حجتالاسلام ربانیزاده؛ سخنگوی شورای چهارم شهر کرمان:

مردم به ساندویچ و چلوکباب رای ندهند!

به من میگویند بلهقربانگوباش تا حمایت بشوی!

*برخی اعضای شورا هیچ خاصیتی برای شهر ندارند

* وابسته به هیچ طیف سیاسی نیستم

* رزمحسینی رئوفالقلب است و از من کینه ندارد

اسما پورزنگی آبادی – شورای شهر کرمان برای اولین‌بار و در دوره‌ی چهارم فعالیت خود، شاهد حضور یک روحانی در جمع ۱۵ نفره‌ی اعضا بود. فردی که از بیان دیدگاه‌های انتقادی خود ابایی ندارد و تاکنون در چند نوبت به اظهارات استاندار کرمان نیز خرده گرفته و اکنون می‌گوید که همه‌ی این‌ها از سر رفاقت بوده و این رفتارها را ناشی از روحیه‌ی انقلابی‌گری خود می‌داند.

حجت‌الاسلام محمد ربانی‌زاده درباره‌ی این‌ رویکردهای خود توضیح داده و به‌عنوان سخنگوی شورای شهر کرمان به دیگر پرسش‌های «استقامت» درباره‌ی مسایل مختلف شورا و انتخابات پیش‌رو نیز پاسخ می‌دهد که در ادامه می‌خوانید.

 

 آقای ربانیزاده! شما یکی از اعضای شورای شهر کرمان هستید که با مواضع تندی که در برابر برخی مسایل میگرفتید خیلی مورد توجه رسانهها و مردم بودید. البته برخی میگویند که این رفتارهای شما هیجانی و احساسی است و برخی دیگر هم تعبیرشان این است شما اینگونه رفتار میکنید تا رای مردم را جلب و جذب کنید. اگر قرار باشد یک نقد منصفانه نسبت به خودتان داشته باشید، چهقدر این دو تعبیر را میپذیرید؟

کسانی که با ویژگی‌های اخلاقی، مبانی اعتقادی و روحیه‌ی انقلابی من آشنا هستند می‌دانند مواضعم براساس تکلیف شرعی و دینی و ملی خودم است و تابع منافعم نیست که بخواهم هیجان یا جوّی را ایجاد کرده و از آن در راستای منافع شخصی‌ام بهره‌برداری کنم. دوستانی که اوایل انقلاب با من بودند با این روحیاتم کاملا آشنا هستند؛ من اول انقلاب در برابر آقای بنی‌صدر موضع‌گیری تندی کردم. آن زمان من علیه بعضی از چهره‌هایی که ظاهرا در انقلاب نقش داشتند اما گرایش منافقین داشتند اعلامیه‌ای دادم و خیلی افراد به من می‌گفتند: تو چطور جرات کردی این کار را انجام دادی! الان هم با همان روحیه موضع‌گیری می‌کنم. به عنوان مثال؛ در آخرین جلسه‌ی مشترک اعضای شورای شهر با آقای استاندار، پاسخی که من دادم، حسب ارادتی که به ایشان داشتم و دارم، بود و احساس کردم تکلیف دارم از منافع شهر دفاع کنم و پاسخ ایشان را بدهم. اخیرا هم نسبت به ثبت‌نام آقای احمدی‌نژاد موضع گرفتم؛ این نیز براساس تکلیف انقلابی و شرعی خودم بود؛ حالا این‌که دوستان چه تعبیری از رفتار من دارند، برداشت شخصی آنها و به‌دلیل عدم شناخت آن‌ها از روحیه مذهبی و انقلابی من است. بنده تحت هیچ شرایطی دنبال ایجاد فضا و جوّی که به نفعم باشد یا رای جمع کنم، نبوده و نیستم.

میگویید دنبال نفعی نبودید؛ یعنی قبول ندارید این موضعگیریها باعث جلب توجه نسبت به شما شده و منافعی برایتان ایجاد کرده است؟

طبیعی است این اتفاق بیفتد؛ ولی من با این هدف و قصد، موضع‌گیری نکرده‌ام اما قبول دارم خود به خود نفعی برایم ایجاد می‌کند. من اگر از انجام یک موضع‌گیری به دنبال منفعتی بودم، راحت به شما می‌گفتم دنبال فلان نفع هستم. ۳۸ سال است این روحیه‌ی خود را حفظ کرده‌ام.

