعدد مربوط به مالیات و مسائل این چنینی در پسته است که هر روز صادرکنندهها گلایه دارند که ما صادرکننده هستیم ولی سازمان مالیاتی ما را به چشم بازار داخلی نگاه میکند. وقتی بازار شفاف باشد بسیاری از این ابهامات برطرف میشود. پس عملا با بورس شفافیت به بازار و تولید پسته و صادرات و صنعت پسته کمک میکند.
میخواهید بگویید کسانی که با راهاندازی بورس پسته مخالفت میکنند، در واقع مخالف شفافیت هستند؟
اصلا به این دلیل نیست. آنها اینها را میدانند. اما مشکلاتی وجود دارد. به نظر من آنها مخالفت نمیکنند؛ بلکه حرفشان این است که اینکار اجرایی نیست. میگویند پسته یک کالای کشاورزی است نه کالای ساختنی. بنابراین شرایط آن در هرسال فرق میکند؛ محصولی است که حداقل چهار آزمایش لازم دارد. یک آزمایش شخصی؛ آزمایش شخصی این است که خریدار پسته حتما باید پسته را ببیند و تا آن را نبیند نمیتواند آن را تایید کند و هرسال هم این رویتها فرق میکند. امسال پستهی ما از نظر رویت فوقالعاده خوب است؛ ولی سال گذشته رویت آن خوب نبود؛ رنگ پسته، شکل پسته، دهانباز بودن پسته، توچینی و دستچینی پسته بخشی است که خریدار پسته باید آن را ببیند. چه خریدار خردهفروش که میخواهد آن را ببیند و به خانهاش ببرد؛ چه ما که صادر میکنیم و خریدارمان میخواهد آن را بستهبندی کند و در فروشگاههای اروپا و آمریکا و بخشهایی از آسیای میانه و خاور دور عرضه کند. اما چهار آزمایشی که باید انجام شود؛ یکی آزمایش فیزیکی است؛ اونس، عیار، میزان مغز، میزان حجم، و وزن پسته و مواردی از این دست است که انجام میشود. دوم آزمایش میکروبی است؛ میکروبهایی هستند که میتوانند آدم را مریض کنند و موجب امراض غیر قابل درمان بشوند. باید آزمایشگاهی برای پسته وجود داشته باشد. سوم آزمایش شیمیایی است یعنی باید سم داخل پسته را به جهت آفلاتوکسین که سالها مطرح است ببینند و در کنار اینها، آزمایش باقیماندهی سموم است. یعنی ما سمپاشیهای غیرمتعارف داریم و بسیاری از خریداران بالقوهی ما امروز پسته را نمیخرند؛ میگویند باقی مانده سموم در پستهی شما زیاد است. بنابراین این آزمایشها عملا در پسته باید انجام شود و متغیر هم هستند. حالا کسی که میخواهد پسته را به انبار بورس بیاورد و میخواهد این را نگاه کند و تحویل بدهد اگر امروز به بورس آورد و اتفاقا آفلاتوکسین نشان نداد؛ یا باقیماندهی سموم را نشان نداد؛ و یا مسائل اونس و عیارش به دلیل هوا و رطوبتی که در هوا هست و تازه چیده شده؛ یک تغییری کرد، وقتی که میخواهد تحویل بگیرد چه کسی باید پاسخگو باشد؟ این خیلی تفاوت دارد. امروز پستهی بدون آفلاتوکسین با پستهی آفلاتوکسیندار در اروپا بین هزار تا هزار و ۵۰۰ دلار تفاوت دارد. یعنی کیلویی تقریبا نزدیک چهار تا شش هزار تومان تفاوت قیمت را شاهدیم؛ خوب؛ یک پستهای که ۳۰ هزار تومان است ۲۰ درصد قیمتش بسته به این آفلاتوکسین است که هیچگاه نمیتوان آن را تضمین کرد. حالا این محصول با این شرایط، چگونه در بورس میخواهد معامله شود؟ خریدار بورسی و فروشندهی بورسی چگونه تضمین میکند؟ بله آزمایش من اکنون نشان میدهد که ندارد ولی اگر فردا آزمایش کرد و داشت چه؟ پس کار سختی است. دوستان میگویند این امکانپذیر نیست. کالایی نیست که بشود ابعادش را در نظر گرفت، آن را متر کرد، اندازه گرفت، وزن کرد، دید، عکس گرفت و فردا گفت این همان کالایی است که من روز اول در بورس تحویل دادهام. بعضی گفتهاند وقتی که پسته به بورس میرود از نظر شیمیایی آزمایش نشود و فقط پستههایی که آزمایش فیزیکی شدهاند بروند. خوب؛ پسته از نظر فیزیکی هم اونس دارد که بر اثر رطوبت و گرمای هوا ممکن است تغییر کند. عیار هم دارد که باز همین اتفاق ممکن است بیافتد. در واقع، پستهای که شما تحویل میدهید امروز سالم است، اما تخم حشره در آن وجود دارد و فردا در آن انبار دچار آفت میشود.
