مهدی محبی‌کرمانی نویسنده و فعال فرهنگی:

در قرنطینه، نوشتن کار سختی است

 

مینا قاسمی – مهدی محبی‌کرمانی، نویسنده، پژوهشگر و روزنامه‌نگار، نزدیک به دو سال و نیم است که به دلیل یک عارضه‌ی عصبی، احوالپرسی‌های از سر نگرانی دوستدارانش دیگر با‌ یک نوع عادت دوستانه آمیخته شده و همین موضوع، بیش از گذشته موجب استمرار ارتباط با او شده است. حالا دیگر احساس نیاز به تعقیب حضور او در مجامع مختلف تقویت گشته و بر همین اساس از وقتی که کرونا وارد کشور شده، پرسیدن از چگونگی حال عمومی‌اش، امری اجتناب‌ناپذیر بود. برای اینکه بدانم در این مدت در اتاق مطالعه‌ی منزل خود که از آن به عنوان CCU یاد می‌کند چه بر او گذشته، با او گفت‌وگوی کوتاهی انجام دادم.

محبی‌کرمانی گفت: «من دقیقا نمی‌دانم شروع کرونا در شهر کرمان از کجا بود، یا این‌که چگونه بود و اصلا در چه تاریخ دقیقی شیوع این ویروس در کرمان مطرح شد. اما هرچه که بود، از اواخر بهمن، همزمان با خبرهایی که می‌رسید، برادر بزرگم به علت سکته‌‌ای که کردند در بیمارستان بستری شدند و از سوم اسفند تا دوم فروردین که متاسفانه معالجات در مورد ایشان موثر نشد و به رحمت خدا رفتند، من مدام آن روزها در بیمارستان بودم. تمام آن ایام را روزی ۱۰، ۱۲ ساعت به طور مستمر پیش برادرم بودم. آن هم در در بخش اورژانس و بخش بیماری‌های عفونی بیمارستان پیامبر اعظم، یعنی خطرناک‌ترین بخشی که می‌شد با بیمارهای کرونایی درگیر بود».

وی افزود: «با آن مصیبتی که به ما رسید و معالجات بی‌ثمری که موجب رفتن برادرم شد، بعد از فوت ایشان هم نتوانستیم مراسم ختم ایشان را با حضور دیگران بگیریم. ارتباطاتی هم که به صورت ناپخته و رفت‌وآمدهایی که بدون رعایت اصول بهداشتی صورت می‌گرفت هم ما را در این تصمیم مصمم‌تر کرد. به هرحال، من در آن روزها می‌توانم بگویم کاملا در بطن ویروس کرونا بودم و اگر تا الان به این بیماری مبتلا نشده‌ام، شاید بتوانم بگویم از خوش‌شانسی من بوده است».

نویسنده‌ی مجموعه داستان آهوانی ادامه داد: «در مورد قرنطینه، درست است که آدم در قرنطینه فرصت و وقت بیش‌تری دارد، و آزاد است، اما، کی شعر ترانگیزد خاطر که حزین باشد… درست است که در قرنطینه ماندن فرصت خوبی به آدم می‌دهد، به خصوص برای کسانی که در منزل هستند، ولی در چنین شرایطی وقت آدم چندان صرف خلاقیت نمی‌شود. شاید برای بعضی از هنرها مثل هنرهای تجسمی فرصت خوبی باشد اما برای نوشتن، تصور نمی‌کنم. در این شرایط آدم آن‌قدر حضورذهن ندارد و یا اخبار و اطلاعاتی که ناچار است تعقیب کند، اطلاعات امیدوارکننده‌ای نیستند و برای آدم ایجاد حزن و تضعیف روحیه می‌کند. واقعیت قصه، این ایام، اصلا برایم ایام خوبی نبود».

مدیر موسسه فرهنگی مفرغ بیان کرد: «سوگ برادر بزرگم باعث تشدید بیماری خود من هم شد. اصلا همین بیماری هم اکنون دو سال و اندی است که به طور کل تمرکز را از من گرفته است، به خصوص در امر نوشتن. بر خلاف تصوری که داریم، این اوقات حتی به من تمرکز یک مطالعه‌ی خوب را هم نداد. امیدوارم هرچه زودتر با رعایتی که مردم می‌کنند و حمایتی که دولت باید برای کنترل و مدیریت این بیماری انجام دهد، ما بتوانیم به روزهای عادی برگردیم. اگرچه این بحث مطرح شده است که هنوز یک سال درگیر این قضیه هستیم ولی امیدوارم این اتفاق رخ ندهد و اگر هم قرار است یک سال در معرض این جریان باشیم، شاهد سیر نزولی این بیماری باشیم نه اینکه با یک فاجعه‌ی انسانی روبه‌رو شویم که احتمالش هم می‌رود».

وی در پاسخ به این پرسش که: «در ایام قرنطینه بیش‌تر به چه کارهایی مشغول بودید؟ و اکنون مشغول انجام چه کاری هستید؟»، گفت: «در قرنطینه با کمک آقای شکیبا خوشنویسی تمرین کردم. خیلی اوقات آدم خوشنویسی را به خاطر تمرین و ریزه‌کاری‌هایش انجام می‌دهد. من هم این کار را می‌کردم و با لطف آقای استاد شکیبا، خطاطی به آرامش من خیلی کمک کرد. اما فقط به آرامش من کمک کرد، شاید اگر در شرایط دیگری بود نه فقط به آرامش من بلکه به ارتقای خط من هم کمک می‌کرد. این روزها هم گاهگاهی به دفتر سر می‌زنم و کارهایی را که به خاطر کرونا متوقف شده بود را پیگیری می‌کنم. امیدوارم بتوانیم زودتر فعالیت‌های موسسه فرهنگی مفرغ را هم شروع کنیم و به زندگی‌ عادی‌مان برگردیم».