گزارش استقامت از نشست نقد و بررسی زیباسازی نوروزی شهر کرمان؛

هنرهای شهری نوروز کرمان در ترازو

فدایی‌قطبی: کیفیت برخی آثار آزاردهنده بود

محسنی‌تکلو: کل شهرداری با رویۀ سازمان همراه نیست

اسما پورزنگی‌آبادی: جلسه‌ی «نقد و ارزیابی زیباسازی نوروزی شهر کرمان» با حضور دکتر مریم فدایی‌قطبی، معمار و عضو هیات علمی دانشگاه و عماد محسنی‌تکلو، معاون سیما و منظر سازمان سیما، منظر و زیباسازی شهرداری کرمان در محل دفتر نشریه استقامت برگزار شد.

در این نشست، دکتر فدایی‌قطبی در پاسخ به این سوال که ارزیابی شما از عملکرد شهرداری در حوزه‌ی زیباسازی نوروزی، با تمرکز بر اسفندماه ۹۹ چیست؟ با طرح پرسش‌هایی از جمله: آیا شهر باید زیبا باشد؟ مگر شهر یک اثر هنری است؟ اگر پاسخ مثبت است، نمودهای زیبایی در شهر چه چیزهایی هستند؟ و چه سیرتحولی داشته است؟ به شرح پیشینه و سیرتحول حضور هنر در شهر برای ایفای نقش زیباسازی فضاهای عمومی پرداخت و سپس یک ارزیابی از اقدامات شهرداری کرمان انجام داد.

وی با بیان اینکه در دورانی طولانی، این معماری بوده که بار معیارهای زیبایی‌شناختی را بر دوش می‌کشیده است، گفت که در دوره‌ی باروک، زیبایی‌شناختی از معماری جدا می‌شود و به صوت تک‌عنصر در وسط فضای شهری قرار می‌گیرد و سپس، در مناسبت‌های مختلف نیز گونه‌ای از نمادهای غیرپایدار خودنمایی می‌کنند که متناسب با رخدادها، شکل شهر را تغییر می‌دهند.

عضو هیات علمی دانشگاه سپس به شرح این موضوع پرداخت که در ایران، چگونه شهرها خود را برای جشن‌ها آماده می‌کرده‌اند و توضیح داد: «در سنت ما، آرایه کردن شهرها برای نوروز به شکل دیگری بوده است؛ مثلا تنها نمودی که در قصه‌ها نیز آمده است، آینه‌بندان کردن معابر است. آوازخوانی و سرنا زدن هم بوده اما اینکه نمادهایی که مظهر نوروز هستند را بیرون بکشیم و به شهر بیاوریم، یک رویکرد مدرن به رفتارهای سنتی ماست که پیشینه‌ی زیادی هم ندارد و البته این هم بدین معنا نیست که چون در سنت نبوده، آن را نفی کنیم».

فدایی‌قطبی سپس این سوالات را مطرح کرد: این نمادها چگونه باید باشند؟ آیا باید واجد ارزش‌های زیبایی‌شناختی باشند؟ مخاطب‌شان چه کسانی باشد؟ با چه هدفی ساخته می‌شوند؟ قرار است چه پیامی بدهند؟ توضیح داد: «برداشت من این است که بیش‌تر مخاطب این عناصر، کودکان و مردم عادی هستند و شهرداری خیلی به دنبال این نیست که جامعه‌ی فرهیخته از تماشای این آثار، کسب معرفت کند. نوروز باید برای بچه‌ها خوشایند باشند و فکر می‌کنم تمام عناصر به همین هدف تولید می‌شود».

وی با بیان اینکه حالا اینکه می‌گوییم این نمادها، مخاطب‌شان کودکان هستند، آیا نباید واجد ارزش‌های زیبایی‌شناختی باشد؟ ادامه داد: «به نظر می‌آید تناقضی در کارهای نوروزی شهرداری وجود دارد. برخی کارها فکرشده و هنرمندانه و با هدف جلب مخاطب کودک و واجد ارزش‌های زیبایی‌شناختی بود ولی برخی از این نمادها فکر شده نبودند. این تناقض کاملا مشهود بوده، با این حال، من فکر می‌کنم اقداماتی که امسال و دو سال قبل در نوروز در شهر صورت گرفت، رخداد جدیدی بود چون قبل از آن، کارها تکراری، فاقد نوآوری و کلیشه‌ای و فاقد معیارهای زیبایی‌شناختی بودند».

