گزارش استقامت از وضعیت بیمه و بازنشستگی نویسندگان و هنرمندان
روی کاغذ به آینده امیدواریم
مرجان افشاری راد:
گروهی از ایشان، چه پیر و چه جوان، اصلا نمیدانند بیمه چیست و به چه دردی میخورد؛ چه رسد به آنکه آن را به مثابهی یک حق مطالبه کنند، آن گروه دیگرشان هم که میدانند چیست و به چه دردی میخورد، آنقدر دغدغه معنوی و مادی و مسالهی ریز و درشت دارند که رمقی برایشان باقی نمیماند تا پیگیر بیمهی خود شوند، از این روی از خیرش میگذرند و خود را بیمهی خدای خود میکنند.
گروهی دیگر اما- البته نه بر اساس عقل معاشاندیش و نه از روی درایتی که اصول روزمرگی را درزندگی بداند، بلکه به خاطر از سرگذراندن تجربیات تلخی مانند بیماری و بیکاری – به ضرورت وجود بیمه و حقوق بازنشستگی پیبردهاند، اما تا آمدهاند به خود بجنبند، رندان منفعت طلب زودتر سررسیده و سهم بیمهی ایشان را از کفشان در ربودهاند؛
پس باز هم این کَرَم داران بی دَرَم ماندهاند و خانوادهی نجیبشان که با جیبهای از تهی سرشار، سربلند و با افتخار روزگار را گذراندهاند؛ اگر چه با سختی و رنج بسیار؛ نویسندگان، روزنامهنگاران و هنرمندان را میگویم و بهطور خاصتر منظورم نویسندگان، روزنامهنگاران و هنرمندان نجیب کرمانی است؛ کسانی که علیرغم در اختیار داشتن همین تریبونهای معدود و همین صفحات محدود مطبوعات و رسانههای محلی، کمتر دربارهی مطالبات خود گفته و آن را پیگیری کردهاند .
اگر هم به ندرت سهم خواهی اندکی داشتهاند، به گمان بسیاری از سر استیصال و ناچاری بوده که اگر چنین نبود، مناعت وبلندی طبع این جماعت حتی از مطالبهی حقوق حقهی خودشان هم مانع میشد.
وضعیت نامطلوب بیمهی مولفان
و هنرمندان کرمانی
به هر روی،سخن از وضعیت بیمهی درمانی و بازنشستگی نویسندگان و روزنامهنگاران و هنرمندان است و در یک بررسی اجمالی مشهود است که وضعیت این اقشار در کرمان به نسبت همتایانشان در مناطق دیگر کشور وضعیت نامطلوبتری است و بیشک به دلیل همان مناعت و بلندی طبع ما کرمانیها است که متاسفانه در این مورد به عنوان مانع عمل میکند؛ بگذریم از اینکه در نظر بعضی کسان، مناعت طبع ما کرمانیها، نوعی رودربایستی و حجب و حیای بیش از حد است و چندان هم فضیلت به شمار نمی رود.
با این مقدمه، در “استقامت” بر آن شدیم تا این موضوع را به اختصار ضمن گفت و گو با چند نویسنده و هنرمند کرمانی واکاویم؛ به این منظور سراغ نویسندگان و هنرمندانی رفتیم که به جز حرفهی خود، شغل یا امکان دیگری برای بیمه شدن نداشتهاند و در نهایت نظر مدیرکل محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمان را هم در اینباره جویا شدیم، آنچه را در ادامه میخوانید حاصل این کند و کاو و نظر خواهی است.
