آیین رونمایی از دو کتاب حوزه دفاع مقدس برگزار شد

خوشبختترین نویسنده دنیا هستم

مینا قاسمی :  شامگاه سه‌شنبه، سوم مهرماه، تالار وحدت دانشگاه شهید باهنر کرمان با مراسم رونمایی از دو کتاب «اردوگاه اطفال» به قلم احمد یوسف‌زاده و «آلبوم عکس‌های آفتابی» اثر ابوالفضل کارآمد، جلوه‌ای تازه داشت. مراسم با حضور تعدادی از اساتید دانشگاه باهنر، اهالی فرهنگ و هنر و مسئولان فرهنگی برگزار شد و بیشتر از هرچیز، حضور عده‌ای از همدلان که شب‌هایی طولانی‌ را با هم گذرانده بودند، جلب توجه می‌کرد. آن‌ها که در شب‌های تاریکِ سال‌های اسارت باهم همزبان بودند، پا به پای احمد یوسف‌زاده، در این جشن حضور داشتند و با مناسک ویژه‌ای به آنان ادای احترام شد و از دایره‌ی همین دوستان مهدی طحانیان بود که درمورد دوران اسیریِ خود به ایراد سخن پرداخت.

همچنین مرتضی سرهنگی، مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری با سخنرانی خود، و سهیل محمودی، شاعر با سخنرانی و قرائت شعر و ترانه‌، مراسم را همراهی کردند.

این مراسم با اجرای آواز مجتبی دل‌زنده و پخش قسمت‌هایی از مستند دیدار «ناصره شرما»، خبرنگارهندی از اردوگاه اسرای نوجوان ایرانی و همچنین قرائت شعر توسط محسن کاشانی همراه بود.

مقاومت بچه‌ها را هنوز باورم نمی‌شود

احمد یوسف‌زاده روزنامه‌نگار و نویسنده‌ی کتاب اردوگاه اطفال و چندین اثر ارزشمند دیگر در این مراسم با ابراز خوشحالی از حضور حاضرین و به خصوص مهدی طحانیان، اظهار کرد:«می‌دانم که شما برای احمد یوسف‌زاده به این مراسم نیامده‌اید که البته حق‌اش هم نیست؛ می‌دانم شما برای تجلیل از قهرمانی‌های نوجوانی حضور پیدا کرده‌اید که در سنین ۱۴ تا ۱۶ سالگی با افسرهای سنگ‌دل عراقی روبه‌رو شدند و در اردوگاه اطفال حماسه‌ی به یادماندنی به جا گذاشتند. «اردوگاه اطفال» ماجرای رویاروییِ ۴۰۰ نوجوان ایرانی از همه‌ی استان‌های کشور با یک افسر بعثی و سربازانش (امیرمحمد عراقی) است. ماجرایی که هنوز بعد از این همه سال باورش نمی‌کنم که چطور بچه‌ها توانستند در اردوگاهی که با دو لبه‌ی یک قیچی می‌جنگیدند که یک لبه‌اش عراقی‌ها بودند و لبه‌ی دیگرش جاسوس‌ها، مقاومت کنند و بجنگند».

او در سخنان خود با اشاره به این‌که این مراسم را دانشجویان دانشگاه شهیدباهنر برگزار کرده‌اند، ابراز کرد:«برای من ارزشمند است که دانشجوها پا در عرصه دفاع مقدس بگذارند و آثار دفاع مقدس از طرف نسل جوان پذیرفته شود. مهم همین است که این نسل جوان، الگوی خود را در بین آزادگان بیابد».

او همچنین در بخشی از سخنان خود بیان کرد:«من خوشبخت‌ترین نویسنده‌ی دنیا هستم؛ چون همیشه قهرمان‌های کتاب‌هایم با من هستند و آن‌ها را دارم و می‌توانم در مراسم رونمایی از آثارم، حضور آن‌ها را هم در کنار خود ببینم».