بنابراین چون پسته یک محصول زراعی است و مشکلات آزمایشی دارد دوستان معتقدند چنین چیزی امکانپذیر نیست و اگر چیزی امکانپذیر نباشد و شما در روند فعلی اخلال به وجود بیاورید و نتوانید روند جایگزین را جا بیندازید عملا مثل کلاغی میشوید که میخواهد راه رفتن کبک را یاد بگیرد و از آنچه که الان هست هم میافتد. این گفتهی من نیست؛ برخی دوستان این را می گویند. من به عنوان کسی که در تلویزیون هم از راهاندازی بورس دفاع کردم، میگویم باید این مشکلات را حل نمود و برای آن راهکار پیدا کرد. من موافق شفافیت و جریان صحیح کار هستم و معتقدم همهی سازمانها و مجموعهها باید کمک کنند تا این مسائل حل شود؛ ولی دوستانی که اکنون با این مساله مخالف هستند میگویند شما عملا با این کاری که میخواهید انجام بدهید، در بازار فعلی که دست بخش خصوصی است اخلال ایجاد میکنید؛ معتقدند در بازاری که همین سال گذشته با وجود فراوانی محصولی که در دنیا بوده اما ما حتی یک کیلو پستهمان روی زمین نمانده یک توقف ایجاد میکنید. و این بازار دچار سکته میشود و این سکته به آمریکا فرصت میدهد که بازار ما را بگیرد.
آقای جلالپور از قدیم گفتهاند سری که درد نمیکند دستمال نمیبندند. شما با توضیحاتی که دادید به نظر طبیعی میآید که تجار ریسک نکنند و منافعشان را به خطر نیندازند. شما چرا دفاع میکنید؟
ببینید؛ اگر این قضیه را بتوانیم خوب مدیریت کنیم، بازار از این خردهفروشی و بیتعهدی که امروز در آن هست؛ به شکل یک بازار منسجم در میآید. همین امروز که من روبهروی شما نشستم؛ میخواهم بروم یک قرارداد ببندم. خریدار خارجی حاضر است برای ۱۲ ماه با من قرارداد پسته ببندد. من اما نمیتوانم با او قرارداد ببندم؛ چون نمیدانم تا ۱۲ ماه آینده آیا میتوانم پسته تهیه کنم یا نه؟ در این مدت بازار پسته چگونه خواهد بود و ارز در آن زمان چه قیمتی دارد؟ اگر بازار بورس به وجود آید، در کنارش بازار سلف و بازار آینده پدید میآید؛ این بازارها کمک میکنند به اینکه ما بتوانیم موقعیت خودمان را مستحکم کنیم. بنابراین مزیتهایی دارد.
