دکتر آذرانداز، استاد دانشگاه باهنر کرمان:

مهندس «وفاداری» از نسل نیکان روزگار بود

گروه جامعه: مراسم نکوداشت زنده‌یاد دکتر شاهرخ وفاداری، موسس پژوهشکدۀ فرهنگ اسلام و ایران در دانشگاه شهید باهنر کرمان، با حضور جمعی از مسئولان و اساتید دانشگاه باهنر به‌صورت مجازی برگزار شد.

دکتر عباس آذرانداز، استاد دانشگاه شهید باهنر کرمان در این مراسم با بیان این‌که زنده‌یاد شاهرخ وفاداری گوهر گرانبهایی بود که از دست رفت و ما امروز به قول نظامی دریغاگوی او هستیم، اظهار کرد: «جامعۀ ما به چنین انسان‌هایی نیاز دارد و از دست دادنشان برای ما سنگین است».

به گزارش استقامت، وی ادامه داد: «مهندس وفاداری شخصیتی چند بعدی داشت، هم تکنوکرات بود، هم از جنبه‌ای دیگر دغدغۀ مردم داشت و‌ کوشید با کار خیر یکی از اصول اعتقادی‌اش، کردار نیک را به انجام برساند. هم اندیشه‌ورزی بود که به حوزۀ ایران باستان علاقه داشت، کار می‌کرد، می‌نوشت، سخنرانی می‌کرد و کارگاه می‌گذاشت، به کرمان که می‌آمدند در کلاس‌های درس دانشجویان شرکت می‌کردند».

وی با اشاره به علاقمندی وفاداری به میراث باستانی ایران، خاطرنشان کرد: «مسأله‌ای که به تاریخ مطالعات اوستایی مربوط می‌شود و آن دربارۀ نقش کسی است به نام دستور جاماسب کرمانی، که می‌توانیم از او در به وجود آمدن این دانش در غرب، به عنوان یک آغازکننده یاد کنیم. جاماسب کرمانی اتفاقأ به شخص ایشان هم ارتباط پیدا می‌کند که ارتباطش را خواهم گفت. مهندس وفاداری سعی کرد نشان دهد که برخی انسان‌ها، وجودشان چقدر منشأ خیر و برکت می‌تواند باشد، و آنان چقدر می‌توانند در زندگی هم‌نسلان خود و آیندگان نقش ایفا کنند، و خود او از همین‌گونه انسان‌ها بود».

آذرانداز افزود: «دستور جاماسب کرمانی که در پایان دورۀ صفویه، یزد را از هجوم بیگانگان نجات داده بود. گزارش کامل ماجرای آن را در مقاله‌ای که مهندس وفاداری در یادنامۀ سروشیان و مجلۀ مطالعات ایرانی نوشته است، می‌توانید بخوانید. دایره‌المعارف ایرانیکا هم به نقل از ایشان به این داستان اشاره کرده است. من می‌خواهم به نقش جاماسب کرمانی در پژوهش‌های ایران‌شناسی و اوستاشناسی تأکید کنم که ایران‌شناسی دو سه سدۀ اخیر بسیار به او مدیون است، و همچنین ما هم به او مدیونیم که ریزه‌خوار این خوان هستیم».

وی ادامه داد: «دستور جاماسب کرمانی به هند می‌رود، در آنجا نیز منشأ خدماتی می‌شود، از جمله تقویم پارسیان هند را اصلاح می‌کند، نسخه‌های اوستایی زیادی را با خود به هندوستان می‌برد، شاگردانی تربیت می‌کند، یکی از این شاگردان فردی است به نام دستور داراب بعدها می‌شود معلم انکتیل دو پرون فرانسوی و به او زبان اوستایی را می‌آموزد. انکتیل دو پرون اوستاشناسی را در اروپا بنیان می‌گذارد. ترجمۀ او از اوستا است که توجه شرق‌شناسان و زبان‌شناسان را به این کتاب جلب می‌کند و بعدها افراد دیگری این تحقیقات را ادامه می‌دهند و تبدیل می‌شود به دانشی که امروزه اینقدر گسترش و عمق پیدا کرده و تقریبأ در مهم‌ترین دانشگاه‌های جهان کرسی دارد. یعنی از جهتی آنچه که ما امروزه در این دانش داریم برمی‌گردد به دستور جاماسب کرمانی».

استاد دانشگاه باهنر کرمان خاطرنشان کرد: «فرد دیگری که جا دارد اینجا من از او یاد کنم، کسی که مانند جاماسب کرمانی در وارد کردن اوستا و ادبیات اوستایی و پهلوی به جهان علمی و دانشگاهی سهم تعیین‌کننده‌ای داشت، جاماسب آسانا بود. به این دلیل می‌خواهم از او هم یاد کنم  که زنده‌یاد وفاداری هم از همین‌گونه انسان‌ها بود. جاماسب آسانا که گنجینۀ ارزشمندی از نسخه‌های دستنویس اوستایی داشت، حدود ۱۳۰ نسخه از آن‌ها را از هند به اروپا برد، (صد و چهل پنجاه سال پیش)، و در اختیار زبان‌شناس آلمانی، گلدنر قرار داد و گلدنر اوستای معروف را که امروزه همۀ ما می‌شناسیم گردآوری کرد. جاماسب آسانا در میان پارسیان هند بسیار صاحب نفوذ بود، کاری کرد که دستوران دیگر هم از او الگو گرفتند و این پیوند بین سنت و جامعۀ علمی تداوم پیدا کرد».

وی ادامه داد: «برگردم به جاماسب کرمانی که اولین گام را برداشته بود، ایران، که مورد هجوم قرار گرفته، همین‌طور سنت زرتشتی و پارسیان هند، و همچنین اوستاشناسی علمی، وامدار جاماسب کرمانی هستند. زنده‌یاد مهندس وفاداری از نوادگان اوست. پیوندی که گفتم بین این دو وجود دارد همین است، مهندس وفاداری، از نسل نیکان روزگار بود، او ادامه‌دهندۀ راهی بود که به نظر می‌رسد نیکوکاری، توجه به گسترش دانش و آینده‌سازی در نهاد آن‌ها وجود داشت و موروثی بود. او دوست داشت ادامه‌دهندۀ راهی باشد که جاماسب کرمانی در چند سدۀ پیش آغاز کرده و جاماسب‌آسانا و دیگران آن را ادامه داده بودند. امیدوارم پژوهشکده‌ای که او بنیان گذاشت بتواند بخشی، هرچند کوچک از آرزوهای او را برآورد».