حالا در کنار این منافع، پیامدهای منفی هم لابد برایتان داشته است.

قطعا. یقین دارم برایم تبعاتی داشته است اما وقتی به موضوعی ورود می‌کنم، تبعات آن را هم می‌پذیرم.

ممکن است درخصوص این تبعات منفی مثال بزنید؟ مثلا به شما تلفن میکنند و تهدید میشوید که چرا فلان حرف را گفتید؟

من همان اوایل انقلاب هم مواضعم برایم تبعاتی داشت اما همه را با جان و دل خریدم. ببینید؛ گاهی کسی می‌خواهد سوژه‌ای خلق کند تا برایش کف بزنند من اما فقط به‌دنبال ادای تکلیف هستم؛ چه برایم کف بزنند و چه مرگ بفرستند، برایم فرقی ندارد. در خصوص موضع اخیرم درباره‌ی آقای احمدی‌نژاد برخی به من گفتند که تند رفتی. من هم گفتم؛ وقتی شورای نگهبان صلاحیت ایشان را رد کرد ثابت می‌شود من تند رفتم یا نه؟ برخی روی مواضع من ایراد می‌گیرند اما خیلی زیاد هم نبوده است.

من مواضع شما به عنوان عضو شورای شهر را بیشتر مدنظر دارم. میخواهم بدانم انتقادات و مواضع تند شما دربارهی پروژههای شهری چه پیامدهای منفی برایتان داشته است؟

در مورد پروژه‌های شهری اغلب افراد، مواضع مرا تایید می‌کنند؛ البته وقتی با گودبرداری میدان شهدا مخالفت کردم برخی می‌گفتند این کار را نکن، بله‌قربان‌گو باش تا از تو حمایت بشود و بتوانی رای بیاوری. من هم می‌گفتم که نمی‌خواهم و سر منافع مردم و شهر با هیچ‌کس معامله نمی‌کنم. یا می‌گفتند که داری بی‌سیاستی به‌خرج می‌دهی و بهتر نیست مثل دیگران بله‌قربان‌گو باشی؟ در مورد خانه‌شهر و برخی پروژه‌های دیگر که اظهارنظر کردم، به من این چیزها را می‌گفتند اما من منافع شهر را ترجیح داده‌ام. آن‌ها براساس مصلحت‌اندیشی این توصیه‌ها را می‌کنند من اما مصلحت مردم مدنظرم است؛ به‌دنبال تبعات مثبت آن نبوده‌ام و از تبعات منفی آن هم بیمی ندارم.

اعضای شورا به شما میگفتند بلهقربانگو باشید یا شخصیتهای سیاسی یا مشاوران شما؟

برخی اعضای شورا می‌گفتند. برخی مسوولان هم که در شهر نقش‌آفرین هستند صلاح ما را در این می‌دیدند که؛ بهتر نیست با فلان مسوول دست به سینه باشی و موضع تند نگیری؟ من هم همیشه گفته‌ام با کسی سرجنگ ندارم، اگر حرفم را صریح می‌گویم بحثم منافع مردم است. با کسی پدرکشتگی و جنگ و دعوای شخصی ندارم.

در ادامهی این اظهارنظر و انتقادات، رابطهی شما با آقای استاندار هم که تیره و تار شد.

نه. نه. من با ایشان رفیق ۳۸ ساله هستم.

این رفاقت دو طرفه است؟

من با ایشان رفیق ۳۸ ساله هستم و تا جایی که ایشان را شناختم، می‌دانم آقای رزم‌حسینی اهل کینه نبوده و ایشان را رئوف‌القلب می‌دانم. این هم تملق نیست، نظر شخصی من است. حتی بعد از موضع‌گیری که در جلسه با اعضای شورا در برابر ایشان داشتم، یک هماهنگی صورت گرفت و جلسه‌ای خصوصی و نیم ساعته با ایشان داشتیم.