در ادامه، فدایی‌قطبی در پاسخ به این پرسش که ارزیابی صریح‌تری نسبت به کارهایی که شهرداری در اسفند ۹۹ انجام داد داشته باشید؛ توضیح داد: «کیفیت کارها دوگانه است. برخی از عناصر تولید شده فوق‌العاده از لحاظ محتوایی باکیفیت و برخی بسیار بی‌کیفیت هستند و این تناقض خیلی آزاردهنده است.به نظر می‌آید برخی کارها را در قالب اثری هنری می‌توان برای سال‌ها نگه داشت ولی برخی به شدت بی‌کیفیت هستند».

وی ادامه داد: «من فکر می‌کنم دلیل این است که شهرداری در حال جدا شدن از بدنه‌ی سنتی خود است که اعتقاد به چنین کارهایی ندارد و فکر می‌کند بسیاری از این آثار می‌تواند در خود شهرداری تولید شود و در مقابل، بخشی از بدنه‌ی شهرداری، دست بالا را در همه‌ی زمینه‌ها می‌گیرد و هنرمندان را دور هم جمع و پویایی ایجاد کرده است».

وی با تاکید بر اینکه این تناقض بسیار آزاردهنده است، افزود: «مردم بسیار نسبت به کارهای شهرداری در این حوزه حساس هستند و سال گذشته نقدهای بیش‌تری به مسائل بود از جمله نسبت به مکعب نورانی. امسال حداقل من به نقدی جدی برخورد نکردم و در حد همین بوده که فلان عنصر زشت است».

عضو هیات علمی دانشگاه در پاسخ به این پرسش محسنی‌تکلو که مصداقی بگویید کدام‌یک، کارهای بدی بود؟ گفت: «حول‌وحوش میدان آزادی کار ارزشمندی اتفاق نیفتاد ولی موش‌های چهارراه فرهنگیان یا گاوهای هزارویکشب خوب بودند و معلوم بود توسط هنرمند ساخته شده‌اند؛ ولی آزادی و ابتدای خیابان استقلال، معلوم بود خود شهرداری تولید کرده و کیفیت پایینی داشتند».

فدایی‌قطبی سپس گفت: «شور و شوقی که در هنرمندان و حتی فارغ‌التحصیلان جدید ایجاد می‌شود و آن‌ها هم فرصت پیدا می‌کنند تا خطی از خود در شهر نشان دهند، بسیار ارزشمند و از وجوه مثبت کار شهرداری است و وجه مطلوب دیگر، این است که خلق این عناصر در دل شهر رخ می‌دهد به ویژه درمورد تخم‌مرغ‌های رنگی، اگرچه این نقد وجود دارد که تعداد تخم‌مرغ‌ها خیلی زیاد است و چرا نقش پایدارتری نباید داشته باشند؟».

در ادامه‌ی این گفت‌وگو، وی در پاسخ به این پرسش استقامت که آیا آثار تولید شده، با سطح دانش تصویری و سلیقه‌ی مردم کرمان تناسب دارد؟ نقدی وجود دارد که شهر برای گروه سنی الف تزیین می‌شود؛ نظر شما چیست؟ توضیح داد: «من مدتی پیش از برخی افراد درباره‌ی این کارهای شهرداری پرسیدم؛ از یک دانشجوی دکتری درباره‌ی رویداد حافظه چوب پرسیدم که اصلا این آثار را ندیده بودند. ولی وقتی درباره‌ی عناصر نوروزی می‌پرسیم، اکثریت آن را دیده‌اند؛ این نکته را نباید فراموش کرد که این آثار، بیش‌تر احساس می‌شوند تا ادراک و تفسیر».

وی گفت: «ذاتا خود نوروز و تمام المان‌های آن ساده و دم‌دستی هستند. عناصر سفره‌ی هفت‌سین خیلی چیزهای عجیب و غریبی نیستند که انتظار زیادی از آن داشته باشیم. درست است هفت‌سین برای بزرگترها بار معنایی زیادی دارد ولی خودش ساده است و جشن نوروز برای کودکان بیش از بزرگسالان لذت دارد. من این سادگی را عیب نمی‌دانم و فکر می‌کنم در نوروز، شهر باید همین‌قدر شاد و مفرح برای گروه سنی الف باشد».

خلق نمادهای نوروزی شبیه بندبازی است

در این گفت‌وگو، عماد محسنی‌تکلو، معاون سیما و منظر سازمان زیباسازی شهرداری کرمان در پاسخ به اظهارات دکتر فدایی‌قطبی توضیحاتی داد.

