علیرضا دوراندیش؛ مترجم:

ترجمه حواسم را پرت میکند!

گروه فرهنگ‌وهنر – «ترجمه‌کردن حواسم را از فکر کردن به اینکه: «من چه کسی هستم»؟ پرت می‌کند. اما اغلب کارهایی را ترجمه می‌کنم که به این پرسش‌های هستی‌شناسانه‌ام پاسخ دهد». این جملات را علیرضا دوراندیش، مترجم منوجانی در جلسه‌ای گفت که در آن، کتاب «زن آندروس» نوشته‌ی «تورنتون وایلدر» که توسط خود او ترجمه شده است مورد نقد و بررسی قرار گرفت. به گزارش استقامت، در این جلسه که عصر پنج‌شنبه چهارم مهرماه، در کافه کتاب برگزار شده بود، دوراندیش در بیان اینکه چرا زن آندروس را برای ترجمه‌کردن انتخاب کرده است، آن را پاسخی برای دغدغه‌های شخصی‌اش در زندگی عنوان کرد. وی در این‌باره گفت: «یکی از دغدغه‌های شخصی من در زندگی فلسفه و معنای زندگی است. من در بند تفکرات اگزیستانسیالیسم نیستم اما همیشه به دنبال معنای زندگی بوده‌ام. این نگاه هستی‌شناسانه را از نیچه، هایدگر، شوپنهاور و دیگران گرفته‌ام و همواره از خودم می‌پرسم: «من چه کسی هستم؟». ترجمه کردن، حواس مرا از این کار پرت می‌کند، و اغلب کارهایی را انتخاب می‌کنم که به پرسش‌های من در این مورد پاسخ دهد. برای همین است که اغلب کارهای ترجمه‌ام را به نحوی انتخاب می‌کنم که با روحیه‌ی من سازگار باشد. حتی اگر کارِ سفارشی هم بگیرم، به این نکته توجه دارم».

وی در بخش دیگری از سخنان خود با انتقاد از متنِ داستان‌های داستان‌نویسان جوان کرمانی افزود: «اغلبِ کارهایی که ترجمه می‌کنم، با این هدف انجام گرفته است که چیزی به مخاطب فارسی اضافه کند، به خصوص به لحاظ واژگانی. این را از آن بابت می‌گویم که وقتی به جلسات داستان‌نویسی کرمان می‌روم، به خصوص در داستان‌های جوانان می‌بینم که متاسفانه اغلب آنان از کمبود واژه رنج می‌برند. آنان برای نوشتن داستان‌های خود کلمه ندارند! و از دم‌دستی‌ترین واژگان برای بیان مقاصد خود استفاده می‌کنند که اصلا روی متن نمی‌نشیند. یکی از انگیزه‌هایم برای ترجمه، همین است که آثاری را ترجمه کنم که بتواند ظرفیت ما را برای داستان‌نویسی بالا ببرد».

گفتنی است، این جلسه با گفت‌وگو و پرسش و پاسخ بین دوراندیش و حضار در مورد نقد کتاب زن آندروس بر اساس معیارهای ترجمه همراه بود.