از طرف شما این نشست هماهنگ و برگزار شد؟

از دفتر ایشان با من تماس گرفتند و گفتند فلان ساعت به دفتر آقای استاندار بیا. رفتم و دوتایی نشستیم و گفتیم و کلی خوش‌وبش کردیم. ایشان حتی به من گفتند که بیش‌تر به ما سر بزن. من ولی سعی می‌کنم خیلی مزاحم‌شان نشوم و گاهی مسایل را از طریق پیامک برایشان می‌فرستم اما رابطه‌ی ما قطع نشده است. من برای دفاع از منافع شهر موضع گرفتم و دوستی ما سرجای خودش است و این دوستی را تحت تاثیر این مسایل قرار نمی‌دهم. صریح گفتن به‌معنای نزاع و دعوا بین ما نیست من ایشان را دوست دارم. به‌عنوان مثال، در خصوص مساله‌ی تخریب خانه‌شهر پیامکی برای آقای استاندار فرستادم و نوشتم که صلاح نمی‌دانم در کارنامه‌ی درخشان شما، چیزی به‌نام تخریب خانه‌شهر ثبت شود.

آقای رزمحسینی در جواب پیامتان به شما چه گفتند؟

جوابی ندادند. من این توصیه را برادرانه با ایشان مطرح کردم.

اینکه پیامتان را جواب ندادند، تفسیر خودتان چیست؟ مسالهی خانهشهر خیلی حاشیهساز بود؛ شاید از سر دلخوری جواب ندادند.

من قبل از نوروز این پیامک را دادم و تا الان هم ندیدم ایشان درباره‌ی خانه‌شهر یا میدان شهدا چیزی گفته باشند. شاید خودشان هم به این نتیجه رسیده باشند که صلاح نیست به مساله‌ی تخریب خانه‌شهر ورود کنند. ما با ایشان ارتباط دوستانه داریم.

ولی جواب پیامتان را ندادند.

من پیشنهادم را دادم این‌که جواب ندادند خیلی مساله‌ای برایم نیست. من یک روحانی هستم، با اشخاص و افراد، برخورد اعتقادی دارم و براساس منافعم نیست. همین‌که توصیه‌ام عملی بشود، برایم کفایت می‌کند. اگر همه‌ی اعضای شورا یک‌طرف و من یک‌طرف باشم و تشخیص بدهم صلاح چیز دیگری است روی حرفم می‌‌مانم.

آقای ربانیزاده! شما در صحن علنی شورا هم گاهی عملکرد همکارانتان را نقد میکردید. خیلیها عملکرد شورای چهارم شهر کرمان را ضعیف میدانند. به نظر شما شورا فرصتسوزی کرد؟

به‌نظر من، شورای چهارم ظرفیت خوبی داشت.

 از چه لحاظ؟

افراد با تخصص‌های مختلف در شورای چهارم بودند و بهتر از این می‌توانستند از آن استفاده کنند. طبق قانون، شورا علاوه بر حوزه‌ی عمرانی، در سایر بخش‌های اجتماعی و فرهنگی و … نیز باید اثرگذار باشد. لذا با تخصصی که اعضای شورای شهر کرمان داشتند، بهتر از این می‌توانستندعمل کنند اما از پتانسیل خود استفاده نکردند. برخی مواقع هم ملاحظات در شورا باعث شد شهرداری با مشکلاتی روبه‌رو بشود.

مثال میزنید؟

مثلا درمورد پل سیدی ما انتظارمان این بود در شورای چهارم به سرانجام و بهره‌برداری برسد. پلی که از شورای مرحله‌ی سوم شروع شده، چهار سال شورای چهارم هم گذشت و با وجود وعده‌ی اعضای شورا از جمله آقای مشرفی؛ رییس شورا، این پل به بهره‌برداری نرسید.