به مرور پول بیشتر گرفتند و خدماتشان کاهش یافت
جستجو دربارهی این موضوع را ضمن گفت و گو با علی اکبر کرمانینژاد؛ داستان نویس شروع میکنیم که در حدود ۸ سال سابقهی بیمهی نویسندگی دارد و از اولین بیمهشوندگان «صندوق حمایت از نویسندگان، روزنامهنگاران و هنرمندان» است. نویسندهی «و این دوباره خندید » که در حال حاضر با دو نفر دیگر از اعضای خانوادهاش بیمه میباشد، ضمن اظهار پشیمانی از اینکه تحت تکفل بیمهی مذکور است میگوید: “در ابتدا قرار بود ماهی ۱۹ هزار تومان از ما دریافت شود و بیمهی درمانی هم رایگان باشد و تسهیلات دیگری هم برایمان در نظر گرفته شده بود و ما هم بر اساس توافقات، آن روز قرارداد بیمه را امضا کردیم، تا چند سال اولیه هم افزایش سهم ما در صد معقولی بود اما به مرور از ما پول بیشتر گرفتند و از خدمت رسانی آنطرف کاسته شد.”
این داستان نویس با سابقه که با بیماریهایی نظیر فشار خون و قند خون هم درگیر است میافزاید: “در حال حاضر ما بیمهی آزاد محسوب میشویم، از لحاظ درمانی هم چندان امکانات مناسبی به ما تعلق نمیگیرد، به عنوان مثال دفترچهی تامین اجتماعی ما سه قلم دارو را بیشتر متعهد نمیشود و همان را هم به قیمت ارزانترین و دم دستترین داروها محاسبه میکند.”
کرمانی نژاد عنوان میکند: “بازنشستگی ما را هم «فرانشیز» در نظر گرفتهاند به این معنی که هرچه در طول مدت قرارداد از طرف دولت به ما کمک شود، در هنگام بازنشستگی از دریافتی ما کم میکنند.”
وی با اشاره به اطلاع رسانی نامناسب و بروکراسی شدیدی که بر روند بیمهی تکمیلی حاکم است میگوید: “تا کنون موفق نشدم بیمهی تکمیلی شوم و تا آمدهام اقدام کنم، زمان گذشته بودهاست.” وی میافزاید: “هر بار هم که برای بیمهی تکمیلی مراجعه کردم، اصل مدارکی را که یکبار برای بیمه شدن تحویل دادهام، دوباره از من خواستهاند.”
نمیدانم هنرمندم یا نه؟
فریبرز سلیمانی؛ هنرمند دیگری است که وضعیت بیمهاش را جویا میشوم، فریبرز، وقتی از او دربارهی رشتهی هنریاش میپرسم، چنین پاسخ میدهد:
” یکی از مشکلات خودم هم همواره همین بوده که اسم کار یا هنرم را نمیدانم، اما در مجموع از چند فن و مهارت استفاده میکنم و به زیباسازی محیط کار یا محیط مسکونی میپردازم.”
فریبرز که متولد ۱۳۵۹ است و تازه ازدواج کرده در نهایت از کاری که میکند با عنوان کلی «طراحی داخلی» یا «دکوراسیون داخلی» نام میبرد و نمیداند که میتواند از بیمهی هنرمندان استفاده کند یا خیر؟ او با اشاره به اینکه تصورش از بیمه تا کنون تنها بیمهی خدمات درمانی بوده میگوید: “خدا را شکر چون تاکنون بیمار نشدم به «بیمه» فکر نکردهام.”
آیا طراحی داخلی که بنا بر یک تعریف عمومی، هنر یا نوعی عمل برنامه ریزی است که بر طراحی و اجرای معماری داخلی و چیدمان منزل یا محیطهای کاری نظارت میکند، زیرمجموعهی رشتههای هنری محسوب میشود و زیر مجموعهی خدمات صندوق حمایت از نویسندگان، روزنامهنگاران و هنرمندان قرار میگیرد؟ و ایضا رشتههایی که در واقعیت اجتماعی نوعی رشتهی هنری محسوب میشوند اما چه بسا در تعریف صندوق حمایت از نویسندگان، روزنامهنگاران و هنرمندان؛ ذیل رشتههای هنری قرار نگیرد؟
صنف نداشتم که بیمه شوم
مساله را در گفت و گو با مازیار نیستانی پی میگیریم. این شاعر، متولد هزار و سیصد و شصت و مجرد است و تحت تکفل هیچ نوع بیمهای نیست. او با اشاره به سابقهی ده سالهاش در شعر میگوید: “در طی اینهمه سال که زمان حرفهای شدن ما را رقم زده است، هیچ تشکل یا صنفی نبوده که من و امثال من را نسبت به بیمه و مزایای آن آگاه کند.”
