رضا شمسی در نشست نقد و بررسی آخرین اثر مهدی محبی کرمانی مطرح کرد
با «آهوانی» میتوانیم تاریخ ادبیات داستانی کرمان را تبیین کنیم
گروه فرهنگ و هنر – ششمین جلسه از سری نشستهای نقد و بررسی کتاب در شانزدهمین نمایشگاه بزرگ کتاب کرمان به نقد و بررسی «آهوانی» پرداخت. این جلسه با حضور مهدی محبی کرمانی به عنوان نویسندهی آهوانی و رضا شمسی به عنوان منتقد این مجموعه داستان و مشارکت جمعی از علاقهمندان به ادبیات داستانی روز دوشنبه هجدهم دیماه جاری در سرای اهل قلم تشکیل شد.
ادبیات داستانی کرمان پیش از جریانسازی به تبیین آثار نیاز دارد
نویسندهی آهوانی این جلسه را با قرائت شعر «چقدر درخت چقدر پرنده» از سرودههای زندهیاد مهدی قهاری، و با گرامیداشت یاد او رسمیت داد و پس از آن رضا شمسی سخنان خود را شروع کرد و در ابتدا گفت: «کاری که در این جلسه انجام خواهم داد، یک خوانش حرفهای از مجموعه آثار مهدی محبی کرمانی با تاکید بر مجموعهی آهوانی است و نقد فنی این مجموعه داستان نخواهد بود.»
او ادامه داد: «برای این کار باید به ادبیات داستانی کرمان نگاهی بومی داشته باشیم و به این نکته توجه کنیم که ادبیات داستانی کرمان در دو دههی گذشته با چاپ بیش از ۲۰ اثر جدی، اکنون دیگر به اندازهای فربه و توانمند شده است که بعد از تعیین جایگاه هرکدام، به نقد و جریان شناسی آنها بپردازیم.»
آهوانی از آثار رئالیسم محلی است
این منتقد ادبی با اظهار این نکته که آثار ادبی محبی کرمانی و از جمله مجموعه داستان آهوانی با تاخیر چاپ شدهاند، ابراز داشت: «قصههای آهوانی متعلق به نوع خاصی از رویکرد به ادبیات است که به عنوان آثار رئالیستی شناخته میشود.»
او در این بخش از گفتههای خود سطرهایی به نقل از مانیفست رئالیسم نوشتهی «گوستاو کوربه» نقاش فرانسوی در قرن نوزده، بازخواند: «هنرمند میبایست فارغ از اینکه چه موضوعی را برای کار او مناسب یا نامناسب تشخیص داده، آنچه را در جهان پیرامون خود میبیند، عینا بر بوم نقاشی ثبت کند.»
رضا شمسی در ادامهی صحبتهای خود، آثار رئالیستی وطنی را بر دو گونهی رئالیسم سوسیالیستی و رئالیسم محلی برشمرد و توضیح داد: «خصوصیات رئالیسم سوسیالیستی را منتقدان زیادی برشمردهاند که به تکرار آن نیازی نیست، اما اگر بخواهیم خصوصیات آثار رئالیستی محلی را توضیح بدهیم، میتوانیم به این موارد اشاره کنیم؛ ۱- نگاه بیغل و غش و بدون دخل و تصرف در واقعیت پیرامون در داستان، با تاکید براینکه پیرامون هر نویسندهای رنگ و بوی محلی خودش را دارد. ۲- بیان درد همنوعان به منظور بهتر شدن وضع موجود. ۳ – آرزوی تاثیرگذاری بر فرهنگ عمومی جامعه از طریق ژانر نوشتاری داستان. ۴- بیان مشکلات و دردهای اجتماعی به منظور تحقق عدالت اجتماعی در متن داستانی. ۵- ارائهی اطلاعات واقعی و مستند از طریق داستان.»
او برای توضیح سخنان خود به داستانهای «دیوار قلعه»، «ماه بود و ماهی» و «آبله کوبی» از مجموعهی آهوانی اشاره کرد و اظهار داشت: «اگر هرکدام از این داستانها را بخوانید مواردی را که برشمردم در آنها خواهید یافت.»