وی ابتدا گفت: «ساختن زیبایی در شهر از طریق چند اقدام کلی قابل تحقق است؛ یکی، معماری و شهرسازی، طراحی منظر شهری و فضای سبز و بازپیرایی جداره‌های شهری و کف و عناصر مربوط معماری. دسته‌ی دیگر، المان‌های موقتی که اضافه می‌شوند و الزامی هستند مثل تیر چراغ برق و تابلوهای راهنمایی‌رانندگی و راه دیگر، هنر شهری شامل نقاشی و مجسمه و نمادهای نوروزی و …است».

وی توضیح داد: «نمادهای نوروزی و کلا هنر شهری یکی از راه‌هایی است که از طریق آن می‌توان شهر را زیبا کرد، بماند که زیبایی در شهر امری صرفا ظاهری نیست، بلکه باطنی هم هست و به‌عنوان مثال، شهری که معلولان و عابران پیاده و کودکان می‌توانند به‌راحتی در آن حرکت کنند زیباتر از شهری است که صرفا خودرو در آن می‌تازد».

وی سپس به دشواری‌های زیباسازی شهر برای نوروز پرداخت: «در هنر شهری، خلق نمادهای نوروزی یک دشواری و سختی خاص خود را دارد و کاری شبیه بندبازی است. باید مراقب باشید به ورطه‌ی عوام‌زدگی و کارهای دم دستی نیفتید و از طرفی، باید کارهایی باشد که عموم مردم بتوانند در لحظه‌ی اول با آن ارتباط برقرار کنند. در مجسمه‌ی شهری می‌توان جوری کار کرد که در بلندمدت فرد با آن ارتباطی برقرار کند ولی در نمادهای نوروزی این‌طور نیست. نهایتا ۱۵ روز تا یک ماه فرصت دارد با جامعه‌ی مخاطب ارتباط برقرار کند؛ بنابراین، نوعی از سطحی بودن در آن باید باشد تا بتواند در کوتاه‌ترین زمان، با طبقات مختلف جامعه ارتباط برقرار کند؛ در عین حال، اصول زیبایی‌شناختی را هم نقض نکرده باشد. انتخاب چنین اثری فرایند دشواری است».

وی تصریح کرد: «این‌طور هم نیست که فکر کنیم یک نماد نوروزی را هنرمندان درجه یک اگر بخواهند تولید کنند، برایشان کاری کوچک و کم‌بهاست. اصلا این طور نیست».

به گفته‌ی محسنی، در دوره‌ای تنها این تصور وجود داشت که برای نوروز، همین که سمبل‌هایی از سفره‌ی هفت‌سین را در ابعاد بزرگ به شهر اضافه کنیم کافی است. وی افزود: «در حالی که می‌شد نمادهایی از نوروز مثل عمو نوروز و حاجی فیروز و تخم‌مرغ رنگی و ماهی را هم به نماد تجسمی تبدیل کرد. در این راستا، یکی از کارهایی  انجام شد، تخم‌مرغ‌های رنگی بود که با ساخت آن در ابعاد بزرگ، تجربه‌ی خوبی به دست آمد».

بدون فراخوان کاری انجام نمی‌دهیم

او با بیان اینکه نوروز به مهم‌ترین فستیوال هنر شهری در ایران تبدیل شده است، ادامه داد: «تمام هنرمندان و شهرداری‌ها و کسانی که می‌خواهند بستری به عنوان هنر شهری را تجربه کنند منتظر نوروز هستند و ما برای اینکه مشارکت بیش‌تر و تولید آثاری متنوع و کیفی را داشته باشیم، در این دو، سه سال فرایند سفارش هنری را سیستماتیک کردیم. فراخوانی جامع ارائه می‌شود و همه‌ی هنرمندان و مناطق مختلف شهرداری می‌دانند که از این طریق کارهای هنری را می‌توانند سفارش دهند».

محسنی‌تکلو توضیح داد: «فراخوان مزایای زیادی دارد. معایبی هم دارد. مزیت اول آن شفافیت و سلامت آن است. در مزیت دوم است که می‌توانیم طرح مسئله‌ی درست برای هنر داشته باشیم. مثلا در فراخوان امسال توسعه‌ی رنگ را مطرح کردیم و اینجا هنرمند را با مفهوم کلی تنها می‌گذاریم تا خودش ایده‌ای را مطرح و ارائه کند. در دو سال اخیر که من مسئولیتی در زیباسازی شهر داشتم، ۱۱ فراخوان مختلف دادیم که سه مورد آن نوروزی تحت عنوان سالانه‌ی هنرهای شهری یک و دو و سه بوده است. از ۳۱ داور متمایز استفاده کردیم و تنها یک نفر، آقای حمید شانس، سه بار در فراخوان داوری کرده است. ۱۸،۱۹ نفر فقط یک بار داوری کرده‌اند. سعی کردیم حتما داور کرمانی و غیرکرمانی و معمار و شهرساز نیز در هیات داوران باشند و این، اکنون تبدیل به رویه شده است».

