روایت آیتا… رفسنجانی از رحلت امام تا انتخاب رهبر معظم انقلاب

قرار گذاشتیم فوت امام را اعلام نکنیم

گروه جامعه – اگرچه رهبران جمهوری اسلامی کم و بیش خاطرات خود را از دوره‌ی انقلاب و تشکیل تظام نوشته‌اند، اما آن‌ها که اهل مطالعه تاریخ هستند، روی این نکته که خاطرات هاشمی نسبت به همه‌ی موارد مشابه برتری چشمگیری دارد، متفق‌القول هستند. به ویژه از آن نظر که این خاطرات روزانه نوشته شده و بخش مهمی از آن در زمان حیات آیت‌ا… منتشر شده است. ایجاز و توجه به مهمترین مسائل نظام در روایت هاشمی از انقلاب، موجب شده است تا این اثر جذاب و خواندنی و تاثیرگذار باشد.

با این وصف، خاطرات هاشمی از ارتحال امام(ره) و پس از آن، روزی که آیت‌ا… خامنه‌ای به رهبری برگزیده شدند، بدلیل تاثیرگذاری آن بر روند انقلاب، همواره از اهمیت زیادی برخوردار است. این روزها که همه‌جا صحبت از آن ایام سوگ و بحرانی است، مناسب دیدیم که گوشه‌ای خاطرات هاشمی به ویژه روایت او را از انتخاب رهبری مرور کنیم.

 

لحظهی تلخ وداع با امام

روز ۱۳ خرداد ساعت ۳ بعدازظهر احمد آقا تلفنی اطلاع داد که حال امام وخیم شده و خواست که با سایر قوا سریعا به جماران برویم … امام به زحمت نفس می‌کشیدند؛ فقط یک‌بار چشم بازکردند و آن را بستند و این آخرین نگاهشان بود… لحظات بسیار تلخی بود. احساس کسی را داشتم که عزیزترین موجودی خودش، انقلاب و کشورش را از دست می‌دهد.

جعفرشیرعلی‌نیا مولف «زندگی‌ و زمانه آیت‌ا… اکبر هاشمی رفسنجانی» به نقل از خاطرات ایشان می‌نویسد: امام که رحلت کردند، فوری و قبل از این‌که اعلام شود، به خبرگان اطلاع دادیم که از سراسر کشور جمع شوند. قرار گذاشتیم فوت امام را اعلام نکنیم. ظاهرا آن شب اعلام نشد…

 

شورای رهبری رای نیاورد

صبح روز ۱۴ خرداد در جلسه خبرگان پلمب وصیت‌نامه امام را شکستند. سال ۶۱ نوشته شده بود، و سال ۶۶ امام تغییراتی در آن داده بود. امام نوشته بود وصیت را به ترتیب احمد بخواند، اگر نه رییس جمهور، اگر نه رییس مجلس، اگر نه رییس دیوان عالی کشور یا یکی از اعضای شورای نگهبان. احمد گفت: حال مساعدی ندارد و آقای خامنه‌ای رییس جمهور خواند. بعضی جاها بغض راه گلویش را می‌بست اما تا آخر خواند. دو ساعت و نیم طول کشید. جلسه به ظهر رسید و ادامه‌اش به بعدازظهر موکول شد. در جلسه‌ی بعدازظهر بحث رهبری مطرح شد. عده‌ای به شورا معتقد بودند و عده‌ای به فرد. آقای خامنه‌ای طرفدار شورا بود. برای شورا اسامی مختلفی مطرح شد: ترکیبات « خامنه‌ای، مشکینی و موسوی اردبیلی، هاشمی و فاضل لنکرانی». در رای‌گیری پیشنهاد رهبری فردی رای آورد. هاشمی: « به دو دلیل رای اکثریت با رهبری فردی شد؛ یکی این که جامعه مدرسین تعدادی رای داشتند و نظرشان آیت ا… گلپایگانی بود. عده‌ای روی آقای خامنه‌ای نظر داشتند؛ که این‌ها هم به رهبری فردی رای دادند. لذا رای رهبری فردی اکثریت شد و از این مرحله گذاشتیم.»

 

رای گیری نحوهی رهبری نظام

بنا بود در اصلاح قانون اساسی شرط مرجعیت حذف شود؛ اما هنوز کار اصلاح به پایان نرسیده بود. برخی پیشنهاد رهبری آقای گلپایگانی را دادند که شرط مرجعیت را هم داشت. این نظر طرفداران زیادی نداشت؛ از دلایلش سن بالا و توان جسمی ایشان بود. نام آقای خامنه‌ای مطرح شد. دو نفر از نمایندگان به ناگاه فریاد زدند اگر امام درباره صلاحیت اقای خامنه‌ای برای رهبری سخنی گفته‌اند بگویید تا ما هم بدانیم. نظر امام برای ما مهم است. آقای هاشمی خاطره‌ای از دیدار با امام نقل کرد:

