هوشنگ گلمکانی؛ سردبیر مجله فیلم در کتابسرای اردیبهشت مطرح کرد:
عشق به سینما را زنده نگه داشتیم
رحیم بنی اسد آزاد – پنجشنبه اول تیر ماه “کتابسرای اردیبهشت” میزبان برنامهای با عنوان «دیدار و گفت و گو با هوشنگ گلمکانی» بود؛ او که روز قبل از آن برای مراسم افتتاح گروه سینمایی هنر و تجربه به کرمان آمده بود، این بار برای صحبت دربارهی مجله فیلم که سردبیری آنرا به عهده دارد، به این کتابفروشی که مدیریت آن با”مهدی اسلام پناه”است دعوت شده بود. هرچند توقع استقبالی گرمتر و بیشتر میرفت، اما با همین تعداد اندک که از خوانندگان و علاقهمندان مجله بودند جلسه با صمیمیت و گرمای خاصی پیش رفت؛ مسعود اشجعی از سینماگران کرمان که خود از خوانندگان مجله فیلم بوده، اداره جلسه را به عهده داشت و با پرسشها و نظرهایش به گفتوگو جهت میداد؛ آنچه در ادامه میخوانید، گزارشی از جلسهی مذکور و چکیدهای از سخنان عضو موسس و دبیر شورای نویسندگان نشریهی باسابقهی مجله فیلم است:
هوشنگ گلمکانی میگوید: «در گرگان به دنیا آمدم؛ تا ۱۵ سالگی هم آنجا بودم؛ واقعا یادم نمیآید از کجا علاقهام به سینما شروع شد. آدم نمیتواند خیلی دربارهی چیزهای ذوقی توضیح بدهد؛ ولی از وقتی خیلی بچه بودم همراه پدرم به برنامههای هفتگی نمایش فیلم که برای درجهداران ارتش بود میرفتم و تنها تفریحمان همین بود؛ از همان موقع به سینما علاقهمند شدم.»
او ادامه میدهد: «از همان کلاس اول دبستان اتفاق با مجله آشنا شدم و مجله خواندن را شروع کردم و بعد کلاس چهارم دبستان با مجله “فیلم و هنر” آشنا شدم؛ از آن به بعد خوانندهی مجلات سینمایی شدم.»
به جای مجله جوراب بخر!
سردبیر مجله فیلم میافزاید: «پدر و مادرم مخالف این کارها بودند و همیشه میگفتند به درست برس. مادرم ترجیعبندی در نکوهش من داشت که میگفت: پسرجان به جای مجله یک جفت جوراب بخر!»
او دربارهی شروع نوشتناش میگوید: «از ۱۶سالگی شروع کردم به یاداشت نوشتن دربارهی فیلمهایی که میدیدم. اولین چیزهایی که نوشتم تحت تاثیر همانهایی بود که میخواندم؛ دربعضیهایش هم ممکن بود تقلید کنم؛ در نوشتههایم به سبک منتقدهای آن زمان به فیلمها ستاره هم میدادم؛ یک علامت مستطیل خالی اختراع کردم که اسمش را هم بیتفاوت گذاشته بودم برای بعضی فیلمها که دربارهشان حرفی نمیزدم. آخر سال هم فیلمهای برگزیده سال را انتخاب میکردم.»
گلمکانی داستان اولین نقد چاپ شدهاش در یک مجله اقتصادی به نام “تهران اکونومیست” که اولین ورود او به مطبوعات در سال ۵۱ بوده را اینگونه تعریف میکند:
« از دست اندرکاران مجله پرسیدم شما نقد فیلم هم چاپ میکنید؟ گفتند اگر از جنبهی اقتصادی باشد بله؛ برای نوشتن کلک زدم، مطلبم را که دربارهی فیلم “طغرل” از سیامک یاسمی بود، با یک بحث اقتصادی شروع کردم؛ بعد بحثهای خودم را دربارهی فیلم نوشتم؛ و با اقتصاد هم تمام کردم. بعد از این مطلب، چند مطلب دیگر هم نوشتم و بعد وارد مجله “ستاره سینما” شدم؛ بعد از سربازی به طور حرفهای کارم مطبوعات و نوشتن شد.»
