فرشته وزیری نسب در دیدار با هنرمندان همشهری:
مسئله من در هنر انسان است
گروه فرهنگ و هنر – تالار اجتماعات مجموعه یادگاران صنعتی بعد از ظهر روز پنجشنبه گذشته مورخ ۲۱ تیرماه جاری میزبان جمعی از علاقهمندان به هنر نمایش و شعر بود که برای دیدار با فرشته وزیری نسب دور هم جمع شدند و با این هنرمند، شاعر و مترجم کرمانیتبار مقیم آلمان دیدار کردند.
در این دیدار که به دعوت انجمن نمایش کرمان برگزار شد، فرشته وزیری نسب در گفت و گو با حاضرین در این نشست سخنان مبسوطی را مطرح کرد و به ارائهی توضیحاتی درباره وضعیت تئاتر مهاجرت در آلمان بیان داشت.
آنچه در ادامه میخوانید چکیدهای از حرفهای متنوع او است که دربارهی تئاتر و ترجمه و شعر بیان داشت و در این مجال کوتاه با تلاش بر اینکه از هر بخشی از سخنان او نمونهای بازگو شود، گزارش
میشود.
ماندگاری هنر با بیان مسایل انسانی رقم میخورد
دکتر وزیری نسب در بخشهایی از سخنانش گفت: مساله من انسان است و مانایی هنر را نیز در بیان مسایل انسان میدانم.
او نمایشنامه آنتیگونه از سوفوکل را مثالی بر مدعای خود گرفت و راز ماندگاری این اثر بزرگ را بعد از قرنها پرداختن به موضوعی دانست که چالش انسان را در تعارض بین اخلاق فردی و دولتی به چالش میکشد.
این مترجم افزود: اگر هنرمندان به جای پرداختن به انسان به عنوان یک فرد، موضع ایدئولوژیک بگیرند به جای هنر شعار خواهند داد. اما اگر به انسان بپردازند باید به انسان در ارتباط با قدرت، اخلاق اجتماعی، مناسبات فردی و … به صورت جدی فکر کنند و موقعیت انسان را در این وضعیتها نشان بدهند.
استبداد یک مشکل ریشهای
جهانی است
او در بخش دیگری از سخنانش به مساله استبداد به عنوان یک مشکل جهانی اشاره کرد و اظهار داشت: حذف هنرمندان ایرانی در مناسبات حرفهای در اروپا بیانگر استبداد ریشهای در بشر امروز است. وزیری نسب تئاتر مهاجرت را در سالهای اخیر جدیتر و پویاتر نسبت به سالهای قبل برشمرد و گفت: بچههای جدیدی از تئاتر ایران به این حوزه اضافه شدهاند و با خودشان نفسی تازه به تئاتر مهاجران خارج از کشور
بخشیدهاند.
تئاتر گیشه را هنرمندان صاحب بینش مهاجر هم طرد میکنند
او همچنین به نگاه انتقادی هنرمندان حرفهای مهاجر به تئاتر گیشه و چهرهمحور اشاره کرد و اظهار داشت: تئاتر گیشه از سوی مهاجران صاحب بینش در خارج از کشور هم طرد میشود اما در مقابل هنرمندان جوانی هم هستند که در ایران مخصوصا در تهران ساکن هستند و با روابط حرفهای که برای خود ایجاد کردهاند، به اروپا میآیند و تماشاگران خود و حتی مخاطبان آلمانی خود را هم دارند.
شاعران ایران همدیگر را نفی میکنند
این شاعر در بخش دیگری از این نشست به بحران شعر در ایران اشاره کرد و اظهار داشت: شاعران ایران همه همدیگر را نفی میکنند و نوع شعر همدیگر را منکر میشوند.
در ایران حجم زیادی از شعر و کتابهای شعر وارد بازار میشود که نه خریداری میشوند و نه خوانده میشوند.
او ادامه داد: ما در شعر سبکسازی میکنیم و بعضا جریانهایی را که دهههای قبل در اروپا از بین رفته به عنوان جریان سرکوبگرانه وارد میدان میکنیم و خود تبدیل به مستبدین طرفدار آن جریان خودساخته میشویم.
این مترجم افزود: در جامعهی آلمان اما هرکس شعر خودش را میگوید و در جمع میخواند و به انواع دیگر شعر هم احترام میگذارد و هر ژانر شعری هم مخاطبان خاص خود را دارد.
جذابیتهای سهلالوصول
بر جریان هنر تاثیر منفی گذاشته
او به بحران کلی شعر و هنر در سطح جهانی نیز اشاره کرد و گفت: به نظر میرسد سرگرمیهای متعدد و جذابیتهای سهلالوصول فضای مجازی دلیل اصلی این وضعیت است.
این پژوهشگر به عنوان شاهد مثال به یکی از پژوهشهای خود اشاره کرد که نویسندگان و شاعران زن در ادبیات انگلیس را مورد مطالعه قرار داده و از آن نتیجه گرفته هرچه تاریخ از دههی هفتاد به این سو پیش میرود، تیراژ نشر و تعداد تالیف پایین میآید. او تاکید کرد این پژوهش تنها به کشور انگلستان محدود بوده و ممکن است وضعیت در کشورهای دیگر متفاوت باشد.
یادآور میگردد: دکتر فرشته وزیرینسب متولد ۱۳۳۸ کرمان، در رشته زبان و ادبیات انگلیسی تا مقطع کارشناسیارشد تحصیل کرد. او در سال ۱۳۸۰ به آلمان مهاجرت کرد و مدرک دکترای خود را با ارایه پایان نامهای با موضوع «منطق-محور-زدایی در آثار نمایشی ساموئل بکت، تام استوپارد و کریل چرچیل» در دانشگاه گوته فرانکفورت اخذ کرد.
دکتر وزیرینسب فعالیت هنری خود را در سال ۱۳۵۷ با بازی در تئاتری از برشت در دانشگاه شیراز آغاز کرد و پس از آن با سرودن شعر و بازی در چند نمایش در کرمان پی گرفت و پس از آن هم در زمینههای بازیگری، نقد تئاتر و ترجمه ادامه داد.
وی تاکنون سه نمایشنامه، چند داستان کوتاه و مقاله و تعداد زیادی شعراز آلمانی و انگلیسی ترجمه کرده است. از او همچنین شعر، داستان کوتاه و مقالاتی در مجلههای داخلی چون سینما تئاتر، چیستا، کرمان و مجلههای اینترنتی چون پیادهرو، ماهنامهٔ کندو، تاسیان و … منتشر شده است.
از او در سال ۱۳۹۳ مجموعه شعر «با لکلکها در باد» و گزیدهای از ترجمههایی از چند شاعر مشهور آلمانی بهنام« در ستایش دوردست» در ایران به چاپ رسیده است. اجرای نمایش« وطنی که بنفشه نبود» به نویسندگی و کارگردانی او، در بیستمین جشنواره تئاتر کُلن با استقبال خوبی از سوی تماشاگران و منتقدان روبرو شد و در ژانویهٔ ۲۰۱۵ در جشنوارهٔ تئاتر هایدلبرگ آلمان جایزهٔ کار منتخب را از آن خود کرد. کارگردانی نمایشنامهخوانی« پینوکیو میخواهد بمیرد» نوشتهٔ داریوش رعیت، که در مارس ۲۰۱۶ در فرانکفورت اجرا شد، از دیگر تجربههای او در زمینهٔ تئاتر است.