استقامتیک مرام است

 

مینا قاسمی – لیوان‌های چای نیم‌خورده روی میز و صدای جوش آمدن آب برای سر کشیدن یک چای دیگر. حرص زدن برای چای. ساعت، سه بامداد. شب غلیظِ زمستان؛ دفتر نشریه استقامت. آدم می‌رفت که به دیوار دفتر نشریه تکیه بزند. چه می‌دید؟ صورتِ روشن و آرامِ سردبیر را، زمانی‌که کتابچه‌ی آرشیو هفته‌نامه توسط او با آب و تابِ مجللی ورق می‌خورد. انگار که منطقه‌ی نگه‌داری آرشیو هفته‌نامه، اتاقکی شیشه‌ای بود که فقط از داخل قفل می‌شد و بعد، ملاقات سردبیر و آن موجود ۶۰۰ شماره‌ای، شباهت به اتفاق نادری داشت که باید برای تماشای آن بال سبک می‌کردی و تکیه به دیوار می‌زدی. دفتر نشریه استقامت؛ بی‌آنکه یک دفتر نشریه باشد، متعصبانه یک «مرام» است. یک سنت است. استقامت به طرزِ قلندرانه‌ای در عرصه‌ی روزنامه‌نگاری این مرز و بومِ بانداژ شده، نفس می‌کشد بی‌هیچ‌گونه عربده‌کشی‌ای. استقامت بی هیچ منتی، قبل از آن‌که بحث تاثیرگذاری در جامعه را پیش بکشد، تیمارداری این شهر را می‌کند و روی پیشانی تب‌دارش دستمال سرد می‌گذارد و اغیار را از دور او با دست پس می‌زند. استقامت همان محلی است که صاحبان اندیشه و بانیان روشن‌گری در این ولایت را به سمت خود فرا می‌خواند و آن ملتقا و مرتجایی است که صحابه‌ای را گرد هم آورده، چراغی بر دست گرفته و آیه و سرود فرزانگی از بر می‌خواند. استقامت یک مرام است، چون آن‌چه که بار آورده طایفه‌ای «معتقد» است. روزنامه‌نگارانی که حیثیت روزنامه‌نگاری را حفظ کرده‌اند و با تمام مرارت‌‌های پیش‌رو، با وقار راه خود را می‌رود.  استقامت پیش از آن‌که گروهی از نویسندگان را تشکیل داده باشد، به یک حلقه‌ی فرهنگی و اجتماعی شبیه است. به محلی که می‌توان به عنوان یک شخصیت جان‌دار به وی مراجعه کرد و به یکی از معاشرین دائمی آن بدل شد. وقتی آدم به آشپزخانه‌ی دفتر نشریه استقامت می‌رود تا سومین چای خود را بریزد و بنشیند پای حرف‌ها و گپ‌های شب‌های طراحی، بعد از آن دیگر نمی‌تواند که خود را در استقامت نبیند و به گواه یکی از همان معاشرین، دور شدنِ هرچند موضعی و هرچند خفیف از استقامت به بدحالی می‌انجامد و این عطش انسان معاصر به چنین محلی که نوع ویژه‌ای از تفکر روزنامه‌نگاریِ تخصصی را در خود دارد، همان انتظاری است که از هر جامعه‌ی روزنامه‌نگار باید داشت و تراژدی عظیم این‌که چنین اتفاقی در این شهر به طور کامل وجود خارجی ندارد و باز هم ماییم و این دوام و این مرتجایی که امروز شماره‌ی ۶۰۰ آن به زیر چاپ می‌رود.