علاقهام به سینما را مینویسم
او میافزاید: «علاقهمندان سینما همه اول دوست دارند بازیگر شوند؛ من هم همینطور بودم ولی بعد از اینکه سینما برایم جدی شد، دوست داشتم فیلمساز شوم؛ اما وقتی وارد مطبوعات شدم، دانشگاه رفتم و در رشتهی سینما و کارگردانی درس خواندم، دیگر به فیلمسازی علاقهای پیدا نکردم. در آن زمان به این نتیجه رسیدم که کار مورد علاقهام در زمینهی سینما همین نوشتن است. الان هم اگر گاهی وقتها کارهایی غیر از نوشتن میکنم در زمینهی مستندسازی است که از دریچهی همان طبیعت ژورنالیستی به آن علاقهمندم.»
گلمکانی ادامه میدهد: «همیشه میگویم رمز موفقیت و تداوم مجله فیلم، تمرکز روی این کار است، فقط همین کار را انجام میدهیم. از طریق این مجله نمیخواهیم به جای دیگری برسیم و آن را پلهای برای رسیدن به جای دیگری نکردهایم؛ تمام هدف، مقصد و مسیرمان همین است.»
این منتقد سینما در پاسخ به سوال اشجعی دربارهی اصالت نقدنویسی، نقدنویسی در گذشته، حال حاضر و آسیبشناسی جریان نقدنویسی میگوید: «تفاوت؛ تفاوت دو دوران است. مسئلهی گسترش رسانه است؛ اگر رسانه را ابزار قدرت از لحاظ تئوریکش بدانیم، آن زمان رسانهها در اختیار یک عده خاصی بودند یعنی قدرت در دست یک عده خاصی بود اما الان به دلیل تکنولوژی از انحصار درآمدهاست و همه رسانه دارند.»
در فضای مجازی غربالی
وجود ندارد
گلمکانی دربارهی روند نقدنویسی در مجله فیلم میگوید: «در این سالها بیشتر روی نقد ژورنالیستی متمرکز بودیم. چون کار ژورنالیستی میکنیم؛ مجله فیلم یک ژورنال است؛ یک نشریهی تئوریک اکادمیک نیست؛ البته نقدهای آکادمیک و جدیتر هم چاپ کردیم اما هدفمان ژورنالیستی است و چیزی که از ژورنالیسم مراد میکنم جذابیت است؛ اگر حرفی دربارهی یک فیلم داریم که حرفی بسیار عمیق و جدی هم هست حتما باید آن را در یک قالب ژورنالیستی بیاوریم؛ یعنی تیتر، روتیر و عکس، خواننده را به طرف خودش بکشد. در حالیکه نقد آکادمیک قالب وکلیشه دارد، ثابت است و به درد ژورنال نمیخورد.» سردبیر مجله فیلم میافزاید: «الان همه رسانه دارند، غربالی وجود ندارد؛ ناظری نیست؛ فضای مجازی سردبیر ندارد، یک نفر صاحب اختیار همه چیزش است. بنابراین وقتی فیلتری نباشد، شلختگی هم به وجود میآید، بیحرمتی هم ممکن است به وجود بیاید، چون این امکان به وجود میآید که شما در لحظه عکسالعمل نشان دهید.»
گلمکانی با همه اینها فضای مجازی را در کل مثبت ارزیابی میکند و میافزاید: «به نظرم اینکه رسانههایی به وجود آمده که امکان اظهار نظر به همه را میدهد و به نوعی قدرت توزیع شدهاست؛ در کل مثبت است، اما تاثیر منفیاش غلبه احساس بر تعقل و غلبه حاشیه بر متن و اصل است. الان در رسانههای رسمی همینطور است و حاشیه مهمتر از اصل است.»