شورا در این تعلل چه نقشی داشت و چگونه ملاحظهکاری کرده است؟

پیمانکار پل سیدی ادعا دارد که از شهرداری طلبکار است و می‌گوید اگر پولم را بدهید، پل سیدی را تکمیل می‌کنم؛ در حالی‌که ما اعتقاد داریم ایشان توان بالایی برای پایان رساندن پل سیدی نداشت چرا که اغلب پیمانکاران از شهرداری طلب دارند اما دارند کارشان را هم انجام می‌دهند. پل سیدی چون خیلی هزینه داشت، پیمانکار علیرغم تعهداتی که داده بود، بدهی پل باقدرت را بهانه کرد و پل سیدی را به اتمام نرساند. ما این مساله را که پیگیری کردیم، مشخص شد شهرداری حتی به بدهی خود و تعهداتش درباره‌ی پل سیدی عمل کرده است. در خصوص پل باقدرت اگر شهرداری بدهی داشته در جای دیگری تعریف شده و متاسفانه قراردادی هم امضا نشده بوده است.

شورای شهر در این ماجرا چگونه ملاحظهکاری کرده است؟

یک‌سری ملاحظات اتفاق افتاد اما از شما خواهش می‌کنم اصرار نکنید که الان درباره‌ی آن صحبت کنم. اگر روزی اقتضا کند، خواهم گفت چه اتفاقی افتاده است؛ ما طوری برنامه‌ریزی کرده بودیم که پل سیدی تا پایان سال ۹۵ و یا حداکثر ابتدای امسال تمام بشود که نشد. من هم زبانم بسته است و نمی‌توانم دلایل آن را رسانه‌ای کنم. در آینده شاید آن را به شما بگویم. اما الان با کمال صراحت می‌گویم درخصوص پل سیدی نسبت به مردم کرمان احساس شرمندگی دارم.

 پس قبول دارید شورای چهارم شهر کرمان فرصتسوزی کرد؟

بله. حرف شما را رد نمی‌کنم. ما فرصت‌های زیادی داشتیم که از آن استفاده نکردیم. چه در حوزه‌ی فرهنگی و چه ایجاد منابع درآمدی جدید برای شهرداری، کمیسیون‌ها می‌توانستند ورود کنند. الان منابع درآمدی شهرداری کرمان خیلی بالا نیست و این سوال مطرح است که چرا بودجه‌های ما در این چند سال به‌طور کامل محقق نشد؟ خوب؛ یک جای کار می‌لنگیده که چنین وضعی پیش آمده است. نمی‌توانم همه‌ی این مسایل را باز کنم اما وقتی یک عضو شورا، صنفی و گروهی و حزبی فکر و رفتار بکند، طبیعی است درآمد شهرداری کاهش می‌یابد. با درآمد پایین هم نباید توقع معجزه از شهرداری داشت.

آقای ربانیزاده! دربارهی تبعات منفی مواضع شما صحبت کردیم. اینکه شورای اصولگرایان استان از شما برای حضور در لیست انتخاباتیشان دعوت نکردند به همین انتقادات شما ربط دارد؟

نه. نه. نه. اصولگرایان سنتی در انتخابات قبلی هم مرا کاندیدا نکردند اما دیگر طیف‌های اصولگرایی از من حمایت کردند. اصولگرایان زیادی در کرمان هستند که مواضع ۹۹ درصد آنها با من یکی است. اصولگرا یعنی جان‌فدای رهبری، انقلاب و نظام. حالا چه کسی در این تعریف می‌گنجد اما با مواضع من نسبت به احمدی‌نژاد موافق نیست؟ هیچ‌کدام. این موضع‌گیری بنده باعث خرسندی آنها هم باید باشد. این‌که من در لیست باشم یا نباشم این را بگویم کشکول گدایی درِ خانه‌ی هیچ‌کدام از طیف‌های سیاسی نبردم و نخواهم برد.

 خوب؛ چرا شورای اصولگرایان از شما دعوت نکرده است؟

شاید دلشان نخواسته است. هیچ خبری از وضعیت و برنامه‌ی آن‌ها ندارم. من یک فرد مستقل هستم. اجازه بدهید وابسته به هیچ طیف سیاسی نباشم. در طیف اصولگرایانِ واقعی تعداد زیادی دوست دارم، در اصلاح‌طلبان هم رفقای زیادی دارم. بیایند به من بگویند شاخص‌های اصولگرایی و اصلاح‌طلبی چیست؟ اگر این شاخص‌ها را من داشتم بگویند اصلاح‌طلبم یا اصولگرا. نظام، انقلاب، رهبری، ولایت فقیه، ایران اسلامی و دفاع از منافع کشور اصول من هستند؛ حالا این طیف‌ها شاخص‌های خود را بگویند بعد بسنجند که من در کدام‌یک می‌گنجم.