از دفاع ‌مقدس برای خود سنگر نساختم

ابوالفضل کارآمد روزنامه‌نگار، مولف کتاب «عکس‌های آفتاب» و چندین اثر ارزشمند دیگر، در این مراسم اظهار کرد:«هرگز از دفاع مقدس برای خود سنگری نساختم که از طریق آن بخواهم به مطامع خودم برسم. عکس‌هایی که من به عنوان یک علاقه‌مندِ نه‌چندان حرفه‌ای، گرفته‌ام، امانت‌هایی هستند که دست من‌اند و باید آن‌ها را به صاحبان‌شان برگردانم».

وی گفت:«عکس‌هایی که در این کتاب چاپ شده‌اند، تنها نیمی از عکس‌های من هستند و نیمی دیگر را امید دارم در زمان حیاتم به انتشار برسند و اگرنه یقینا وصیت می‌کنم با سرمایه‌ی خودم این کار انجام شود». او در ادامه تشریح کرد:«روز چهل و پنجم جنگ بود که من از کرمان عازم خرمشهر شدم ولی وقتی به آن‌جا رسیدم شهر سقوط کرده بود؛ پس به اجبار به آبادان رفتم و اولین عکس‌هایم را در خلیج فارس گرفتم. اما متاسفانه دو حلقه عکس من مفقود شد. اما خدا را شاکرم که بعد از ۳۸ سال که آرشیو این عکس‌ها را در اختیار داشتم امروز منتشر شده‌اند. سال‌ها دغدغه‌ی این را داشتم که این امانت بزرگ، این عکس‌ها را به جامعه‌ی فرهنگی کشور تقدیم کنم که بالاخره این اتفاق افتاد. امید دارم که نسل جوان و نسل دانشگاهیِ ما خیلی خوب از این آثار استفاده کنند و تولیدات خوبی داشته باشیم».  او خاطرنشان کرد:«این آلبوم خودش حرف خودش را می‌زند. عکس‌ها هم حرف خودشان را می‌زنند و هیچ نیازی به توضیحات من نیست. عکس‌ها محصول فضای اثیری و معنوی و درخشانی است که در تاریخ ما وجود داشته و دارد. این مجموعه را به تمام بچه‌های عرصه دفاع مقدس و همه‌ی کسانی که دفاع مقدس برایشان مقدس است، تقدیم می‌کنم».  این کوشنده‌ی دفاع مقدس همچنین از برگزاری مراسم ابراز خرسندی کرد و گفت:«شاید بخشی از دردها و گرفتاری‌های ما با صحبت‌ کردن و سخن گفتن در چنین جمع‌هایی و در کنار چنین جمعی، مرتفع شود».

امروز به وصایای بزرگ‌تر‌هامان عمل کردیم

مرتضی سرهنگی در این مراسم گفت:«اگر خودمان را از طریق آیین‌نامه‌هایی که بزرگ‌ترهای ما برای ما به جا گذاشته‌اند نشناسیم، دچار سردرگمی می‌شویم. سید عبدالله بلادی بوشهری از منابع دینی، یکصد و ده بند نظام‌نامه‌ی حرب برای مبارزان نوشته است. در بند ۲۲ و ۲۳ این نظام‌نامه نوشته شده که فرمانفرما (فرمانده) باید از روی حقیقت گزارش جنگ بنویسد، و باید از صحنه‌های نبرد عکاسی شود. این حرف را او ۱۰۰ سال پیش زد و امروز هردوی این‌ها پیش روی ماست. امروز توانستیم به وصایای بزرگ‌ترها‌مان عمل کنیم. آن‌ها بودند که گفتند اگر خودمان را بشناسیم و اگر دشمن‌مان را بشناسیم از هزار جنگ نخواهیم ترسید. امید که هیچ جنگی در هیچ‌کجای جهان رخ ندهد و همه در پاک‌دامنی و صلح و علم و دانش زندگی کنند و اگر هم اتفاقی رخ داد، می‌دانیم که چنین تکیه‌گاه‌هایی داریم».

