مشکلات توزیع‌‌کنندگان مطبوعات در فرودگاه کرمان بررسی شد؛

موزعان خاک‌نشین مطبوعات در کرمان!

اسما پورزنگی‌آبادی – در این شهر درندشت، یک وجب جا و یک سقف و سکو برایشان نیست که روزی یک ساعت آنجا بمانند و کارشان را بکنند. چه در سرما و یخبندان و باد و برف پاییز و زمستان باشد و چه در گرمای دم ظهرهای تابستان کرمان؛ برای اینکه روزنامه‌ها و مجلات به‌موقع به‌دست مردم برسد، آن‌ها مجبورند کف خیابان، روی خاک و آسفالت پیاده‌رو بنشینند و مسافران کاغذیِ پرواز ماهان از تهران به کرمان را دسته‌بندی کنند و بعد سوار بر موتورهایشان، آن را به خوانندگان برسانند. می‌گویند که مسئولان فرودگاه اجازه نمی‌دهند در محوطه‌ی آنجا مستقر بشوند، بیرون‌شان کرده‌اند و گفته‌اند برای مستقر شدن در یک فضای مسقف در فرودگاه ماهانه تا دو میلیون تومان باید اجاره بپردازید. دعای خیرشان پشت سر مدیرکل سابق فرودگاه‌هاست که اجازه داده بود بدون پرداخت اجاره و تنها به‌ازای دادن تعدادی روزنامه، کارشان را داخل یک سوله در فرودگاه انجام بدهند. مدیرکل فعلی اما گفته از این خبرها نیست. یا اجاره بدهید یا از محوطه‌ی فرودگاه خارج شوید. آن‌ها هم مدتی در حاشیه‌ی خیابان و در پیاده‌روی بلوار حجاج بساط دسته‌بندی روزنامه‌ها را پهن می‌کردند و حالا که هوای برخی روزها بارانی شده، از فرودگاه دور می‌شوند و می‌روند زیر سایه‌بان‌های کنار پارک مسافر و یا کارخانه‌ی قدیمی نساجی در جاده‌تهران. با وجود اینکه حضور موتورسواران در معبری مثل جاده‌ی تهران می‌تواند بسیار خطرناک باشد، اما آن‌ها، برای اینکه روزنامه و مجلات به‌موقع به دست مردم برسد به هر دری می‌زنند. «آواره‌ایم». این را شاهین عبدالهی می‌گوید و ادامه می‌دهد: «حدود ۲۰ سال در کار توزیع روزنامه هستم و این مشکل را داریم. سال ۹۱،۹۲ بود که به استانداری از این مشکل‌مان گفتیم که به مکانی برای دسته‌بندی روزنامه‌هایی که به فرودگاه می‌رسد نیاز داریم. درخواست‌مان به مدیریت فرودگاه ارجاع شد. مدیرکل وقت فرودگاه گفت که باید اجاره بدهید، گفتیم نمی‌توانیم، پذیرفت که به‌ازای دادن روزنامه، در یکی از سوله‌های فرودگاه مستقر بشویم. اما سوله‌ای که امکانات نداشت، کف آن خاکی بود و سکویی نداشت تا روزنامه‌ها را بتوانیم پهن و بسته‌بندی کنیم. با این حال، بهتر از الان بود که مجبوریم در حاشیه‌ی خیابان این کار را انجام بدهیم».

پرواز ماهان قبل از ظهر به کرمان می‌رسد و توزیع‌کنندگان روزنامه هر روز، حدود ساعت ۱۱ به فرودگاه می‌روند، بسته‌ها را تحویل گرفته و بعد، آواره‌ی خیابان‌ها و پارک‌های اطراف، جایی را می‌یابند تا کار تقسیم و دسته‌بندی را انجام دهند.

عبدالهی می‌گوید که در سرما و گرما خیلی برایمان این کار سخت است. در هوای آزاد، کاغذهای روزنامه را باد می‌برد، مجبوریم سنگ پیدا کنیم و روی آن بگذاریم. وقتی هوا بارانی است مشکل‌مان صد برابر می‌شود. نم و آب قاتل روزنامه است. روزنامه اگر خیس بشود، کسی آن را نمی‌خرد. مجبوریم به جایی پناه ببریم که سرپناهی باشد. مثل پارکینگ هلال‌احمر یا زیر سایه‌بان کنار پارک مسافر.

