احمد اکبرپور در نشست «سینما و اقتباس» مطرح کرد؛

استقلال سینما و ادبیات حفظ شود!

گروه فرهنگ‌وهنر – «نویسندگان باید چه کار کنند که سینما نتواند از کار آنان اقتباس کند؟»، این مبحث را احمد اکبرپور به نقل از هوشنگ گلشیری، در نشستی که تماشاخانه هتل پارس کرمان، جمعه شب، ۱۷ خردادماه با عنوان «سینما و اقتباس» ترتیب داده بود مطرح کرد. به گزارش استقامت، احمد اکبرپور که یکی از نویسندگان مطرح داستان‌های کودک و نوجوان است، با تکیه بر این گفته، در میان جمعی از هنرمندان عرصه‌ی سینما، تئاتر، داستان، شعر، ترجمه و روزنامه‌نگاری بر حفظ استقلال سینما و ادبیات تأکید کرد. این نشست که با نمایش یک اثر اقتباسی از داستان «خمره» نوشته‌ی هوشنگ مرادی‌کرمانی، ساخته‌ی ابراهیم فروزش آغاز شده بود، با بحث و هدایت علیرضا دوراندیش و گفت‌وگوی با حضار پیش رفت.

اکبرپور در این نشست اظهار کرد:«من هیچ ذهنیتی از مفهوم اقتباس ندارم جز اینکه در نویسندگی، ذهن من همیشه به جمله‌ای که مرحوم گلشیری در سال ۱۳۷۰ گفته بود مشغول است؛ او می‌گفت: نویسندگان باید چه کار کنند که سینما نتواند از کار آنان اقتباس کند؟ بله، ظاهر این جمله عجیب است اما جالب. بعدها از او معنای این جمله را که پرسیدم، به من جواب داد: من خودم از عاشق‌های سینما هستم اما حوزه‌ی ادبیات و سینما، هیچ ارتباطی به هم ندارند؛ ادبیات باید کار خودش را انجام بدهد و سینما هم کار خودش را».

وی در ادامه با بیان اینکه قابل اقتباس بودن ادبیات لزوما به معنای ادبیّت اثر نویسنده نیست، گفت:«اگر شما فیلمی را بر اساس کتابی دیدید، و بعد از آن دیدید که دیگر نمی‌شود آن کتاب را خواند، آن کار را دیگر در حوزه‌ی ادبیات نیاورید. درواقع ذهنیت گلشیری این بود که ادبیات کار خودش را انجام بدهد و سینما هم بر اساس آن اثر کار خودش را بکند، اما باید طوری باشد که اگر شما ۱۰ بار هم فیلم را ببینید شما را از خواندن کتاب بی‌نیاز نکند چراکه بافتار ادبیات به گونه‌ای است که استقلال ادبیات همان‌جا است. آنجاست که حریم ادبیات را هیچ‌گونه سینمایی نمی‌تواند بگیرد. این دو، دو حریم کاملا متفاوت هستند که می‌توانند با هم تعامل داشته باشند. اما بعضی این ذهنیت را دارند که اقتباس از ادبیات را به معنای مثبت بودن و ادبی بودن کار می‌دانند اما به عقیده‌ی من این دو هیچ ربطی با یکدیگر ندارند».

اکبرپور افزود:«وقتی در جمع شاعران می‌روم، آنان می‌گویند شعر باید جهانی شود، ترجمه شود، فلان شود و بهمان شود! اما اصلا حوزه‌ی ترجمه ربطی به ادبیات ندارد این وظیفه بر عهده‌ی مترجم است. شما فکر کنید که حافظ بر اساس این ذهنیت شعر بنویسد که ترجمه‌پذیر باشد، چه می‌شود؟! استقلال شعر و ادبیات باید برای خودش محفوظ بماند و این استقلال به سینما هم کمک می‌کند. اگر قرار شود کتاب‌های ما به فیلمنامه تبدیل شود، دیگر ادبیاتی باقی نمی‌ماند!»

نویسنده‌ی رمان « مادربزرگ جادویی» تصریح کرد:«ما اگر بخواهیم با این ذهنیت وارد نویسندگی بشویم، پس ادبیات آرام‌آرام باید بساط خودش را جمع کند. انگار که ادبیات می‌شود خوراکی برای سینما و فیلم‌ساختن! من خودم نیز، مانند گلشیری عاشق سینما و انیمیشن هستم، اما اینجا دیگر ادبیات وجود ندارد. خود من هم از طرف آقای طالبی، فیلم‌ساز مطرح کشور برای ساختن فیلمی از روی داستان «قطار آن شب»‌ام مورد پیشنهاد قرار گرفتم، اما همواره در طول کار بر اهمیت جدا بودن سینما از ادبیات تأکید می‌کردم. و این در حالی بود که از خدایم بود طالبی از داستان من فیلم بسازد! که البته اگر این اتفاق رخ دهد، خیلی هم خوب است که یک اثر ادبی تبدیل به فیلم شود اما در عین حال به‌شدت نگران استقلال ادبیات هستم. به شدت نگران ادبیّت ادبیات هستم».

او اضافه کرد:«من نگران این هستم که در نوشتن، مدام یک گوشه چشمی داشته باشم که این نوشته‌ی من تبدیل بشود به فیلم و سینما! در حالی‌که گلشیری می‌گفت در زمان نوشتن به سینمایی شدن اثرتان هیچ فکر نکنید! من فکر می‌کنم، منِ نویسنده، باید کارم در حوزه‌ی خودش باشد. دلم نمی‌خواهد ادبیات این‌گونه منقرض ‌شود که به جایی برسیم که دیگر اخوان‌ثالثی نداشته باشیم».

اکبرپور خاطرنشان کرد:«تمام حرف من این است که در نوشتن، حواسمان به قواعد «ادبیات» باشد نه سینما. اگر کارمان تبدیل به سینما هم شد فبها المراد! اگر هم دارم این‌طور بر موضع خود سخت‌گیری می‌کنم اما در عین حال دارم به نفع سینما و تئاتر کار می‌کنم که ای فیلم‌ساز، حواست باشد که اسم نویسنده و عنوان اثر او گولت نزند! سینماگران عزیز، مرعوب هیچ اسمی نشوید! اگر از کاری خوشتان آمد دنیای تصویر متعلق به شماست اما از اسم‌هایی چون مارکز و همینگوی هیچ
نترسید!»

به گزارش استقامت، احمد اکبرپور متولد سال ۱۳۴۹ فارس است و کارشناسی رشته‌ی روان‌شناسی را در کارنامه‌ی خود دارد. «دنیای گوشه و کنار دفترم»، «امپراطور کلمات»، «رویاهای جنوبی»، «قطار آن شب»، «شب به خیر فرمانده»، «من یک گوزن بودم»، «من مترسکم ولی می‌ترسم»، «غول و دوچرخه»، «ازدواج با خورشید»، «غولماز»، «کشک‌های خفن» و … برخی از آثار تالیفی او هستند.

رمان «قطار آن شب» وی موفق به کسب جایزه کتاب سال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد. همچنین کتاب‌های «شب به خیر فرمانده» و «امپراتور کلمات» از این نویسنده به عنوان برگزیده شورای کتاب کودک انتخاب شده است.