به بهانه‌ی گرامیداشت هفتصدمین شماره‌ی استقامت؛

تلخ‌کامی‌های خود را تبریک می‌گوییم!

 

۱/ هفتصدمین شماره استقامت پیش روی شماست. از حسن اتفاق انتشار این شماره مصادف با عید بزرگ غدیر از یک سو و روز خبرنگار از سوی دیگر گردید.

عید که باشد دست و دل آدم نمی‌گذارد که بی‌بسم‌ا… تلخ بگویی و تلخ بنویسی. یعنی این‌که پیش از شروع شرح مصائب ناچار و به ضرورت عید، باید کامی شیرین کرد و این عید مبارک را به عموم شیعیان جهان، خاصه هموطنان عزیز تبریک بگویم، با همکاران خبرنگار جور دیگری حساب می‌کنیم!

۲/ راستش هنوز باور ندارم که با شرایط موجود جایی برای تبریک مانده باشد. حالا بین خودمان باری به هر بهانه می‌توانیم یادآور رسالت و نقش آگاهی‌بخش و روشنگر خبرنگار باشیم که رسالتمان از یادمان نرود. همین است که در این روز معمولا با تمی ناگفته و نانوشته بازار تبریک و تهنیت درون‌حرفه‌ای گرم است. درد من از آن‌جا می‌گیرد که در این میان به بهانه‌ی روز خبرنگار سیل تبریک و تهنیت از جاهایی سرازیر می‌شود که کوچکترین اعتقاد و باوری حتی به متن‌های شورانگیز تبریک خود هم نداشته و ریاکارانه از صداقت، امانت، درستکاری، ستم‌ستیزی و مسئولیت خبرنگار می‌گویند!

البته بی‌انصافی است اگر تبریک‌های صمیمانه و صادقانه‌ی سازمان‌ها، موسسات، ادارات، شرکت‌ها و افراد صادق را در این میان نادیده گرفت.

۳/ ما می‌خواهیم چه چیز را به خبرنگاران تبریک بگوییم؟ کدام موفقیت ملی را؟‌ کدام آرامش خیال عمومی را؟ کدام تامین اجتماعی را؟ بالاخره آدم باید یک نقطه‌ی روشن، حتی یک امید کوچک، حتی یک نهال نورس را دیده باشد که بتواند وجود آن را بهانه‌ی تبریک قرار دهد. تلخ نمی‌گویم، اما من از روز خبرنگار تنها مظلومیت شهید صارمی را در جغرافیای خون و آتش مزار شریف به یاد می‌آورم، همین!

۴/ روزگار، روزگار شیرینی نیست، زخم کرونا بر گرده‌ی جامعه روزبه‌روز عمیق‌تر و خطرناک‌تر می‌شود. ملاحظات اجتناب‌ناپذیر بهداشتی و خطر ابتلا به بیماری همه‌ی مشاغل را تحت تاثیر قرار داده است، زندگی مردم در تنگناهای موجود اقتصادی به نحو رقت‌باری فقیرانه شده است. این فقر در کنار اشرافیت نو کیسه و نمایش‌های چندش‌آور زندگی لاکچری در شبکه‌های اجتماعی، نمکی است که زخم‌های کهنه‌ی بسیاری را نمک‌گیر می‌کند!

انتظار معجزه‌ای ندارم و این به معنی انتظار روزهای سخت‌تری است، باکی نیست، ساخته‌ایم. بعد از این هم می‌سازیم، اما دیگر قرار نباشد که بیاییم این تلخ‌کامی‌های خود را به یکدیگر تبریک هم بگوییم! بگذریم.

۵/ هفتصدمین شماره استقامت پیش روی شماست. و من خوشحالم که هنوز هستیم! هنوز داریم برای ماندن با چنگ و دندان می‌جنگیم. جنگ با بهای کاغذ و هزینه‌های چاپ، جنگ با روگردانی مردم از مکتوبات، جنگ با بی‌تفاوتی و یاس عمومی، جنگ با یک ترازنامه‌ی نامتعادل مالی، جنگ با سایه‌ی سیاه یک اپیدمی بی‌رحم و جنگ با …. در واقع، اگر قرار است این روزها خبرنگاران چیزی را به یکدیگر تبریگ بگویند همین پایداری است.

