مریم زندی عکاس هنرمند در تماشاخانه پارس کرمان:
با تمام وجودم عکس میگیرم
مینا قاسمی – در نشستی که شامگاه پنجشنبه ۲ اسفندماه در محل تماشاخانه پارس کرمان به منظور جشن امضاء جدیدترین مجموعه عکس مریم زندی با عنوان« گیسوانم در باد» برگزار شد، این هنرمند پیشکسوت، عکاسی را امری از عمق وجود خود برشمرد و در ادامهی که مراسم با اجرا و پرسشگری مژده موذنزاده و فاطمه یوسفزاده کارشناسهای ارشد رشتهی عکاسی پیش رفت، او بخشی از تجربهی سالهای طولانی عکاسیاش را با حاضران در میان گذاشت.
آغاز این نشست با نمایش مجموعه آثار وی از چهرههای هنرمندان ادبیات معاصر ایران، هنرمندان هنرهای تجسمی معاصر ایران و هنرمندان سینمای معاصر ایران همراه بود و پس از آن گفتوگوی حاضران با این عکاس صاحبنام ادامه یافت.
به گزارش خبرنگار فردایکرمان؛ مژده موذنزاده در این نشست مجموعه آثار مریم زندی را به منابع مهم مطالعاتی و دیداری برای علوم مختلف فرهنگشناسی، جامعهشناسی، مردمشناسی، اقلیمشناسی و… عنوان کرد و گفت:«آثار خانم زندی نشاندهندهی اطلاعات و ویژگیهای بسیاری مربوط به یک قوم اعم از پوشش، نوع معیشت، فعالیتها، خانهها، چادرها و.. است». وی افزود:«خانم زندی چه در عکسهای طبیعت و چه در عکسهای پرترهی خودشان همواره از نگاهی فرمالیستی پیروی میکنند و جزو اولین عکاسان خانمی هستند که شیوهی عکاسی مستندِ اجتماعی را به طور جدی دنبال کردند».
فاطمه یوسفزاده نیز با تأکید بر اینکه زندی از معدود عکاسان خانمی است که در عکاسی پرتره کار کردند، گفت:«توجه به زنان و زندگی آنان یکی از ویژگیهای پررنگ آثار خانم زندی است، و اصلا یکی از کارهای ایشان با عکس مادر و کودک آغاز میشود».
همچنین، در این مراسم زندی در پاسخ به سوال خبرنگار هفتهنامه استقامت مبنی بر اینکه:«مجموعه عکسهای انقلاب شما آثار متفاوتی هستند که جنبهی سندیت آنها همین امروز اهمیت دارد. سوالم از شما این است؛ چقدر در خلق این مجموعه با برنامهریزی کار کردید و عکاسی کردن این صحنهها را جدی دنبال میکردید؟ و چرا این شیوهی کار عکاسی اجتماعی و خبری شما بعد از این کار متوقف میشود و دیگر ما از کارهای مستند و اجتماعی شما خبری نداریم؟»، پاسخ داد:« خلق این مجموعه برایم اتفاقی نبود و زمانی که انقلاب رخ داد، تازه پنج، شش سال بود که دوربین داشتم و عکاسی میکردم. اما از دو جنبه به سراغ عکسهای انقلاب رفتم. یکی از جنبهی عکاسی بود؛ چراکه فضای انقلاب، فضای خوب و خاصی برای عکاسی بود؛ و من آن زمان در تلوزیون کار میکردم و عکاس مجلهی تماشا بودم. بیشتر عکسهایم از برنامهها بود و آن فضا برای عکاسی شرایط خوب و اتفاق مهمی بود».
وی افزود:«اما از جنبهی دیگر، اگر به سراغ عکسهای انقلاب رفتم، به خاطر خود انقلاب بود. انقلابی که فکر کردیم رخ داده تا آزادی و عدالت را بیاورد و من هم به عنوان یک جوان آرمانگرای آن دوره، مثل دیگر جوانان با انقلاب همراه بودم و سعی میکردم خودم را به همهی اتفاقات آن زمان برسانم و با تمام وجودم هم عکس میگرفتم. یادم هست زمانی که میخواستم خودم را به آن راهپیمایی عظیمی که در روز تاسوعا وعاشورای سال ۵۷ برگزار شده بود برسانم، کسی نبود که فرزندم را نگهداری کند؛ و بچهی یکسالهام را علیرغم اینکه گفته بودند آن روز تیراندازی میشود بغل گرفتم، دوربینم را هم برداشتم و رفتم عکاسی کردم. شوهرم هم آن زمان سرباز بود. بنابراین آنزمان من با تمام وجودم میرفتم که عکاسی کنم».
