تقدیر اندوهبار موزه مطبوعات!

محمد لطیف‌کار: موزه مطبوعات کرمان سرنوشت غم‌انگیزی پیدا کرده است. گویا شبیه سرنوشت مطبوعات این منطقه که بعد از گذشت صد و ده سال هنوز هم به قدر کافی و متناسب با ظرفیت‌های این استان، توانایی لازم را ندارند، و اکنون با وجود کرونا، حجم خطرها بیشتر هم شده است.

دیروز یک‌شنبه بیست و نهم تیرماه نود‌ونه که به اتفاق سایر اعضای هیات مدیره‌ی جدید خانه مطبوعات به دیدار جناب دکتر فدایی نائل شدم، باردیگر موضوع تعطیلی طولانی موزه مطبوعات پیش آمد.

بی‌پرده می‌گویم داغ دلم تازه شد. این گنجینه که روزنی به تلاش‌های مطبوعاتی استان است بر اثر کم‌کاری میراث فرهنگی به محاق تعطیلی افتاده است. در این دیدار البته استاندار قول دادند: «در اولین فرصت با مدیرکل میراث فرهنگی استان، احیای موزه مطبوعات را پیگیری خواهیم کرد». امیدوارم این «اولین فرصت»، به‌طول نیانجامد.

در مورد موزه مطبوعات استان کرمان بارها مطلب نوشته‌ام و تکرار این مطالب خودم را خسته می‌‌کند.  اما دریغم می‌آید حالا که دوباره دکتر فدائی پیش‌قدم شده‌اند، در این باره چیزی نگویم.

موزه مطبوعات استان کرمان قریب پانزده سال پیش در حالی تاسیس شد که در سراسر ایران هنوز چنین موزه‌ای راه‌اندازی نشده بود؛ در تهران مقدمات این کار چند سال بعد فراهم شد. در آن زمان که آقای مهندس فردوسی پیشکسوت مطبوعات استان، ریاست خانه مطبوعات را برعهده داشت مبدع ایده‌ی تاسیس این موزه بود که با کمک میراث و با مرارت زیادی این اتفاق را رقم زد. تفصیل بیشتر ماجرا را پیشتر گفته‌ام.

اما در این یادداشت می‌خواهم از بی‌پناهی این موزه در ادامه‌ی فعالیت‌اش گلایه کنم و تاکید کنم که اداره میراث فرهنگی به وعده‌هایش عمل نکرده است. هم در زمان آقای فعالی و هم پیش از ایشان، این همکاری برغم وعده‌های داده شده، صورت نگرفته است. این در حالی است که این سرمایه‌ی عظیم فرهنگی و مطبوعاتی استان در حال نابودی است.

تاسف دیگرم، از این بابت است که این موزه در طول این همه سال، از فرصت افزایش و تحول کیفی و کمی در آثار خود، بی‌بهره مانده و از نظر اطلاع رسانی و جذب مخاطب نیز به طور کلی به وادی فراموشی رفته است.

سال پیش هم که جناب دکتر فدایی از این موزه‌ی تعطیل بازدید کردند و به همراه آقای فعالی که تازه به کرمان آمده بود، قول راه‌اندازی را دادند، اما عملا هیچ اتفاقی رخ نداد. حالا دوباره امیدمان را بسته‌ایم به این وعده‌ی تازه‌ی جناب استاندار، که بلکه این‌بار، کاری کارستان بکنند. منتظر می‌مانیم؛ تا تقدیر این موزه چه باشد!