داستانهای محبی کرمانی ادامه اشکال سنتی روایت در ادبیات کلاسیک فارسی به حساب میآیند
این روزنامهنگار حوزه فرهنگ و ادب با این توضیح که داستانهای مذکور بعضی خصوصیات سلبی هم دارند، گفت: «۱- این داستان ها به بازیهای فرمی بیتوجهند. ۲- پیرنگ یا plot داستانی مشخصی ندارند. ۳- از منظر منطق مکالمهی باختینی، فرم ادبی لازم را ندارند.»
او ادامه داد: «این آثار در واقع ما را به نوع دیگری از نوشتار که در حاشیهی داستان نویسی حرفهای شکل میگیرد، رهنمون مینماید و بیش از آنکه از تعریف ژانری خود متاثر باشند، ادامهی “نقل”، “قباله” و “حکایت” که قالبهای سنتی روایت در ادبیات کلاسیک فارسی به حساب می آیند، محسوب میشوند که در ضمن میتوانند لذت متن را هم به خواننده منتقل کنند.»
دبیرسرویس بخش فرهنگ و هنر استقامت، آثاری مانند «شلوارهای وصله دار» و «لولی سرمست» از رسول پرویز، تعدادی از داستانهای فریدون تنکابنی، تعداد زیادی از داستانهای مرادی کرمانی را نمونههایی همطراز با سه مجموعهی آل، کت زوک و آهوانی دانست که در دهههای پیش چاپ و منتشر شدهاند. او گفت: «آین آثار در جذب مخاطب عام و تبدیل آن به مخاطب حرفهای حوزهی داستان بسیار تاثیر داشتهاند و دانستن این نکته ما را در تبیین تاریخ ادبیات داستانی کشور یاری مینماید.»
نثر سلیس با لحن کرمانی از شاخصههای منحصر بهفرد آهوانی است
او در این بخش از سخنان خود، شاخصههای محلی داستانهای محبی کرمانی را برشمرد و توضیح داد: «نثر بسیار سلیس، توانمند و با لحن و بوی کاملا کرمانی در ساحت واژگانی و نحوی از شاخصههای منحصر بهفرد محبی کرمانی مخصصوصا در آهوانی است که در صورت ورزیدگی و رواج بیشتر توانایی این را دارد که به عنوان یک شاخصهی سبکی برای این نویسنده مطرح شود.»
رضا شمسی افزود: «محبی کرمانی در داستانهای خود میکوشد تا فرهنگ شهر کرمان را بازتاب بدهد؛ او از طنز کنایی مردم کرمان بسیار خوب استفاده میکند و این فرهنگ پسزمینهای در خیلی از دیالوگهایش مشهود است: “چهطور میتواند خیک ترا پر کند! نمیتواند چهارتا انگشتش را تکان دهد؟ آدم فلج همهجایش فلج میشود. (آهوانی، دیوار قلعه ص۵۲ )»
او بازتاب فرهنگ مدارا و ضد خشونت مردم کرمان را از دیگر خصوصیات داستانهای آهوانی برشمرد و ادامه داد: «در پسزمینهی داستانهای محبی کرمانی همواره یک مادر مهربان و ناظر نقش دارد که تیپیک مادرهای ایرانی است.»
وظیفه داستاننویس حفظ لهجه نیست
این روزنامهنگار با ابراز این نکته که آثار مذکور با نقشمندی در ادبیات کرمان تاخیر در چاپ را جبران نمودهاند، گفت: «اکنون با شناخت از جایگاه آثار مهدی محبی میتوانیم سیر و مسیر تاریخی ادبیات داستانی کرمان را تعریف کنیم. این آثار، نمایندهی نسل اول داستان نویسان کرمان است که میتواند پازل تاریخ ادبیات داستانی کرمان را کامل کند. و ما با مرتب کردن آثار منتشر شده از نظر هویت سبکی، و بیملاحظهی تاریخ انتشار میتوانیم به شناخت ادبیات داستانی کرمان و هویت جمعی آن دست پیدا کنیم و شرایط را برای بروز گفتمان منتقدانه ایجاد کنیم و برای جریانشناسی آثار این حوزه بکوشیم.»