خالق مجموعه عکس «ترکمن صحرا» ادامه داد:«اما در مورد اینکه چرا دیگر عکس نگرفتم باید در مورد چند نکته توضیح دهم؛ اول اینکه عکسهای کتاب انقلاب، تا زمان رأی به دولت جمهوری اسلامی را در برمیگیرد؛ یعنی تا اول سال ۵۸٫ من تمام این سال را در خیابانها عکاسی کردم و آن زمان هم درگیریهای مختلف وجود داشت. عکاسی من تا سال ۵۹ ادامه داشت تا اینکه کمکم دیگر نتوانستم عکاسی در خیابانها را ادامه بدهم و چند بار دوربینم را گرفتند و مسائلی پیش آمد که به اجبار به عکاسی در فضاهای بسته و امنتر رو آوردم. از سال ۵۹ پروژهی چهرهها را شروع کردم و درواقع با آن شرایط پیشآمده هم دیگر علاقهای نداشتم که بروم. دیگر آن شور و شوق از بین رفته بود و نمیتوانستم عکاسی کنم».
زندی افزود:« عکسهای انقلاب را درواقع بایگانی کردم و شاید بگویم فراموششان کردم. شاید به این دلیل که دوست داشتم عکسها را زمانی منتشر کنم که قدری از واقعهی تاریخی خودش جدا شده باشد و عکس خبری نباشند و به عنوان نگاه عکاسانه نسبت به یک موضوع مهم مطرح شوند. بنابراین سال ۸۶ به فکر عکسها افتادم اما وزارت ارشاد حاضر به انتشار ۳۰ عکس از عکسهای من نشد. من هم زیر بار سانسور نرفتم، و طی ماجراهایی که در پیگیری انتشار عکسهای انقلابم داشتم، سرانجام در سال ۹۳ در زمان دولت آقای روحانی کتابم بدون سانسور مجوز گرفت».
وی در بخش دیگری از این نشست، در پاسخ به سوال «استقامت»، مبنی بر اینکه:« چقدر از عکاسی فنّ و تکنیک و تجربه است و چقدرِ آن مربوط به تسلط عکاس بر فرهنگ، روانشناسی، مردم شناسی، آگاهی تاریخی، جامعهشناسی و …مربوط است؟ و شما با چه نسبتهایی از ترکیب این دو، در مورد عکسها قضاوت میکنید؟»، پاسخ داد:«آن بخش از عکاسی که مربوط به فنّ و تکنیک است یادگرفتنی است و میتواند یاد داده شود و آموخته شود و در عکاسها مشترک باشد؛ اما عکاسی بخش دیگری هم دارد که آن یادگرفتنی نیست. همان بخشی که به خلاقیت مربوط میشود. آن چیز میتواند برآیند تمام دانشها و زمینهی فکری عکاس باشد. اما دقیقا نمیتوانم بگویم یک آدم عالم میتواند عکاس خوبی هم باشد. عکاسی برآیندی از تمام اینهاست؛ میتواند به زمان و شانس هم ربط داشته باشد. نمیشود دقیق گفت؛ مسلما هرچه آگاهی آدم در هر زمینهای بیشتر باشد بهتر است».
به گزارش فردایکرمان، مریم زندی متولد سال ۱۳۲۵ در گرگان، دانشآموختهی رشتهی حقوق و علوم سیاسی، عضویت در هیات مؤسس انجمن ملی عکاسان ایران و ریاست هیات مدیره انجمن عکاسان ایران را در کارنامهی خود دارد. مجموعه عکس ترکمن صحرا، چهرههای هنرمندان ادبیات، تجسمی، سینما و تئاتر و موسیقی معاصر ایران و انقلاب ۵۷ برخی از آثار او هستند.