برای من اما در کنار تمام تلخ‌کامی‌هایی که در کار انتشار مطبوعات محلی می‌بینم، برای من اما در کنار تمام تلخ‌کامی‌هایی که در مصائب روزمره‌ی مردمان می‌بینم. برای من اما در کنار تمام تلخ‌کامی‌هایی که در کار غائله‌ی کرونا و عاقبت آن می‌بینم و برای من اما در کنار تمام تلخ‌کامی‌هایی که در همسایگی مرگ سیاه می‌بینم، دلخوشی‌های با ارزشی نیز وجود دارد. مهم‌ترین آن افتخار همکاری با کسانی است که آدم در کنارشان لذت کار کردن را حس می‌کند. نمی‌شود آدم با آقای لطیف‌کار عزیز همکار باشد و در کنار او اخلاق، نظم، عشق به کار و روحیه‌ی بالای تعامل و رواداری را یاد نگیرد.

خانم اسماپورزنگی‌آبادی، مهندس آب فارغ‌التحصیل از باهنر، مصداق کامل یک خبرنگار صاحب سبک و کار بلد است. تسلط عمیق او به حوزه‌های شهر و بیش از همه قلم شیوا و جسور، تیزبینی، هوش بالا و نگرش دقیق به مسائل، او را در موقعیتی قرار داده که قابلیتی بیش از یک دبیر تحریریه داشته و قطعا می‌تواند سردبیری خوب برای یک نشریه‌ی فاخر باشد.

خانم پروین میرزاحسینی خبرنگاری با دقت بالا، هوش سرشار، انضباط محکم و نگرش دقیق است، همت او در پیگیری مسائل ستودنی است.

خانم مینا قاسمی، دانشجوی دکترای ادبیات دانشگاه باهنر، شاگرد مکتب استقامت. دبیر صفحه‌ی فرهنگ و هنر، آشنا با بیشتر حوزه‌های هنری اعم از هنرهای تجسمی شعر، داستان، موسیقی، تأتر و سینما.

این‌ها آدم‌هایی هستند که انسان در کنارشان همیشه چیزی برای یاد گرفتن پیدا می‌کند. همکاران ستادی نشریه، خانم فخری پورنامداری مسئول مالی و اداری استقامت و خانم زهرا محمدی منشی و مسئول امور بازرگانی و معین فروزنده طراح و صفحه‌آرای خوش‌سلیقه و کار بلد استقامت، هرکدام سهم بزرگی در اداره‌ی استقامت داشته و زحماتشان قابل تقدیر است.

۶/ دلم می‌خواهد حالا که با شرح مصائب اندکی سبک شدم، انتشار هفتصدمین شماره‌ی نشریه استقامت و تقارن آن با روز خبرنگار را بهانه‌ای برای ادای احترام به روزنامه‌نگاران پیشکسوت قرار داده، یادشان را گرامی بداریم. مرحوم حاج‌سیدمهدی نعمت‌ا…زاده ماهانی، مرحوم مظهری، مرحوم محمد دانشور، مرحوم محمدرضا هاشمی و هم به همین بهانه، روز خبرنگار را با امید به روزهای بهتر و قطع این زنجیره‌ی نکبت و سیاهی، به همه‌ی روزنامه‌نگاران، خبرنگاران، عکاسان و جمیع اهالی مطبوعات تبریک عرض نمایم.

و به خصوص این فرصت را برای تبریک روز خبرنگار به جناب سیدنظام‌الدین نعمت‌ا…زاده صاحب امتیاز و مدیر مسئول استقامت غنیمت شمرم و بیشترین مراتب قدردانی و حق‌شناسی را تقدیم ایشان کنم. فرصتی که همیشه برای ادای این وظیفه پا نمی‌دهد.

*جانشین مدیر مسئول استقامت