در نقدها غلبه فردیت بیشتر است
گلمکانی اما غلبه فردیت منتقد بر اصل فیلم را از اشکالات نقدهای منتشر شده در فضای مجازی میداند و میگوید: «در نقدها، اصل خودِ آنطرفی است که متن را نوشته؛ انگار خودش ازفیلم مهمتر است؛ انگار یک صاحبنظر خیلی حق به جانب و دانا اظهارنظر میکند.» او دلیل این امر را پروسهی سریع انتقال نظرها و نبود فیلتر نظارتی میداند و میافزاید: «دردههی ۴۰ نقدها به طور معمول بحث منتقد بود دربارهی یک اثر؛ یعنی ضمیر اول شخص مفرد در نقدها به ندرت پیدا میشد. با همهی اینها حجم نقدهای جدی و خواندنی در همین دوران به قول بعضیها بلبشو، بسیار بیشتر از دهههای گذشته است.» گلمکانی درپاسخ به سوال یکی از حاضرین دربارهی تاثیر مجلهی فیلم در روند فیلمسازی ایران میگوید: «هیچ میزان و واحدی برای اندازهگیری این تاثیر وجود ندارد. از خیلی از اهل سینما به خصوص در دهه ۶۰ شنیدیم که این مجله حتی روی مسوولان سینمایی هم تاثیر داشتهاست؛ اینها گفتهها و شنیدههاست و سند و مدرکی ندارد. خیلیها هم بر اساس همین نشانهها تفسیر میکنند که مجله فیلم روی سینما تاثیر گذاشتهاست. اما اینکه این تاثیر چقدر بوده را نمیتوان گفت.» او میافزاید: «خیلی از سینماگران جوان میگویند: «هرچه دربارهی سینما یاد گرفتیم از مجله فیلم بوده و مجله فیلم یک دانشگاه بوده؛ البته معتقدم اگر دانشگاه هم نبوده؛ دبیرستان بودهاست!»
قصدآموختن چیزی به کسی نداشتیم
سردبیر مجله فیلم میافزاید: «هیچوقت قصد آموختن چیزی به کسی نداشتیم. یک عده علاقهمند سینما بودیم که در یک فضای خالی و خاکستری احساس نیازکردیم که به علاقهمان پاسخ بدهیم؛ با عشق و علاقه مجله را راه انداختیم، این عشق و علاقه در مجموعه مطالب مجله بازتاب پیدا کرد، مخاطب این را فهمید، حس کرد و از این طریق چیزهایی را یاد گرفت.»
گلمکانی ادامه میدهد: «به نظرم مهمترین نقشی که مجله فیلم داشته، زنده نگهداشتن عشق به سینما در عدهای است که از قبل با آن آشنا بودند؛ و ایجاد عشق به سینما در عدهای که قبل از آن ارتباطی با سینما نداشتند.»
گلمکانی در پاسخ به سوال یکی از حاضرین دربارهی اینکه چه کسی را نقدنویس میداند میگوید: «در نقدهایی که برایم مینویسند علاوه برسلیقهام دوچیز برایم مهم است”چه و چگونه” اینکه طرف چه میگوید؟ و چگونه میگوید؟ و به نظر من در کار ژورنالیستی چگونه گفتن مهمتر است؛ ممکن است نکتههای جالب و خوب دربارهی فیلم داشته باشید ولی وقتی مینویسید نامفهوم باشد و جذاب نباشد.»
مسابقه پول درآوردن راه افتاده
شاید آیندهی شغلی هنرمندان برای کسانی که میخواهند پا در رشتهای هنری بگذارند مهمترین دغدغهی این روزهای برخی جوانان باشد؛ گلمکانی در پاسخ به سوال یکی از جوانان حاضر در جلسه وقتی این دغدغه را مطرح کرد میگوید: «این مساله خیلی مهم است. به دلیل این که استانداردهای زندگی عوض شده؛ نسل امروز خیلی پرتوقع شده؛ ما آن زمان توقعمان کم بود. امروزه مسابقه پول درآوردن راه افتاده و همه میخواهند در کوتاهترین زمان ممکن از هر راهی پول دربیاورند؛ تفکرات اینچنینی، نگاه و روحیه آدمها را در زمانهی ما عوض کردهاست.»
گلمکانی در پاسخ به سوال یکی از حاضرین دربارهی اینکه چه کسی را نقدنویس میداند میگوید: در نقدهایی که برایم مینویسند علاوه برسلیقهام دوچیز برایم مهم است”چه و چگونه” اینکه طرف چه میگوید؟ و چگونه میگوید؟ و به نظر من در کار ژورنالیست چگونه گفتن مهمتر است؛ ممکن است نکتههای جالب و خوب دربارهی فیلم داشته باشید ولی وقتی مینویسید نامفهوم باشد و جذاب نباشد.