کشورهای دیگر اما ظاهرا بازاری برای بورس پسته ندارند؛ همینطور است؟
تنها رقیب ما آمریکا است که میانگین باغداریاش بالای ۱۰۰ هکتار است. ما میانگین باغداریمان کمتر از ۲٫۵ هکتار است. بنابراین باغات ما خرد است. در آمریکا پنج شرکت دارند کل ۴۰۰ هزارتن پستهشان را مدیریت میکنند. اما اینجا بیش از هزار شرکت و فرد دارند کار صادرات و خرید و فروش و امور متعدد را انجام میدهند؛ پس وضع ما با آمریکا قابل مقایسه نیست. اولا ما باغهای بزرگ نداریم؛ ثانیا صادرکنندگان بزرگ نداریم؛ ثالثا بنکدارهای بزرگ نداریم؛ رابعا مجموعهی بازارمان، بزرگ نیست. ما امروز در یک بازاری قرار داریم که خیلی کوچک و ضعیف است، ولی رقیب ما خیلی بزرگ است. در نهایت اگر یک روزی میزان پستهی تولیدی دنیا بیش از مصرف شود که داریم به آن سمت هم میرویم؛ یعنی به جای ۶۰۰ هزار تنی که امروز دنیا مصرف میکند ۸۰۰ هزار تن تولید شود، مسلما ما که کوچک هستیم و ضابطه و رابطه و ساختار نداریم؛ آسیبپذیرتر از کسانی هستیم که میتوانند در حجم بزرگ فعالیت کنند. یکی از مزایای بورس این است که در کنار خودش میتواند بازارهای فرعی، آینده، سلف و راههای متعددی به وجود بیاورد که بخشی از این نقصان را بپوشاند. کار دیگری که میتواند بکند این است که شما میتوانید با آن سند و گواهی سپرده کالایی که در بورس معامله میشود بگیرید، و بدون اینکه این پسته را جا به جا کنید، پستهی خرد را تبدیل به محموله کنید. شما امروز اگر بخواهید ۲۵ تن یک پارتی ببندید شاید بنا باشد از ۲۵ نفر متوسط یکی یک تن بخرید. اما زمانی که شما گواهی سپرده دستتان باشد یکجا ۲۵ یا ۵۰ یا ۱۰۰ یا ۵۰۰ تن تحویل میگیرید. این گواهیها رد و بدل میشود. هزینهی حمل و جابهجایی هم بسیار کمتر میشود. با این کاغذها شما میتوانید جلو بروید و نهایتا روزی که صادرکننده نهایی میخواهد بار را بردارد میتواند بار را با آن گواهیها مثلا با ۵۰۰ تن گواهی بردارد. بنابراین نباید از این بگذریم. همانهایی هم که اکنون مخالف هستند اذعان دارند اگر این کار شدنی بود کمک میکرد؛ اما متاسفانه به دلایلی که گفتم و راهکارهایی هم که دیده شده و مشکل هم هست و چون مشابه هم ندارد و نمیتوانیم از الگوهای مشابه الگو بگیریم کار سختی است. من به مسوولین بورس هم اعلام کردم که شما باید این کار را خیلی تدریجی، آرام و بعد از رفع نقاط ضعف و گرفتاریها انجام دهید و کاری به بازار فعلی هم نداشته باشید. مثلا دوستان میگفتند به کسانی که در بورس نمیآیند تسهیلات ندهید؛ من به شدت مخالفت کردم و گفتم شما میتوانید برای کسانی که در بورس میآیند یک تشویقهایی تعریف کنید؛ ولی اینکه برای بقیه مانع بسازید، در بازار اخلال ایجاد میکنید.
آقای جلالپور با توجه به اینکه ممکن است از بورس استقبال نشود فکر میکنید یک بورس ضعیف میتواند کاری از پیش ببرد؟
این را من به کارشناسان گفتم؛ که اگر فکر کنید این کار یک ساله انجام میشود بسیار اشتباه است. هم خودتان را به اشتباه انداختهاید هم بازار را گرفتار کردید. من کاملا این مطلب را به دوستان به عنوان متخصص پسته تفهیم کردم که این پروسه پنج تا ۱۰ سال زمان میبرد. اگر این کار را امروز شروع کنند، شاید سال ۱۴۰۵ به نتیجه برسد. بورس پسته یک پروسهی طولانی بوده و محال است بتوانید کمتر از یک دورهی پنج ساله حداقل شرایط را در بازار بورس فراهم کنید تا بتوانید کل پسته را به این بازار بیاورید و خیلی خطاست که بازار خوب فعلی که دارد کار میکند و مشتری دارد را دچار اخلال کنید. بزرگترین ثروت ما در بازار پسته همین بازار اروپا و آمریکا است؛ اگر به دست خودمان صدمهای به آن بزنیم اصلیترین ثروتمان را از دست دادیم. پس این خیلی احمقانه است.