او با بیان این نکته که حضور فعال مهدی محبی کرمانی در عرصهی مدیریت فرهنگی استان در تاثیرگذاری بیشتر آثارش بر فضای داستاننویسی کرمان نقش مهمی داشته، ابراز داشت: «آقای محبی، به دلیل سابقهی مدیریتی و شناختی که از فعالیتهای سازمانی دارد، طی چند سال گذشته توانست بر داستاننویسان کرمان تاثیر بگذارد و فعالیتها پرآکندهی آنها را انسجام بیشتری ببخشد. همچنین تعدادی از داستانهایش، مخصوصا در “کت زوک” باعث جذب مخاطبانی شده است که بعضا با فضای ادبیات معاصر بیگانه بودند. کما اینکه در دههی ۴۰ نیز رسول پرویزی توانست با “شلوارهای وصلهدار” مخاطبان زیادی را به مخاطبان ادبیات معاصر اضافه کند و از این طریق تاثیرگذاری خود را ماندگار کند.»
رضا شمسی در بخش دیگری از سخنانش ضمن بازخوانی چند دیالوگ از مجموعه داستان آهوانی که به لهجهی کرمانی نگارش یافتهاند، این چالش را مطرح کرد: «آیا نویسندگان مجاز هستند به خاطر بازنمایاندن صورت آوایی لهجهی کرمانی، صورت نوشتاری کلمات را تا حدی تغییر بدهند که برای عموم گویشوران فارسی غیرقابل فهم باشد؟»
او به پرسشی که خود مطرح کرده بود، چنین پاسخ داد: «پیشنهاد میکنم نویسندگان تا حد ممکن به شکل قراردادی کلمات وفادار بمانند و پیش و بیش از آنکه بخواهند از آوای لهجهی کرمانی استفاده کنند، از تمایزات واژگانی و ظرفیتهای نحوی لهجهی کرمانی استفاده نمایند.»
این منتقد برای توضیح بیشتر حرف خود این دیالوگ از داستان دیوار قلعه از صفحهی ۵۹ آهوانی را خواند: «حالا نمیدونم چه کار بکنم با ای کل سکینه زن دایی؟ اگه دعوتش کنیم، خدا می دونه چی اَ بُنِ باغش به در بیا، اگه هیچی نگیم تا سال سیا میبا جواب پس بدیم، آدم ورهم شوریه، بیایه یه فتنهای درس میکنه.»
او ادامه داد: «اگر به این دیالوگ دقت کنیم، متوجه خواهیم شد که واژگان متفاوت با لهجهی معیار فارسی مثل “بن باغ،” یا اصطلاحات متفاوت با لهجهی معیار فارسی مثل “تا سال سیاه باید جواب پس بدهیم،” آنقدر از این نثر آشنایی زدایی میکند که در جملهی آخر نیازی به نوشتن “درس” به جای “درست” نداشته باشیم؛ مخصوصا که احتمال دارد دیگر فارسی زبانان ناآشنا به لهجهی کرمانی در فهم و درک این نوع شکستهنویسی دچار کژتابی و اشکال گردند.»
مهدی محبی کرمانی، روزنامهنگار، شاعر و نویسندهی کرمانی است که تا کنون ۲ مجموعه شعر با عنوان «صبح نارنجستان-۱۳۴۹ و سروئ سرد گلایه- ۱۳۵۶» منتشر نموده و آخرین چاپهای سه مجموعه داستان او را به نامهای «آل»، «کت زوک» و «آهوانی،» نیز انتشارات «نون» منتشر نموده است. محبی کرمانی هماکنون رییس هیات مدیره انجمن داستان و قائم مقام رییس شورای عالی خانه هنرمندان استان است.