نگاهی به وضعیت ادبیات در تلگرام

صورت مساله را درست تعریف کنیم

رضا شمسی – این روزها بحث تلگرام داغ است، به خاطر احتمال فیلترینگ که مخالف نظر عموم مردم است و مورد اصرار بعضی. البته این موضوع به خودی خود به حوزه‌ی کاری من که حوزه‌ی فرهنگ و هنر است، مربوط نمی‌شود اما از جهتی دیگر قابل تامل است.

اینجانب شخصا هیچگاه کاربر پرانرژی فضای مجازی نبودم اما از زمان فیسبوک و وایبر تا همین آخرین زمان‌های تلگرام، همواره به عنوان یک عضو کوچک! فعالیت‌های ادبی را به طور خاص، و دیگر فعالیت‌های هنری را به طور عام دنبال می‌کردم و در مجموع در این تردیدی ندارم که وجود تلگرام بهتر از نبودش بود.

مطمئن هستم بعضی از خوانندگان این یادداشت خواهند گفت: تلگرام فضای ادبی را مبتذل کرد، متن‌های غیر مستند را به اسم نام‌آوران شعر و رمان و فلسفه به خورد مردم داد، عادت مردم را از خواندن متون جدی ادبی به سمت متن‌های کوتاه و بی‌مایه  تغییر داد و مسایلی از این دست.

اختصارا در پاسخ به این دوستان می‌گویم:

۱-  تلگرام فضای ادبی را مبتذل نکرد بلکه به ذهنیت‌های غیر حرفه‌ای و بعضا مبتذل مجال بروز داد.

۲- متن‌های غیر مستند را کسی به دست مردم نداد، بلکه این بخشی از خود مردم بودند که به خاطر عدم فرهیختگی و عدم آشنایی با روش مطالعه‌ی صحیح متن‌هایی را که به نظرشان خوب و خوشکل میامد،  گروه به گروه می‌چرخاندند؛ با این باور عامیانه که اگر پشت یک حرف، نام یکی از بزرگان ادب و فلسفه باشد، ارزش وجودی آن بهتر درک می‌شود.

۳- مردم ما در شکل عام اصولا عادت به خواندن نداشتند که حالا تلگرام بخواهد این عادت حسنه را از سر آنها بیندازد؛ کتاب‌خوان‌های ما غریب به اتفاق نسل بالای ۴۵ سال هستند که هنوز هم کتاب می‌خوانند و اگر میزان مطالعه‌ی آنها هم افت پیدا کرده دلیلش ناتوانی مالی برای خرید کتاب و کمتر شدن اوقات فراغت است نه تلگرام. نسل زیر ۴۵ سال جز برای کنکور کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکتری کتاب نمی خواند؛ آنهم کتاب‌هایی را می‌خواند که ماهیت جزوه دارند نه کتاب.

اما فارغ از این پرسش و پاسخ، آنچه به نظرم می‌رسد بگویم این است که: هر فضای مجازی امکانات و محدودیت‌های منحصر به فردی دارد که تلگرام هم یکی از آنها است.

محدودیت شکلی تلگرام فضای اندکش برای مطالعه‌ی متن و محدودیت دیگرش برای مطالعه‌ی شعر یا داستان، اختلاط فضای عمومی با فضای حرفه‌‌ای ادبیات است. طبیعی است از این نظر فضایی مانند تلگرام اصولا متعلق به علاقه‌مندان به ادبیات نیست. شاید از همین رو است که متن‌ها و دیالوگ‌های جدی در این حوزه بیشتر در صفحات فیسبوک رد و بدل می‌شد و هنوز هم رد و بدل می‌شود.

اما حسن تلگرام برای جامعه‌ی ادبی، احیای ارتباط‌های حرفه‌ای و رد و بدل شدن اطلاعات بود که تا حدی اعضای این جامعه‌ را از خمودگی به در آورده است و در احیای نشست‌ها و جلسات متعدد و تبادل اطلاعات حرفه‌ای نقشی مهم داشته است.

اگرچه نمی توان هم منکر شد که وجود و رواج تلگرام آسیب‌هایی هم به جامعه‌ی ادبی زد، نظیر برکشیدن افراد کم‌مایه و میان‌مایه‌ای که بر موج سلیقه‌ی عام سوار شدند و چند روزی بر جای بزرگان تکیه زدند، اما نکته در اینجا است که بخش عمده و اصلی این آسیب‌ها برخاسته از کاستی‌های فرهنگی و اجتماعی است و تلگرام یا هر اپلیکیشن دیگری تنها مدیومی برای بروز این آسیب‌ها است؛ بودن یا نبودن تلگرام مساله نیست؛ صورت مساله را درست تعریف کنیم.