میگویند اختلافاتی بین شما و سران اصولگرا وجود دارد و به همین دلیل از شما برای حضور در لیست دعوت نکردهاند.

تایید نمی‌کنم. اختلاف سلیقه داریم اما اختلاف عمیقی با دوستان اصولگرا ندارم. با اغلب چهره‌های شاخص اصولگرا و اصلاح‌طلب در استان کرمان رفاقت دارم.

مثلا با چه کسانی؟

با حاج‌آقا عرب‌پور (رییس شورای اصولگرایان استان) رفیقم. شما بگویید چهره‌های شاخص اصلاح‌طلبی در استان چه کسانی هستند تا بگویم با آنها چه رابطه‌ای دارم.

من نمیدانم. خودتان بگویید.

من با آقای فرشاد سلام‌وعلیک و دوستی دارم. با آقای کریمی پیامکی و گاهی تلفنی در ارتباط هستیم. آقای مرعشی رفیق قبل از انقلاب ما بوده و الان گهگاهی سلام‌وعلیک باهم داریم؛ شاید در برخی مواضع سیاسی دیدگاه‌های یکدیگر را قبول نداشته باشیم، اما دوست هستیم. با آقای سیاوشی دوست هستیم. شاید در تفکرات سیاسی اختلاف سلیقه داشته باشیم اما همدیگر را طرد نکردیم؛ لااقل من این روحیه را ندارم. من دلایل محبوبیت خود را هم همین می‌دانم که با همه‌ی اقشار مردم ارتباط دارم و سعی می‌کنم اخلاق اسلامی را رعایت کنم.

اینکه در لیست اصولگرایان نیستید، فکر میکنید شانس بالاتری برای انتخاب شدن دارید یا برعکس؟

در انتخابات قبلی هم من در لیست نبودم اما رای آوردم. الان هم اصراری ندارم در لیستی قرار بگیرم؛ اگر هم رای بیاورم، خیلی خوشحال نمی‌شوم. اگر رای نیاورم نیز، خیلی ناراحت نمی‌شوم. ورود کردم و تمام تلاش خودم را هم می‌کنم. جیبی هم ندوختم که بخواهم مال مردم را تاراج کنم. این را بنویسید که من هنوز یک متر خانه و زمین از خودم در کرمان ندارم.

ساکن چترود هستید؟

من امام جماعت و عضو هیات امنای «عباسعلی» کرمان هستم و در خانه‌ی عباسعلی زندگی می‌کنم. منزل خودم هم در چترود است. دیگر در هیچ جای ایران و کرمان یک متر خانه و زمین ندارم. برای تاراج مال مردم و پر کردن جیبم به انتخابات ورود نکردم؛ چه مردم مرا انتخاب کنند و چه انتخابم نکنند، دستشان را می‌بوسم.

اجازه دارم یک سوال صریح بپرسم؟

بفرمایید. تا الان مگر سوالات‌تان غیرصریح بود؟ من هم که دارم شفاف همه‌چیز را می‌گویم.

برخی افراد میگویند با توجه به جنس کار شورا و شهرداری؛ یک طلبه چرا باید به شورای شهر بیاید؟ این دیدگاه من نیست و خودم شاهدم اغلب، اظهارنظرهای شما در این چهار سال کارشناسیتر از برخی دیگر هم بوده است.

شورای شهر ترکیبی است که در همه‌ی حوزه‌ها باید تاثیرگذار باشد. یکی از حوزه‌ها فرهنگی است؛ هرچند در شورای چهارم بستر برای من فراهم نشد تا برنامه‌های فرهنگی خودم را اجرایی کنم. وجود طلبه از این نظر در شورای شهر امری عقلانی و منطقی است. از طرفی، درست است من طلبه هستم اما قبل از تشکیل شوراها، در چترود خیابان‌کشی‌هایی کردم. یا مجموعه‌ی مذهبی و فرهنگی فاطمیه چترود را ببینید. من ساخت آن را سال ۷۱ شروع کردم. قبل از این در چترود، مدرسه‌سازی هم انجام داده بودم. نگاه عمرانی و فرهنگی را با هم دارم. این‌که بگویند طلبه کارش حضور در مسجد و نمازجماعت و مساله‌ی شرعی گفتن است، همان چیزی است که استکبار می‌گوید؛ در صورتی‌که سیاست ما عین دیانت ما است. شما خودتان دیدید که طلبه‌ها حتی در عرصه‌ی هنر نیز ورود می‌کنند و من خودم هم، در فیلم سینمایی سیاه و سفید نقش بازی کرده‌ام.