دفاع مقدس متعلق به همه مردم است

سهیل محمودی همچنین در سخنانی با تاکید بر این‌که برای نسل جدید نگاه دولتی برای جنگ تاثیرگذار نیست، بیان کرد:«وقتی می‌گوییم دفاع مقدس، منظورمان مجموعه‌ی مردم ایران است و این یعنی دفاع مقدس متعلق به همه‌ی مردم ایران است. همان‌طور که حافظ، شهریار، مولانا، باستانی پاریزی، منوچهر نیستانی، طاهره صفارزاده و… مجموعه‌ی همه‌ی مردم ایران هستند و متعلق به آنانند. پس آن را مصادره نکنیم. بگذاریم دفاع مقدس مال همه‌ی مردم باشد. امروز فراتر از نگاه‌ دولتی، به نگاه مردمی نیاز داریم تا بتواند ما را نسبت به تهدیداتی که امروز با آن‌ها روبه‌رو هستیم مقاوم کند. امروز باید به چیزهایی تکیه کنیم که مالِ ما هستند و تنها راه مقابله‌ی ما با آدمی که آن سر دنیا نشسته و ما را تهدید می‌کند که درواقع مظهر طنز تاریخ است، بازگشتن به فرهنگ دفاع مقدس است. طوری نشود که با بخشنامه‌ها و دستورالعمل‌ها نسل جوان را نسبت به این مقوله بی‌تفاوت کنیم و با بنرهای بی‌ریخت و تبلیغات نابه‌جا به این امر دامن زنیم. باید که با ادبیات جدی، با رویکردی جدی و با تبلیغاتی جدی، مهم‌ترین داراییِ خود را حفظ کنیم».

عشق ما به اسلام موجب استقامت‌مان بود

مهدی طحانیان در این مراسم در سخنرانی خود تاکید کرد:«تنها چیزی که باعث می‌شد که در دوران اسارت، در شرایطی که یک ساعت از آن می‌توانست کمر آدمی را بشکند، ایثار و از خودگذشتگی کنیم، آرمان‌ها و عشقی بود که نسبت به رهبرمان و اسلام عزیزمان داشتیم. تا زمانی که بتوانیم این را برای خود حفظ و پیوندی که امام بین ما و اسلام به‌وجود آورد، نگه داریم، پیروز همه‌ی میدان‌ها هستیم. آن روحیه و شجاعتی که اسلام می‌دهد هیچ چیز نمی‌تواند به ما بدهد».

این آزاده‌ اظهار کرد:«عراقی‌ها با اسرا کاری می‌کردند که از همه‌چیز تهی شود و به معنای واقعی با او کاری می‌کردند که سرِ سرافراز نداشته باشد و ذلیل و خوار شود. اسیر در مسیر انتقال به اردوگاه، وقتی پایش به اردوگاه می‌رسید، واقعا به هیات یک اسیر بود. آن‌ها همین را می‌خواستند و انتظارشان از ما این بود که افتاده شویم. که البته غرض و مرض آن‌ها چیزی نبود جز این‌که جنگ را از وجود سلحشوران ما تهی کنند. آن‌ها با استفاده از ما، تبلیغاتی را راه انداخته بودند که: ایران دارد بچه‌های کم‌سن و سال خود را وارد معرکه می‌کند و باید مانع او شد. اما در تمام آن سال‌ها که دشمن پیگیر این قضیه بود، بچه‌های ما جان بر کف در مقابل تمام مکرهای آنان ایستادگی می‌کردند و اجازه نمی‌دادند لحظه‌ای آب خوش از گلوی آن‌ها پایین رود یا لبخندی از سر پیروزی بر لبان‌شان بنشیند».

گفتنی است، در انتهای مراسم، شیوه‌ی دعوت از قهرمانان کتاب «اردوگاه اطفال» به روی سن و تقدیر از آن‌ها با آدابی ویژه و جذاب توسط دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان صورت پذیرفت.