گزارش استقامت از چالشهای جمعآوری زباله در کرمان؛

زبالهگردی کسبوکار من است!

معصومه قطب الدینی – بچه‌تر که بودم صدای چرخ دستی کارگر شهرداری در کوچه می‌پیچید و مردی که به نظر نیروی آنچنانی هم نداشت، گاری آهنی را به سختی با چند بشکه که به ابتکار خود، آن‌ها را در گاری برای تفکیک زباله‌ها و نان خشک جای داده بود جابه جا می‌کرد.

هنوز صدای چرخ‌های آن گاری، با آهنگ سنگین‌اش در گوشم مانده است؛ با شنیدن صدای گاری در کوچه همهمه‌ای می‌شد و مردم زباله‌ها را بیرون از خانه برده و مرد هم یکی یکی سطل‌های زباله را گرفته و نان خشک‌ها را در یک بشکه و پلاستیک و آهن پاره و  غذاها را نیز در ظرف‌های دیگر می‌گذاشت.

خوبی‌اش این بود که کاری خودجوش بود که صورت می‌گرفت، از مامور شهرداری تا مردم همه باهم همدل و همراه بودند و هوای خستگی کارگر شهرداری را هم داشتند.  اما امروزه با تغییر سیستم زباله و  مکانیزه شدن آن، شرایط متفاوت از گذشته شده است.  شهروندان باید هر شب راس ساعت ۹ زباله‌های خود را بیرون بگذارند تا خودروی مخصوصی که شهرداری دارد بیاید و آن‌ها را جمع کند و به معدن زباله ببرد.  چالش بزرگ اما بر سر زباله‌هایی است که جا می‌ماند؛ زباله‌هایی که از ساعت ۹ تا ۲ شب منتظرند تا نوبت به آن‌ها برسد. زائدات مواد غذایی، نخاله‌های ساختمانی و ضایعات ویژه از جمله زباله‌های شهری هستند که مهم‌ترین آن‌ها زباله‌های بیمارستانی و آن‌هایی است که از مطب پزشکان جمع‌آوری می‌شود. باید از ماموران شهرداری پرسید که عدم تفکیک سرنگ‌ها و سندها و پانسمان‌ها از دیگر زباله‌ها چه بر سر آنها آورده است؟  زایدات مواد غذایی نیز کم دردسر ساز نیستند؛ از یک سو به دلیل تخمیر و فساد سریع، بوهای نامطبوع تولید کرده و محل مناسبی برای رشد و تکثیر مگس و سایر حشرات و جوندگان است و از سوی دیگر به دلیل قابلیت تهیه‌ی کود از کمپوست حائز اهمیت است. حالا تصور کنید که همه‌ی این زباله‌ها تفکیک‌نشده داخل نایلون‌های سیاه ریخته می‌شود و اوضاع را وقتی بغرنج‌تر می‌کنند که از ماشین جمع‌آوری زباله باز می‌مانند و راه را برای کسانی که آن‌ها را به نام زباله‌گرد می‌شناسیم باز می‌کنند.

دیروزها اگر پاکت‌های زباله در شهر را با گره زدن از دسترس گربه‌ها و سگ‌ها در امان نگه می‌داشتیم، امروز اما باید این پاکت‌های زباله را از دست زباله جمع‌کن‌ها و یا بهتر بگوییم تفکیک کنندگان بی‌مجوز زباله‌ها در سطح شهر دور نگه داریم.  زباله جمع‌کن‌هایی که سر پاکت‌ها را باز و تمام محتویات پاکت را خالی می‌کنند و از میان زباله‌ها، آنچه را که می‌خواهند جدا می‌کنند و در گونی‌ای که بر دوش گرفته‌اند می‌اندازند و به سراغ پاکت بعدی می‌روند و زباله‌هایی که چشم آنها را نگرفت به‌حال خود میان کوچه و خیابان رها می‌شود.