چرا فامیلتان را عوض کردید؟

هنوز خیلی از مردم کرمان مرا به اسم پورجوپاری می‌شناسند و صدا می‌کنند. من اوایل انقلاب و زمان جنگ به شهرهای مختلف کشور می‌رفتم و مداحی می‌کردم و دعای کمیل می‌خواندم؛ در مهدیه تهران و دانشگاه تهران و دیگر شهرها می‌رفتم و روزنامه جمهوری اسلامی در صفحه یک هر هفته برنامه‌ی من را اعلام می‌کرد. اما مردم شهرهای دیگر تلفظ «پورجوپاری» برایشان دشوار بود. مثلا در سبزوار مرا «پورجوکاری» تلفظ می‌کردند چون منطقه‌ای به اسم جوکار داشتند. یادم هست قبل از انقلاب درزندان اوین که بودم یک‌بار کسی نتوانست فامیل مرا درست بخواند. به خاطر همین وضعیت، فامیلم را عوض کردم.

آقای ربانیزاده! ظاهرا آقای مشرفی (رییس کنونی شورای شهر کرمان) یک لیست ائتلافی ارایه کرده است. از شما برای حضور در این لیست دعوت شده؟

علیرغم این‌که ما و آقای مشرفی با هم رفیق هستیم اما تا الان صحبتی با من نکرده است.

اگر دعوتتان کنند، به این لیست میپیوندید؟

هر ائتلاف مستقلی از من دعوت کند، می‌روم. اگر آقای مشرفی از من دعوت کند و مستقل هم باشند حرفی ندارم.

 فکر میکنید چرا تا این لحظه از شما دعوت نکردهاند؟

نمی‌دانم. وقتی در کانال نشریه شما در تلگرام این خبر را خواندم که آقایان مشرفی و جوانمرد ائتلاف کرده‌اند، تعجب کردم که چرا به من خبر نداده‌اند.

در لیست آقای دکتر پورابراهیمی هستید؟

تا جایی خبر دارم ایشان لیست نمی‌دهند؛ اما افرادی را حمایت می‌کنند.

از شما حمایت میکند؟

احتمالا. چون من هم در انتخابات مجلس از ایشان حمایت کردم. اگر هم حمایتم نکنند، از ایشان گلایه‌ای ندارم. اما با شناختی که از دکتر پورابراهیمی دارم اگر قرار باشد به انتخابات شورا ورود کند، از من حمایت می‌کند.

آقای ربانیزاده! شما هم مثل همکارانتان فکر میکنید هرچه در این چهار سال در شهر کرمان رخ داد عملکرد شوراست؟ ما که شاهدیم استانداری خیلی حمایت کرد. حالا دم انتخابات برخی همکاران شما طوری رفتار میکنند انگار همهی اینها کار شورا بوده. برخی معتقدند شورا دارد بهنوعی عملکرد دولت را مصادره میکند. اینطور نیست؟

در این‌که استاندار محترم در خیلی موارد شورا و شهرداری را هول داده و در شورا جسارت ایجاد کرده بنده شکی ندارم. اما اجرای هر پروژه‌ی عمرانی در سطح شهر مصوبه‌ی شورا را نیاز دارد. اگر شورا در کنار استاندار نبود، ایشان به اهداف خود نمی‌رسیدند.

شورا فقط پروژهها را مصوب کرد.

اعضای شورا تعامل را با آقای استاندار داشتند و کوتاهی نکردند. یک‌سری موارد هم که شورا صلاح ندید، با اجرای پروژه مخالفت کرد.