نمی‌توانیم به سرعت تغییر رویه دهیم

وی سپس در پاسخ به این نقد که تناقض در کیفیت آثار خلق‌شده وجود دارد، گفت: «در نونهادگرایی بحث وابستگی به مسیر مطرح است که می‌گوید اگر به‌عنوان مثال تجربه‌ای در حکمرانی داشتید و به این نتیجه رسیدید که اشتباه است، نمی‌توانید سریع برگردید. متاسفانه شهرداری کرمان در مسائل مختلف از زیباسازی تا حمل‌ونقل و ترافیک شدیدا به مسیری وابسته شده که در گذشته برای آن طراحی شده است. برای نوروز، تمام بدنه‌ی شهرداری، این فرایند فراخوان تا داوری و انتخاب را به شکل کامل هنوز نپذیرفته‌اند؛ اگرچه در دو سال گذشته خیلی به سمت جلو حرکت کرده‌ایم. مثلا در دوره‌های گذشته علاوه بر اینکه شهرداری‌های مناطق برای خود، کار زیباسازی می‌کردند؛ سازمان پسماند و خدمات تاسیسات شهرداری نیز کار می‌کرد ولی در این دو سال اخیر، تعداد این اتفاقات خیلی کمتر شده است. به روش رضاخانی نمی‌شد این تغییر را ایجاد کرد. به مرور پیش رفتیم و الان یک وحدت رویه حاکم شده اما همه‌گیر نیست. مثلا برای کارهای حول‌وحوش میدان آزادی و ابتدای خیابان استقلال خود شهرداری منطقه تصمیم گرفته و کار را انجام داده است و همه هم به نیت زیباتر شدن شهر بوده ولی وحدت رویه در آن نیست».

شاید توزیع تخم‌مرغ‌های رنگی مناسب نیست

وی در پاسخ به نقد دیگر دکتر فدایی‌قطبی مبنی بر زمان کوتاه ارائه‌ی آثار در شهر و زیاد بودن تعداد تخم‌مرغ‌های رنگی نیز توضیح داد: «اینکه می‌گویم زیباسازی نوروزی شبیه بندبازی است برای همین است. تولید آثار جذاب و هیجان‌آور و شادی‌بخش آن هم برای نهایت ۱۵ روز؛ ضمن اینکه کار سرسری نباشد و مردم به عنوان کسانی که پول‌شان را دست شهرداری داده‌اند، ناراضی نشوند واقعا دشوار است. درباره‌ی تعداد زیاد تخم‌مرغ‌ها هم که گفتید، اینکه ۳۹ تا تخم‌مرغ برای شهر ۱۳ هزار هکتاری زیاد است یا کم؟ می‌توان درباره‌اش فکر کرد و حرف زد. شاید می‌شد بیش‌تر در شهر آن را توزیع کرد».

معاون سازمان زیباسازی شهرداری کرمان در ادامه، در پاسخ به این پرسش استقامت که چرا سیما و منظر شهر در انحصار این سازمان قرار نمی‌گیرد و دست شهرداری‌های مناطق از این امر کوتاه نمی‌شود؟ گفت: «ما هنر شهری را براساس دلایلی تقسیم‌بندی کردیم. نقاشی دیواری، مجسمه‌های شهری و نمادهای نوروزی تماما در حیطه‌ی سازمان است و همه هم از دل فراخوان بیرون می‌آیند. سیستم مالی را منع کردیم که به کاری که فرم هیات ارزیاب و صورت جلسه‌ی داوری ندارد چیزی پرداخت نشود.  ولی در عین حال، یک‌سری هفت‌سین‌ها هست که گفتیم در نوروز هر منطقه‌ای می‌خواهد داشته باشد با هماهنگی زیباسازی انجام دهد. این، فرایندی است که شاید در ادامه‌اش، دو سال دیگر هیچ سفره‌ی هفت‌سینی نباشد. پس، شهرداری‌های مناطق را هنوز فعال نگه داشته‌ایم و این، چند دلیل دارد. یکی اینکه هنوز ظرفیتی در این حوزه دارند که قابل استفاده است؛ از طرفی، سازمان سیما و منظر که دو و نیم سال است تشکیل شده و ممکن است در سفارش آثار هنری به ویژه در نوروز که حجم کار زیاد می‌شود کند باشد و چابکی لازم را نداشته باشد. بنابراین، از شهرداری‌های مناطق استفاده می‌شود. برنامه‌ریزی میان‌مدت این است که سازمان سیما و منظر تمام این موارد را تصمیم‌گیری و اجرا کند».