او درباره‌ی دسته‌بندی روزنامه‌ها یادآور می‌شود که برخی روزنامه‌های سراسری مثل «ایران» صفحات‌شان جداجداست و مثل محلی‌ها نیستند که در چاپخانه دسته‌بندی شده باشند. توزیع‌کنندگان مجبورند همه‌ی روزنامه‌ها را کنار خیابان، دسته‌بندی و صفحات آن را داخل هم بگذارند.

عبدالهی می‌گوید که تا حالا خیلی برای اینکه مکانی برای انجام این کار به آن‌ها داده بشود پیگیری کرده‌اند. کسی ولی اعتنایی نمی‌کند و امیدی هم ندارد که نوشتن این گزارش دردی از آن‌ها دوا بکند چون او به یاد می‌آورد پیش از این هم، این مشکل توزیع‌کنندگان روزنامه رسانه‌ای شده لیکن، تاثیری در وضعیت‌شان نداشته است. این در حالی است که به گفته‌ی او، در دیگر استان‌ها، در فرودگاه، سوله‌‌ای با سکو و امکانات کامل در اختیار توزیع‌کنندگان است اما کرمانی‌ها روزنامه‌هایشان را روی خاک کف پیاده‌رو دسته‌بندی می‌کنند.

شجاعی که، یکی دیگر از توزیع‌کنندگان باسابقه‌ی روزنامه در کرمان است همین مشکلات را یادآور می‌شود و می‌گوید که خیلی شرایط سختی است. روی خاک و آسفالت کنار خیابان و در هوای بارانی و آفتابی و برفی و بادی، روزنامه‌ها را دسته‌بندی کردن بسیار سخت است.

او نیز به شرط اداره فرودگاه‌های استان اشاره می‌کند که گفته‌اند اگر اجاره بدهید، فضای مسقفی به شما داده می‌شود و ادامه می‌دهد: «مگر توزیع‌کنندگان روزنامه چه‌قدر درآمد دارند که بتوانند چنین پولی را پرداخت کنند؟ از وقتی روزنامه را از فرودگاه تحویل می‌گیریم، هر روز، حدود یک ساعت زمان می‌برد تا آن را دسته‌بندی کنیم. موزعان مجبورند همان‌جا این کار را انجام بدهند تا بتوانند از همین ورودی شهر تا آخر، توزیع را به‌طور پیوسته و مرتب انجام بدهند. مدتی است که از پیاده‌روی بلوار حجاج، به زیر سایه‌بان کارخانه‌ی قدیمی نساجی در جاده‌تهران رفته‌ایم اما اصلا شرایط خوبی نداریم و مکان مناسبی هم به ما داده نمی‌شود تا این یک ساعت را آنجا مستقر بشویم».

او تنها امیدش به این است که سالن جدید فرودگاه تکمیل و افتتاح بشود؛ شاید در آن زمان، مکانی برای استقرار توزیع‌کنندگان روزنامه اختصاص پیدا کند. فعلا و در این روزهای سرد پاییزی اما آن‌ها همچنان آواره‌‌اند و مجبورند روی آسفالت سرد و زمین خاکی روزنامه‌ها را دسته‌بندی و توزیع کنند. از این بدتر مگر می‌شود!؟

تنش‌های پیاپی اقتصادی، پیکر روزنامه‌ها و مجلات ایران را نحیف‌تر از هر زمان دیگری کرده و بخش‌های مختلف در این حوزه، با چالش‌های متعدد مواجه شده‌اند. در این بین، درآمد توزیع‌کنندگان روزنامه نیز به‌دلیل تعطیلی‌ها و افت تیراژ مطبوعات کاهش یافته است با این وجود، این افراد، به حرفه‌ی خود مشغولند تا همین تعداد اندک نشریات به دست خوانندگان برسد. در این شرایط، رسیدگی به مشکلات متعدد توزیع‌کنندگان که آوارگی در اطراف فرودگاه کرمان یکی از هزارانِ آن است؛ وظیفه‌ای است که نهادهای متولی باید در اولویت خود قرار بدهند.