در صحبت با یکی از زباله‌گردها ، او می‌گوید: زباله‌گردی کسب و کار من است و از این طریق امرار معاش می‌کنم. اگر وقت بگذارم و بتوانم پلاستیک و آهن کهنه‌ی بیشتری پیدا کنم می‌توانم از پس دخل و خرج خانه و خانواده بر بیایم. او در ادامه افزود: زندگی سختی را می‌گذرانم و به دلیل سابقه‌ای که داشته‌ام و مساله‌ی اعتیاد که الان در حال ترک هستم نمی‌توانم کار ثابتی را برای خود پیدا کنم و مجبور به این کار شده‌ام.  وی با بیان این‌که من برای خودم کار می‌کنم گفت: افرادی نیز هستند که برای فرد دیگری کار می‌کنند که به میزان کارکرد افراد به آن‌ها حقوق می‌دهد.

او در ادامه می‌گوید: من برای خودم کار می‌کنم چرا که می‌توانم سود بیشتری داشته باشم. او می‌گوید: گاهی برخوردهایی مابین زباله‌گردها ایجاد می‌شوند و آن هم تنها به خاطر آمدن به منطقه‌ی یکدیگر است. از او می‌پرسم کسی از شهرداری به شما تذکر نداده است که این کار را انجام ندهید؟ پاسخ او منفی است و همین‌طور که مشغول بستن سر گونی است، می‌گوید: این کار من است.در خصوص مشکلات سیستم جمع‌آوری زباله، گفت‌وگو را تنها با تعدادی از شهروندان کرمانی انجام دادم. خانم ف. خسروی که در یکی از خیابان‌های منطقه ۴ شهری است، وضعیت نابسامان زباله را یک معضل جدی می‌داند و می‌گوید: آنچه که من بیش‌تر اوقات در خیابان‌ها می‌بینم، نایلون‌های زباله‌ای است که پاره و در گوشه‌ای رها شده است.  او ادامه می‌دهد: کیسه‌های زباله‌ای که بیش از حجم‌شان در آن‌ها زباله قرار می‌دهند؛ آنقدر که گره زدن پاکت زباله، دیگر محال به نظر می‌رسد.

خسروی بیان می‌کند: برخی از خانواده‌ها به هر دلیلی که ممکن است ساعتی که ماشین زباله می‌آید در خانه نباشند، پاکت‌های زباله را زودتر از موعد مقرر در کنار درب خانه می‌گذارند که این باعث شده است تا افراد زباله‌گرد بتوانند فرصت بیشتری داشته تا پاکت‌ها را باز و با تفکیک زباله به آنچه می‌خواهند دست یابند.  او در ادامه می‌افزاید: غیر از این افراد، سگ‌های ولگرد نیز در پایان شب به دلیل تاخیری که ماشین زباله دارد نیز از راه می‌رسند و پاکت‌ها را به خصوص آن‌ها که مواد غذایی باقیمانده در آن‌ها هست را پاره کرده و با این کار زحمت کارگران را دو چندان می‌کنند. او درخواستش از شهرداری این است که سیستم جمع‌آوری زباله را مثل گذشته فعال کند و با قرار دادن سطل‌های رنگی درب‌دار در جای مناسب، و با به موقع تخلیه شدن آن‌ها، به این معضل پایان دهند.  وی با اشاره به وضع آشفته و نابسامان بصری و بهداشتی به وجود آمده در سطح شهر به تفکیک زباله نیز اشاره کرده و می‌گوید: مردم در تفکیک زباله سردرگم شده‌اند و این مساله برای آن‌ها به روشنی باز نشده است و اگر دستگاه‌های ذیربط به خصوص شهرداری بتوانند با آموزش‌هایی از طریق صدا و سیما، چاپ بروشور و انتشار در رسانه مردم را آگاه کنند، مطمئنا به بهبود وضعیت فعلی کمک شایانی می‌شود.