بگذارید مثال بزنم. یک قلم؛ تعداد بازدیدهایی که آقای رزمحسینی از پروژههای شهری در کرمان داشته بیشتر بوده یا تعداد بازدیدهایی که اعضای شورا داشتهاند؟

از این منظر که استاندار محترم به‌طور جدی پیگیر پروژه‌های شهری کرمان بودند، شخصا هیچ تردیدی ندارم. ولی این را هم ببینید که اعضای شورا تا جایی امکان داشت در تعامل با استاندار محترم کوتاهی نکرده و دست آقای رزم‌حسینی برای اجرا بودیم.

اینکه شورا دارد عملکرد دولت را به نفع خودش مصادره میکند را نمیپذیرید؟

پروژه‌ها دو بال داشت؛ یک بال آن آقای استاندار و دیگری شورا و شهرداری بود که با هم عمل کردند.

اینکه شورا با استانداری در اجرای پروژه تعامل داشته، باید اعلام کند اینها همه عملکرد ماست؟ برخی اعضای شورا دارند مصاحبه میدهند و طوری از عملکرد شورای چهارم صحبت میکنند انگار معجزه شده!

برخی اعضای شورا متاسفانه دنبال ایجاد فضایی برای جمع کردن چهار تا رای برای خودشان هستند و به‌نظر من برخی اعضای شورای شهر کرمان هیچ خاصیتی برای شهر ندارند. می‌توانم یک نکته را بگویم؟

 بله. حتما. بفرمایید.

از قول من به مردم کرمان بگویید به ساندویچ و به کباب رای ندهند. به منافع شهرشان رای بدهند.

در یک نگاه کلی، جدیترین نقدی که به عملکرد شورای چهارم وارد میدانید چیست؟

اختلافاتی که در شورا نفوذ کرد؛ حالا این‌که دست‌های پنهانی بود یا نبود اینجا محل طرح آن نیست؛ اما خیلی اوقات عدم همدلی در شورا موجب می‌شد اهداف تحقق نیابد. در حوزه‌ی فرهنگی، خود من وقتی به شورا آمدم کارهایی مدنظر داشتم که هیچ‌کدام تحقق نیافت؛ چون بستر فراهم نشد. ضعف دیگر شورا، روحیه‌ی عنوان‌طلبی و ریاست‌طلبی در این شورا بود. من از شما به‌عنوان یک خبرنگار می‌پرسم: ریاکاری در بعضی اعضای شورا نبود؟

همچنان هم ادامه دارد.

شدید. برخی اعضای شورا تا چشم‌شان به یک خبرنگار می‌افتاد، شروع به صحبت می‌کردند و حتی در حین اظهارنظر به اعضای دیگر شورا نگاه هم نمی‌کردند و مخاطب‌شان فقط خبرنگاران بودند. این آیا ریاکاری نیست که فقط برای رسانه‌ای شدن حرف بزنیم؟ برخی از اعضا هم منافع برای خودشان دارند تعریف می‌کنند. خدا کند مردم به منافع شهر رای بدهند.

دقیقا این نکتهای است که مردم هم اغلب میگویند؛ اینکه برخی افراد برای منفعتطلبی و رانتجویی قصد دارند به شورا بروند. شورای شهر چه رانتهایی برای افراد ایجاد میکند؟

مردم خودشان این کار را می‌کنند و به چنین افرادی رای می‌دهند. خدا کند به ساندویچ و کباب رای ندهند. شورای شهر، هم می‌تواند محل خدمت باشد و هم سوء استفاده. من می‌توانم ملّاک باشم و با ورود به شورا، در تفکیک زمین شاید بتوانم جایی برای خودم تعریف کنم یا در پرداخت عوارض و صدور پروانه شاید بتوانم منافعی برای خودم تعریف کنم و یا در تعریف کاربری‌ها. خوشبختانه آقای ربانی هیچ‌یک از این‌ها را ندارد.

من از شما رسانه‌ها می‌خواهم برای مردم این مسایل را روشنگری کنید. فردی که برای ورود به شورای شهر هزینه‌ی سنگینی می‌کند تا یک کرسی را بگیرد قطعا برای خودش منافع غیرمعقولی دارد که با این حرص و ولع حاضر است به شورا بیاید.