او دلیل بیمه نبودن خود را عدم وجود تشکلهای صنفی میداند و میگوید: “اصولا آگاهی پیدا کردن نسبت به این مسایل برآمده از فعالیتهای صنفی است و من در این سالهای گذشته اصولا نسبت به چنین حقی آگاه نبودهام و میتوانم به صراحت بگویم که تازه بعد از گذشت این همه سال مسایلی مانند بیمهی درمانی و بازنشستگی، دغدغههای ذهنیام شدهاست.”
براستی شاعرانی که تنها شاعراند، نه کسبی دارند، نه کارمند هیچ وزارتخانهای هستند و نه در هیچ شرکت خصوصی فعالیت دارند، اگر بیمار شوند، از حمایت کدام بیمه برخوردار خواهند بود و چگونه؟
بیمهام و مشکل خاصی ندارم
حامد سعادت؛ مستند ساز، متولد ۱۳۶۲ است و تازه ازدواج کردهاست. حامد عضو «صندوق حمایت از…» است و یک سال سابقهی بیمه دارد. این فیلمساز جوان میگوید: “از وقتی که برای عضو شدن اقدام کردم تا زمانی که به عنوان فرد تحت تکفل پذیرفته شدم یکسال و نیم طول کشید اما پس از آن مشکل خاص دیگری نداشتم.” سعادت میافزاید: “در سال جدید سهم پرداختی ما برای بیمه از ۳۰ در صد به ۵۰ درصد افزایش یافت، بر اساس این افزایش صورت گرفته، شش ماه اول سال را مبلغی در حدود چهارصد و خوردهای هزار تومان پرداختهام، با اینحال شخصا مشکل خاصی ندارم.”
خودم بازنشستگی را جدی نگرفتم
شهریاررضایی؛ مجسمه ساز متولد ۱۳۵۷ متاهل و صاحب یک دختر ۸ ساله در گفت و گو با استقامت عنوان میکند: “در حدود ۸ سال قبل سعی کردم از طریق شرکتی که متعلق به یکی از فامیلها بود، خودم را بیمه کنم، بخشی ازمراحل قانونی کار را هم طی کردم اما در نهایت به دلیل بعضی موانعی که پیش آمد، موفق نشدم، بعد از آن هم علیرغم نیاز شدید اما به دلیل دغدغههای کاری بسیار، مخصوصا یک سفر دو سالهی کاری، نتوانستم پیگیری کنم و اصلا از فکر آن بیرون آمدم و دل مشغولی اصلیام شد مجسمهسازی.”
شهریار رضایی با اذعان به اینکه در این چند سال اخیر خودش کم توجهی کرده و مسالهی بیمهی درمانی و دغدغهی بازنشستگی را جدی نگرفته میگوید: ” از حق نگذریم، دوستان مسول در ادارهی ارشاد و حتی خود خانم خالقی؛ در دو سه سال اخیر، یکی دو بار به من گوشزد کردهاند که مدارکم را ببرم و اقدام کنم اما من به دلیل عدم تمرکز روی این مساله، کم کاری کردهام و نرفتهام.” رضایی میافزاید: “درست یا غلطش را نمیدانم اما یکی از عوامل کمانگیزگی برای ارائهی مدارک در مورد من این بوده که هیچگاه مطمئن نبودهام که بدون مشکل تراشی و سنگ اندازی کارم درست بشود.”
در کل رضایت دارم
سعادت ارجمند؛ نوازنده و مدرس موسیقی و صاحب آموزشگاه «رامتین» است او از جمله هنرمندان با سابقهای است که مشمول بیمهی هنرمندان است؛ وی که در حدود ۲۰ سال سابقهی بیمهی تامین اجتماعی دارد، میگوید: “چهار پنج سال است که «صندوق حمایت…» ۵۰ درصد از حق بیمهی ما را میپردازد.” وی بیمهی تکمیلی هم دارد و در این مورد هم مشکلی ندارد، این مدرس موسیقی عنوان میکند اگرچه ممکن است وضعیت خیلی ایدهآل نباشد اما در کل رضایت دارم.