مهمترین تشکل صنفی در این حوزه، انجمن پسته است؛ چرا این انجمن موضعگیری قاطع و شفافی در این خصوص ندارد؟
ببینید؛ وقتی که کسی با شدت مخالفت میکند و دلایل و مسائلش را نمیگوید؛ همگی حمله میکنند که بعضی از اینها میخواهند همه چیز در خفا انجام شود. در صورتی که به والله ما عاشق شفافیت هستیم و هیچکس مثل انجمن پسته و صادرکنندگانی که در کشور از مالیات معافند و هیچ مشکلی با سازمان مالیات ندارند؛ عاشق شفافیت و کار کردن در فضایی کاملا نورانی نیست. ولی به محض اینکه میگوییم مشکلات این است، دوستان میگویند بعضی علاقه دارند که پسته در خفا انجام شود و بازارش محدود باشد. امروز من به جرات میگویم ۸۰ درصد درآمد پسته به باغدار میرسد. همین امروز در چین هر کیلو پسته تقریبا هفت دلار است؛ شما دلار همین چهار هزار تومان هم حساب کنید میشود ۲۸ هزار تومان؛ امروز در همین جاده حاشیه شهر، پسته را از شما ۲۷ هزار و پانصد تومان میخرند یعنی ۵۰۰ تومان از اینجا تا چین تفاوت هست. این ۵۰۰ تومان را شما حساب کنید کسی اینجا میخرد، انبارداری میدهد، کرایه میدهد، در خارج میفروشد و میخواهد درآمد بدهد این چه درآمدی است؟ ۹۸ درصد پول پسته توسط باغدار دارد گرفته میشود. این بازار چیز پنهانی
ندارد. با اینترنت هم امروز نمیشود چیزی را مخفی کرد؛ قیمت دلار معلوم است. قیمت پسته هم معلوم است. من دیروز قیمت عمده پسته را از گمرک گرفتم تقریبا بیش از ۹۰ درصد صادرات ما تا امروز به چین بوده است. پستهی چین هم امروز هفت دلار است. پس این حرف بیحسابی است که باغدارها در این مسائل منافعی ندارند و عدهای میخواهند بازار طوری باشد که شفاف نباشد. ولی چون این سخنان مطرح میشود انجمن پسته میگوید ما موافق شفافیت و بورس هستیم؛ اما با روال درست.
با این وصف، اکنون انجمن پسته در مورد همکاری با بورس پسته نظر موافق دارد؟
– شخصا دهها ساعت به عنوان عضوی از انجمن پسته کمک کردهام و همینطور اقای ابطحی و آقای علوی هم کمک کردهاند.
اما آقای ابطحی در مصاحبهای که با او شده بود با بورس مخالفت کرده
است.
مخالفت کردند چون این دلایلش بوده است. ولی گفتند در این مسیر اگر شما خواستید با این روال جلو بروید انجمن آمادگی دارد همفکری کند و مسائل و مشکلات را برطرف کند.
پس تا آن مسائل حل نشود انجمن مخالف است؟
تا آن مسائل حل نشود نه تنها انجمن مخالف است بلکه این کار شدنی هم نیست.
آقای جلالپور خود شما به عنوان یک تاجر اکنون حاضرید پستهای که در اختیارتان هست را به بورس
بسپارید؟
اگر مطالبی که عرض کردم و مسائل آزمایشهای رویت و شرایط دیده شود و یک گروه کارشناسی جامعی با کمک انجمن پسته، اتحادیه خشکبار، صنعت پسته، فرآوری کنندگان و بورس کالا بنشینند یک کار اصولی و زیربنایی انجام دهند؛ بله. ولی امروز اصلا چنین امکانی وجود ندارد. اگر امروز هم همه پستهمان را به بورس ببریم، اصلا جایی وجود ندارد که پسته را ببریم.
پس چرا آدرس غلط میدهند که همه به بورس مراجعه کنند؟
فعلا زیرساختهایش نیست. من نشنیدم که گفته باشند همه بیایند. من شنیدم که میگویند کمک کنند بورس راه بیفتد و بازار بورس شکل بگیرد. تا به امروز هم کسی به من زنگ نزده که بگوید ما آمادگی داریم گواهی سپرده به عنوان یک صادرکننده به تو بفروشیم و یا اگر تو یک باغی داری پستهات را بگیریم و گواهی سپرده به تو بدهیم؛ تا این لحظه انجام نشده است.