اگر افضلی پور زنده بود دلگیر میشد

مرجان افشاری راد – زمانی که مهندس علیرضا افضلی پور با یاری همسرش فاخره صبا و بسیاری دیگر از یاران همراهش، دست به ساخت دانشگاه باهنر کرمان زد، شاید مهم‌ترین هدفش بهره‌مند کردن شهر کرمان از یک دانشگاه بود.

این تنها برداشت من نیست بلکه ادعایی است که آن زنده یاد خود بارها و بارها به آن اشاره کرده‌است. او دانشگاه کرمان را وقف مردم کرمان نموده‌است، که همین، خود نشان دهنده‌ی راستی و درست‌کرداری آن مرد بزرگ است در ادعایی که داشت.

او یک دانشگاه را در کرمان بنا کرد تا از این طریق حیات عمومی مردم این شهر را بهبود دهد و این یعنی اینکه دانشگاه شهید باهنر کرمان از ریشه و اساس با هدف تاثیرگذاری بر زندگی مردم کرمان، ساخته‌شده‌است.

از نظر نگارنده، اگر بنا باشد از اعتقاد مرحوم افضلی‌پور تبعیت شود، می‌توان نتیجه گرفت که کلیه‌ی اتفاقات علمی، فرهنگی و هنری، و ورزشی دانشگاه باهنر لازم است که حداکثرِ خیر را به مردم کرمان برسانند، که در غیر اینصورت می‌توان متصور شد اگر افضلی‌پور زنده بود، دلگیر می‌شد.

این نکته با تمام بدیهی بودنش اما به طور مداوم نقض شده‌است، چنانکه بارها و بارها از قول مسوولان دانشگاه شنیده‌ایم که وظیفه‌ی اصلی دانشگاه، ارائه‌ی خدمات به دانشجویان و اساتید است و خیر رساندن به غیردانشگاهیان در حوزه‌‌های مختلف در زمره‌ی وظایف دانشگاه نیست؛ و متاسفانه در ادامه‌ی چنین تفکری است که عموما اتفاقات دانشگاه باهنر کرمان از درون خودش سر گرفته و باز به درون خودش برمی‌گردد.

نمونه‌ی اخیر این اتفاق، دومین سمینار بین المللی زبان‌های ایرانی میانه بود که روزهای ۲۳ و ۲۴ مهر در پژوهشکده فرهنگ اسلام و ایران برگزار شد.

در این سمینار نیز همچون گذشته، اهمیت چندانی به حضورعلاقه‌مندان به فرهنگ، پژوهشگران و هنرمندان خارج از محیط دانشگاه، آشکار نبود و مصداق این بی‌توجهی را می‌شد در اطلاع‌رسانی بسیار محدود، جلوگیری جدی از ورود میهمانان و علاقه‌مندان غیر دانشگاهی به دانشگاه و دیگر موارد مشاهده کرد.

بسیار علاقه‌مندم که در این یادداشت کوتاه، منعکس کننده‌ی انتقادات مهمانانی باشم که علاوه بر دعوت شدن به این سمینار و برخی از آنها علی‌رغم در دست داشتن دعوت‌نامه اما از دم در دانشگاه با دلخوری، به خانه‌هایشان برگشتند. همچنین علاقه‌مندم گروهی از مسوولین دانشگاه را مخاطب قرار دهم و به جد از ایشان بخواهم که به امر تاثیرگذاری دانشگاه باهنر کرمان بر شهر کرمان توجه بیشتری داشته‌باشند. چرا که هدف افضلی پور از ساخت این دانشگاه همین تاثیر گذاری بود و اگر زنده بود و شاهد این برخوردها، دلگیر می‌شد.

همچنین، آنچه اهمیت ارتباط دانشگاه با فضاهای هنری، علمی و فرهنگی خارج از آن را دو چندان می‌کند، تاثیری است که این فضاها بر دانشگاه می‌گذارند و این تاثیرات دوطرفه می‌تواند شهری پویاتر در حوزه‌های مختلف علمی، فرهنگی و هنری را به شهروندانش نوید دهد.

این در حالی است که سمینار مذکور نیز مخاطبان غیردانشگاهی خود را از دست داد؛ سمیناری که زبان‌های ایرانی دوره‌ی میانه را با هدف «کمک به فهم بهتر تاریخ، ادیان، هنر، زبان و ادبیات این مرز و بوم و همچنین به درک بهتر پیشینه‌ای از سنت‌های ادبی شعر و ادب فارسی»‌، به عنوان موضوعِ محوریِ خود، برگزیده‌بود.

حتی اگر بسیار خوشبینانه تصور کنیم که سمینار مذکور به هدف خود رسیده باشد هم، باز از آنجا که غالب مخاطبین این برنامه‌ی علمی تنها دانشجویان و اساتید حوزه‌های تخصصی فرهنگ و زبان‌های باستان بودند، این دستاورد نمی‌تواند گستره‌ی تاثیرگذاری قابل توجهی داشته‌باشد. چرا که اگر در یک سمینار بتوانیم در زبان و ادبیات و هنر و سنت‌های شعری گذشتگان به درک بهتری برسیم، شاید یکی از مستحق‌ترین کسانی که باید این درک جدید را با آنها به اشتراک بگذاریم شاعران و منتقدان ادبی هستند. کسانی که شاید به حوزه‌ی آکادمیک تعلق نداشته‌باشند، اما تولیداتشان قطعا در فضای ادبی کشور و بالتبع دانشگاه تاثیر گذار خواهد بود.

از شاعران و منتقدان ادبی که بگذریم، محققین و علاقه‌مندان بسیاری هستند که در حوزه‌های تخصصی مربوطه کار می‌کنند اما به هر دلیلی در دانشگاه آمد و رفت ندارند، این گروه هم از جمله کسانی هستند که حتما علاقه‌مند به حضور در چنین جلساتی می‌باشند اما تنها به دلیل ساده‌ی عدم حضور سازمانی در دانشگاه از چنین جلساتی محروم می‌شوند و طبیعتا دانشگاه نیز فرصت شنیدن نظرات ایشان و مبادلات تخصصی با آنها را از دست خواهد داد.

در پایان نمی‌خواهم منصف نباشم و یک نکته‌ی اساسی را ناگفته بگذرم؛ و آن اینکه:

شاید وظیفه‌ی نهادهای تخصصی، همچون پژوهشکده فرهنگ اسلام و ایران، اندیشیدن به گوناگونی مخاطبین و افزایش گستره‌ی تاثیرگیری یا تاثیرپذیری در رویدادهای تخصصی نباشد، و شاید بهتر باشد که انجمن‌ها یا نهادهایی با هدف ارتباط با فضاهای علمی، فرهنگی و هنری و ورزشی غیردانشگاهی با دانشگاه تشکیل شوند و این مهم بر عهده‌ی ایشان باشد.