امیدوارم اینترنت
مشکل بیمه را حل کند
یاسر شریف از هنرمندان تئاتر رفسنجان است؛ وی در سال ۸۴ وارد دانشگاه شده و فارغالتحصیل رشتهی تئاتر است و شروع فعالیت حرفهای خود را از همان سال میداند، او میگوید: “در حال حاضر یک سال و نیم است که مدارکم را برای بیمه شدن فرستادهام و هنوز نتوانستهام خود را بیمه کنم. ارشاد کرمان میگوید مدارکی که تحویل ایشان شدهاست را به تهران فرستادهاند، به تهران رفتهام و پیگیری کردهام، میگویند مدارک را به کرمان پس فرستادهاند، دوباره که به کرمان مراجعه کردهام، میگویند به دست ما نرسیدهاست.”
این هنرمند رفسنجانی با اشاره به بوروکراسی شدید اداری، مشکل را حجم بیرویهی درخواست کنندگان منفعت طلب میداند و میافزاید: “هر کجا که رفتم به در بسته خوردم اما امیدوارم با اینترنتی شدن روند بیمه مشکل برطرف شود.” حرفها و حدیثهای تعدای از نویسندگان، شاعران و هنرمندان فعال کرمان را شنیدیم که درد دلها و سپاسگزاریهای منصفانهی ایشان را شامل میشد. به آنچه ایشان گفتند، دلهرهی کلی و اخیر اعضای «صندوق حمایت از نویسندگان، روزنامهنگاران و هنرمندان» را هم اضافه میکنیم و این همه را به صورت یک پرسش از وضعیت کلی بیمهی درمانی و بازنشستگی با مدیرکل محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمان در میان میگذاریم.
مشکلات حتما اصلاح میشود
فرشید فلاح میگوید: صندوق «صندوق حمایت از نویسندگان، روزنامهنگاران و هنرمندان» سه نوع خدمت ارائه میدهد؛ بیمهی تکمیلی، طرح تکریم و بیمهی تامین اجتماعی.
وی ضمن برشمردن امکاناتی که بیمهی تکمیلی صندوق مذکور تا سقف ۳۰ میلیون تومان ارائه میدهد میگوید: “من از عموم بزرگواران روزنامه نگار و نویسنده و هنرمند استان، خواهش میکنم که به بیمهی تکمیلی توجه کنند و با پرداخت سالانه ۲۱۶ هزار تومان تحت پوشش بیمهی تکمیلی قرار بگیرند تا خدای ناکرده در صورت بروز هر نوع حادثه یا بیماری از امنیت خاطر برخوردار باشند.”
مدیرکل ارشاد استان کرمان در توضیح طرح تکریم به عنوان خدمت دیگر «صندوق حمایت…» بیان میدارد: ” بر اساس این طرح به کسانی که نشان درجه یک هنری دارند و سن بالای ۶۰ سال دارند، مبلغی پرداخت میشود که اگرچه ناچیز است اما تلاش دولت این است تا این رقم را افزایش دهد.”
این مدیر ارشد فرهنگی همچنین درمورد بیمهی تامین اجتماعی «صندوق حمایت از…» میگوید: “هنرمندان تحت تکفل این بیمه مشمول بازنشستگی میشوند.”
فلاح، مشکلات پیش آمده بین صندوق مذکور و دولت دربارهی وضعیت بیمه و بازنشستگی نویسندگان و هنرمندان را معلول نوعی بیسامانی میداند و میگوید: “این مشکلات حتما اصلاح میشود و مساله، روند عادی خود را طی خواهد کرد.” وی ادامه میدهد: ” ارتباط بین صندوق و هنرمندان و سازمان تامین اجتماعی، دچار نوعی بیسامانی بوده است، اما برای حل این مشکل، لیست افراد مشمول استان کرمان به ما ارجاع شده و ما هم داریم بازنگری میکنیم وانشاالله سعی داریم با تعیین یکسری شاخصه، آن را به مسیر درست و ضابطهمند برگردانیم.”