« در جلسه‌ای که با حضور روسای سه قوه و برخی از آقایان خدمت امام رسیده و نگرانی خود را از خلاء رهبری بعد از عزل آقای منتظری توسط ایشان ابراز کردیم، امام فرمودند: خلاء رهبری پیش نمی‌آید، شما آدم
دارید. گفتیم چه کسی؟ ایشان در حضور آقای خامنه‌ای فرمودند همین آقای خامنه‌ای، که بعد از آن آقای خامنه‌ای خدمت امام عرضه داشتند که نقل مطالب این جلسه را(درحیات خودتان) بر ما تحریم کنید و حضرت امام نیز چنین کردند. »

 

تاکید امام بر رهبری آیتا… خامنهای

بعدها در جلسه‌ای که تنهایی خدمت امام رسیدم، مطالب خود را با صراحت بیشتر بیان کردم و گفتم با وضعیت به وجود آمده، درباره رهبری چه کنیم؟ ما که کسی را نداریم و … حضرت امام فرمودند با وجود آقای خامنه‌ای چرا اینقدر تردید به خود راه می‌دهید؟ » موسوی اردبیلی هم نظر امام را تایید کرد. آقای خامنه‌ای قبل از جلسه نگران مسوولیت سنگین حضورش در شورای رهبری بود و حالا جلسه به سمتی پیش می‌رفت که رهبر شود، « روز شنبه قبل از تشکیل مجلس خبرگان با تضرع و توجه و التماس، به خدای متعال عرض کردم: پرورگارا! تو که مدبر و مقدر امور هستی ، چون ممکن است به عنوان عضوی از مجموعه شورای رهبری این مسوولیت متوجه من شود خواهش می‌کنم اگر این کار ممکن است اندکی برای دین و آخرت من زیان داشته باشد، طوری ترتیب کار را بده گه چنین وضعیتی پیش نیاید واقعا از ته دل می‌خواستم این مسوولیت متوجه من نشود.» حاج احمد آقا و موسوی اردبیلی هم نظر هاشمی رفسنجانی را تایید کردند.

 

مخالفت آیتا… خامنهای

با رهبری خودش

از جدی‌ترین مخالفت‌هایی که با رهبری آیت ا… خامنه‌ای شد مخالفت خودش بود. آیت ا… مومن می‌گوید: « ایشان ردیف‌های عقب مجلس به گمانم ردیف ۷ یا ۸ نشسته بودند تا این پیشنهاد را شنیدند، پا شدند و با تمام استیحاش تشریف آوردند جلو و تعابیری به کار بردند مبنی بر اینکه من نمی‌توانم این کار را بکنم و از پذیرش این پیشنهاد امتناع کردند. بزرگان جلسه نپذیرفتند. آقای آذری که نزدیک‌تر به هیات رییسه خبرگان نشسته بودند در دفاع از این پیشنهاد بلند شدند و گفتند: نخیر، قطعا این کار از شما بر می‌آید و باید این پیشنهاد را قبول کنید. آقای خامنه‌ای در رد این پیشنهاد گفتند آقای آذری! اگر من با عنوان رهبر انتخاب شوم، آیا شما حاضرید تمام حرف‌ها و دستورات مرا گوش کنید؟ ایشان گفتند بله، من به عنوان وظیفه‌ی شرعی، بر خود واجب می‌دانم به هرچه شما دستور دهید عمل کنم.»

هاشمی رفسنجانی: « اعلام کردند کاندیدا نمی‌شوم؛ که پس از یک سری صحبت‌هایی که انجام دادیم، ایشان را متقاعد به کاندیداتوری کردیم. »

 

رهبر جدید انتخاب شد

هاشمی رفسنجانی: « خبر آماده باش نیروهای عراقی در مقابل منطقه عین‌خوش که در اثنای جلسه توسط دکتر روحانی رسید و من به جلسه اطلاع دادم، تاثیر زیادی در آمادگی اعضای خبرگان برای ختم کار داشت.»

رای گیری انجام شد و آقای خامنه‌ای با ۶۰ رای از ۷۴ عضو حاضر حایز بیشترین آرا شدند. هاشمی رفسنجانی: « تمام شدن سریع کار خبرگان و رای آوردن ایشان پنج دلیل داشت: اول اینکه اوضاع خطرناک بود و خبرهایی هم از جبهه رسیده بود که نیروهای صدام حرکت کردند و به جلو می‌آیند. همه نگران بودیم که خلاء وجود رهبری، آن هم پس از رحلت امام مشکل آفرین
شود.

دوم، همین حرف‌هایی را که پنج نفری از امام شنیده بودیم مطرح کردیم. سوم، نقل نظر امام که مجتهد بودن کافی است و احتیاج به مرجع بودن نیست. چهارم، آن حرف‌هایی هم که نقل کردند امام پای تلویزیون گفتند موثر بود. پنجم که مهم‌تر از همه است شخصیت و صلاحیت‌های خود آیت‌ا… خامنه‌ای بود که برای خبرگان شناخته شده بود و اصلح از ایشان کسی را نمی‌شناختند.»