هنرهای شهری کرمان از معماری جلو زده است

محسنی‌تکلو در پاسخ به این پرسش استقامت که جانمایی آثار را چه‌طور انجام می‌دهید؟ آیا نگاه جامعه‌شناسانه‌ای به آن دارید؟ آیا ویژگی‌های فرهنگی هر منطقه برای آن در نظر گرفته می‌شود یا هرجا که خالی بود، اثر را می‌گذارید؟ توضیح داد: «به نظر من، هنر شهری در کرمان از معماری جلوتر است و موجب شده خیلی اوقات آثار هنری خوبی داشته باشیم ولی جای مناسبی برای جانمایی نداشته باشیم. نصب آثار در شهر موضوعی بسیار چالش‌برانگیز است. مسئله‌ی دوم اینکه فراخوان‌هایی می‌دهیم از دو مسیر طی می‌شود یا جایی داریم که فکر می‌کنیم مجسمه‌ی شهری می‌تواند در آن قرار گیرد. در فراخوان عکس آن نقطه را می‌گذاریم تا هنرمند بداند در چه بستری باید کارش قرار گیرد. یا می‌گوییم شهر کرمان به این تعداد اثر یا نقاشی دیواری نیاز دارد طرح‌ها را بفرستید و جا برای آن پیدا می‌کنیم و در مورد دوم، وقتی مسئله‌ی جانمایی پیش می‌آید کار خیلی دشوار می‌شود. البته، کارگروه معماری و شهرسازی برای نصب و جانمایی آثار تصمیم‌گیری می‌شود. اگر گاهی کاری می‌بینید که در جایی نصب شده که مناسبش نیست، دلیل این است که جایی وجود نداشته است. ممکن است کارگروه اشتباه کند یا می‌تواند بهتر تصمیم بگیرد؛ ولی واقعیت این است که کاری چالش‌برانگیز و سخت است».

وی افزود: «در شهر کرمان اغتشاشات بصری بسیار زیاد است. برای میدان آزادی که میدان اصلی شهر است، گفتیم که می‌خواهیم کاری خاص انجام دهیم ولی در سازمان اعتقاد بر این بود فعلا هیچ کاری در آزادی انجام نشود جز خلوت کردن آن. در این میدان، مجسمه‌ی تونی‌کرگ هم نصب کنید، به زشت‌ترین حالت ممکن درمی‌آید!».

موش‌ها به پارک‌ها منتقل می‌شود

وی در پاسخ به این پرسش که چرا موش‌ها را امسال به شهر اضافه کردید؟ این آیا کج‌سلیقگی نبود هم توضیح داد که این موش‌ها در پی پیشنهاد یکی از هنرمندان که گفته زیرگذر آزادی را مانند سوراخ موش می‌بیند؛ برای نصب در زیرگذر در نظر گرفته شدند که شورای ترافیک به‌درستی با نصب آن مخالفت کرد و آن را به چهارراه فرهنگیان آوردیم.

محسنی‌‌تکلو در عین‌حال اظهار کرد: «این موش‌ها، کاری انتزاعی هستند و در سال موش باید به شهر می‌آمدند ولی سال گذشته تصمیم بر این شد که به خاطر کرونا، کاری به شهر نیاید، در انبارها بودند. شهر برای این آثار هزینه کرده بود و حیف بود مردم آن را نبینند. بعد از مدتی، از اینجا به یکی از پارک‌های شهر منتقل می‌شوند».

در پایان این گفت‌وگو، معاون سیما و منظر سازمان زیباسازی شهرداری کرمان به انتقادی که به وی می‌شود نیز پاسخ داد. او گفت: «برخی به بنده انتقاد می‌کنند چقدر تخصص هنری دارد؟ باید بگویم کسی که مسولیت سفارش آثار هنری را برعهده دارد، می‌تواند هنرمند نباشد ولی فرایندها را مدیریت کند. در سازمان هیچ کار هنری نیست که خود ما صرفا درباره‌ی آن تصمیم بگیریم. مدیریت یک فرایند را باید سالم انجام دهد و هنرمندان بتوانند به آن اعتماد و در آن شرکت کنند و فکر می‌کنم این اتفاق الان رخ داده است؛ همین که ۱۱۰ نفر در فراخوان سمپوزیوم مجسمه‌سازی یا ۵۰۰ نفر در سالانه هنرهای شهری دو که کشوری بود و بیش از ۲۰۰ نفر در فراخوان سالانه‌ی سه شرکت کردند نشان می‌دهد مدیریت طوری بوده که اعتماد حاصل شود».