او  در ادامه می‌گوید: زباله‌گردها قارچ وار در زمان‌های مختلف در کوچه‌ها و خیابان‌ها پیدا می‌شوند و در کمین پاکت‌های زباله می‌نشینند تا از این طریق امرار معاش کنند و موجبات کثیفی و زشتی شهر را با این کار فراهم آورند! خسروی با بیان این‌که شهرداری سال‌هاست که مدعی تلاش برای جمع‌آوری زباله‌گردهاست اظهار می‌کند: اما این تلاش‌ها این‌طور که به نظر می‌رسد کافی نبوده و نه تنها از تعداد این افراد کاسته نشده است، بلکه گرایش برای این انجام این کار بیشتر هم شده است . خانم مینا. ع یکی دیگر از ساکنان منطقه چهار شهری است. او نیز می‌گوید: برخوردی قاطع با افراد زباله‌گرد تا به حال صورت نگرفته است؛ چرا که اگر صورت گرفته بود، این‌قدر راحت و بدون هیچ دغدغه‌ای با چند گونی به دست، قد برافراشته و محکم در میان انبوه زباله به گشت و گذار نمی‌پرداختند.  وی با بیان این‌که، متاسفانه با ادامه‌ی این روند، کودکان نیز قربانی این وضعیت خواهند شد می‌افزاید: کودکان هم مدتی است که وارد این بازی رقت‌بار شده‌اند و به جای بازی و آموزش درست، در میان زباله‌ها می‌گردند و سعی در رفع مشکلات معیشتی خانواده با جمع‌آوری زباله دارند که یقینا  اگر تلاشی در این زمینه نشود، مشکلات عدیده و جبران ناپذیری به وجود خواهد آمد.  فریدون .س نیز ساکن منطقه ۳ شهری است. او می‌گوید:  زباله در اکثر کشورهای دنیا یکی از درآمدهای مهم شهرداری محسوب می‌شود، اما به نظر می‌رسد شهرداری کرمان برنامه‌ریزی مدون و مناسبی برای این قضیه در نظر نمی‌گیرد.

او اظهار می‌کند: فرهنگ سازی برای تفکیک زباله، یک الزام برای جامعه است و حتی منتظر ماندن برای فرهنگ سازی این مسئله مهم نیز یک اشتباه است و باید به سرعت به این قضیه رسیدگی شود.

وی در ادامه می‌افزاید: زباله‌ها به دلیل اهمیتی که در اقتصاد دارند جزئی از اموال دولت باید محسوب شوند؛ اما نمی‌دانم چه چیزی باعث شده است که به این مساله آن‌طور که باید توجه نمی‌شود؛ مساله‌ای که سهم زیادی در سود‌آوری کلان برای زیباسازی شهر دارد و اما این روزها زباله‌گردها، «دزدان زیبایی شهر»، این فرصت را دریافته‌اند؛ دزدهایی که کیسه‌های زباله را باز می‌کنند و موادی را که قابل بازیافت است از میان سایر زباله‌ها جدا می‌کنند و با خود می‌برند و تنها کثیفی و چهره‌ای زشت را برای شهر به جای می‌گذارند و علاوه بر این‌که خود را در معرض آلودگی‌ها و بیماری‌های زیاد قرار می‌دهند، دیگران را نیز به این وادی می‌کشانند.  وی تاکید می‌کند: هرچه بیشتر شهرداری به نظافت شهر اهمیت دهد به همان میزان نیز برای آن‌ها سودآور خواهد بود. بنابراین اگر برای شهرداری زباله هزینه ساز شده است، مطمئنا به موقع و به دفعات بیشتر زباله‌ها را از سطح شهر جمع‌آوری نکرده و برای بازیافت آن خوب عمل نمی‌کنند.  یکی دیگر از شهروندان به نام رضا . ر نیز که از ساکنان منطقه سه شهری است، می‌گوید: ما هیچ آگاهی درستی در رابطه با تفکیک زباله نداریم و نمی‌دانیم هدف این تفکیک چیست و اگر بدانیم مطمئنا به این امر عمل خواهیم کرد.  او می‌گوید: در محله‌ی ما دکه‌ای را با تبلیغات تزئین شده بر روی آن برای تفکیک زباله گذاشته‌اند؛ اما مشکل این است که درب این دکه هر زمان رفته‌ایم بسته است و حتی سطل‌های رنگین تبلیغ شده بر روی این دکه نیز در آنجا وجود ندارد.

وی می‌افزاید: با این‌که از سطل‌های رنگی تفکیک زباله زیاد می‌شنویم اما در سطح شهر نمی‌بینیم یا تعدادشان کم است و یا از چشم ما پنهان هستند که اگر تعدادشان بیشتر شود مطمئنا شهروندان احساس مسوولیت بیشتری برای انجام تفکیک زباله خواهند کرد. و اگر به موقع در تخلیه‌ی این سطل‌ها اقدام شود مشکلی نیز ایجاد نخواهد شد.