در حاشیهی کسب افتخار یک کودک اصفهانی برگزیدهی جشنواره مروجان کتاب

من به اندازه یک ابر دلم میگیرد

رضا شمسی – حدودا یک سال پیش در یک کانال تلگرامی که بیشتر اعضای آن دوستان اصفهانی من هستند، با کودکی به نام  ستاره آشنا شدم که با راهنمایی و حمایت مادرش، از کتاب‌‌هایی که به آنها علاقه‌مند می‌شد، روخوانی می‌کرد و فایل صوتی درست می‌کرد و در فضای مجازی به اشتراک می‌گذاشت. این موضوع برایم جذاب شد و برای اطلاع از فعالیت او گفت و گوی کوتاهی با مادرش مژگان اصفهانی زاده در یکی از شماره‌های نشریه استقامت انجام دادم.

اما اکنون ستاره قطبی در چهارمین دوره جشنواره مروجان کتاب برگزیده شده است. او یک دختر ۹ ساله‌ی اصفهانی است که، کم سن و سال‌ترین برگزیده‌ی این جشنواره است. او  که به خاطر راه اندازی یک کانال تلگرامی برگزیده شد، در واقع از این طریق در جذب مخاطب بیشتر برای کتاب‌های مورد علاقه‌اش کوشیده است.

گفتنی است جشنواره مروجان کتاب توسط شبکه گروه‌های ترویج کتا‌ب‌خوانی با حمایت معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و با هدف انتخاب و معرفی گروه‌ها، تشکل‌های مردمی و نهادهای غیردولتی دارای فعالیت‌های موثر و نوآورانه در زمینه‌ی ترویج کتاب‌خوانی برگزار می‌شود.

در فراخوان چهارمین دوره این جشنواره آمده‌است: ترویج کتاب‌خوانی شامل فعالیت‌هایی است که به افزایش، گسترش و استمرار کتاب‌خوانی در میان مردم می‌انجامد.

در همین فراخوان به معیارهای مورد نظر برای انتخاب برگزیدگان جشنواره اشاره شده که از میان این معیارها می‌توان به خلاقیت و نوآوری در برنامه‌ها و شیوه‌های اجرایی، استفاده‌ی خلاقلنه و بهینه از امکانات و ظرفیت‌های عمومی و مردمی، فعالیت به شکل داوطلبی اشاره نمود.

در حاشیه‌ی این خبر خالی از لطف نیست اگر اشاره کنم که خانم اصفهانی زاده بعد از کسب افتخاری که نصیب فرزندشان شده، ستاره با ارسال پیامی از گروه فرهنگ و هنر استقامت برای بازتاب فعالیت فرزندش در این نشریه، اظهار تشکر کرد؛ او در آن پیام نوشت: «دخترم ستاره امسال در جشنواره مروجان کتاب تهران به خاطر داستان‌های صوتی که شما هم زحمت کشیدید و گزارش تهیه کردید برگزیده شد .خواستم این خبر خوب را به شما هم که به ستاره لطف داشتید، بدهم. من گزارش و مصاحبه شما را هم به عنوان مستندات برای جشنواره فرستاده بودم.»

خانم اصفهانی زاده که در کنار همسرش علی قطبی در اصفهان در آموزشگاهی با نام “طرح‌واره” دارد و در حوزه‌ی هنرهای تجسمی فعالیت می‌کند، پیش از این در گفت و گو با استقامت با بیان اینکه دخترش واقعا با انگیزه و تلاش و علاقه این کار را دنبال می‌کند، گفته بود: «این تلاش تنها با هدف بالا بردن فرهنگ کتابخوانی کودکان این سرزمین صورت می‌گیرد.»

او همانجا کار ضبط و پخش کتاب‌خوانی دخترش را به این شکل توضیح داده بود: «این کار در استودیو انجام نشده و خانگی است و مطمئنا با اشکالاتی همراه است و هیچ گونه ویرایشی در آن صورت نمی‌گیرد، زیرا قصد من بالا بردن فرهنگ و ترویج کتابخوانی است و نه یک کار بی نقص و صرفا تخصصی.»

باری؛ از این مادر فرهیخته سپاسگزارم، نه از آن جهت که از کاری که ما به عنوان وظیفه‌ی رسانه‌ای خود در انعکاس تلاش‌های فرهنگی و هنری یک کودک انجام داده‌ایم، قدردانی نموده است، بلکه از این جهت که به ما یادآوری می‌کند که کسب موفقیت‌های اجتماعی در گرو اهمیت دادن به مناسبات و فعالیت‌های جمعی و گروهی و مدنی است که از این میان یکی هم فعالیت روزنامه‌نگاران در اجتماع است. خانم اصفهانی زاده با قدردانی خود ازرسانه‌ای که تلاش و استعداد دخترش را دیده قدردانی می‌کند، چون به این همکاری با رسانه به مثابه‌ی یک سرمایه‌ی زیرساختی در پرورش فرزندش می‌نگرد.

اکنون پرسشی که به ذهنم خطور می‌کند، این است: آیا شهروندان کرمانی هم به این ظرفیت‌ها آگاه هستند؟ پاسخ شخصی‌ام بر حسب تجربه متاسفانه منفی است. در این چند سال کار روزنامه‌نگاری، چندین بار پیش آمده که سوژه‌هایی که به سراغشان رفته‌ایم بعد از بازتاب فعالیتشان در رسانه، موفقیت بزرگتری به دست آورده‌اند اما به غیر از رضا فهیمی؛ کارگردان کودکان ابری که اظهار لطف کرد و تشکر کرد، هیچ شهروند ساکن دیار کریمانی! به خودش زحمت حتی  یک تشکر زبانی هم
نداد.

و حالا بعد از مدت‌ها همین اظهار تشکر را می‌شنویم اما از یک شهروند اصفهانی! بعضی وقت‌ها به قدری از ساکنان دل عالم شاکی می‌شوم که به اندازه یک ابر، نه ببخشید به اندازه یک قنات مخروبه‌ی خشکیده دلم می‌گیرد.